جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
امام زین العابدین سلام الله علیه ؛ رساترین صدای اخلاق وعبودیت

تاريخ انتشار : 6/1/2014



رسام؛
زمخشری نقل كرده است: هنگامی كه یزید بن معاویه عامل جنایتكار خود مسرف بن ‏عقبه را به مدینه فرستاد و لشكر وی به قتل و غارت اهل مدینه پرداختند. حضرت ‏زین‏العابدین علیه السلام چهارصد نفر از بانوان بی‏پناه را پناه داد و آن حضرت در كمال ‏سخاوت و جوانمردی از آنان پذیرایی نمود. هنگامی كه لشكر مسلم بن عقبه از مدینه ‏بیرون رفت، آن بانوان گفتند: به خدا قسم! در كنار پدر و مادرمان این چنین زندگانی خوش ‏و آرامش روحی و روانی نداشته‏ایم كه در سایه عطوفت و محبت این مرد شریف (حضرت ‏سجاد علیه السلام) در این مدت بحرانی این چنین در آرامش و در كمال احترام به سر ‏بردیم. (1) ‏
‏ امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت سجاد علیه السلام هرگاه مسافرت می‏رفت، ‏سعی می‏كرد با كاروانی سفر كند كه او را نشناسند و شرط می‏كرد كه در طول سفر ‏یكی از خدمتگزارانِ همسفرانش باشد. یك بار كه با افرادی ناشناس به مسافرت رفته ‏بود، مردی آن حضرت را دیده و شناخت، بعد به دیگر دوستانش گفت: آیا می‏دانید این آقا ‏كه به شما خدمت می‏كند، كیست؟ گفتند: نه، نمی‏شناسیم. آن مرد گفت: این شخص ‏حضرت علی بن الحسین علیه السلام است! اهل كاروان كه این جمله را شنیده و امام را ‏شناختند، یكدفعه از جای خود برخاسته و دست و پای حضرتش را بوسیدند و عرضه ‏داشتند: ‏
ای فرزند رسول خدا! آیا می‏خواهی ما را آتش جهنم فراگیرد؟! اگر خدای نكرده از دست و ‏زبان ما خطائی سر می‏زد و به شما جسارتی می‏كردیم، آیا ما تا ابد هلاك نمی‏شدیم؟! ‏چه انگیزه‏ای باعث‏شد كه شما به صورت ناشناس به ما خدمت كنید؟ ‏
امام سجاد علیه السلام فرمود: «هنگامی كه من با عده‏ای آشنا به مسافرت رفتم، آنان ‏به خاطر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بیش از استحقاق من، برایم خدمت كرده، ‏عطوفت و مهربانی نثارم كردند. به همین جهت، به صورت ناشناس آمدم كه مبادا شما ‏نیز بیش از حد بر من احترام كنید. و ناشناس بودن را بهتر می‏پسندم.» (2) ‏
بی تردید این سیره پسندیده حضرت سجاد علیه السلام برگرفته از كلام حضرت خاتم ‏الانبیأ، صلی الله علیه و آله وسلم می‏باشد كه فرمود: ‏‏«من اعان مؤمنا مسافرا فرج الله عنه ثلاثا و سبعین كربة؛ (3) هر كس به یك مؤمن مسافر ‏یاری و خدمت نماید، خداوند متعال هفتاد و سه بلا و اندوه را از او زایل خواهد كرد.» ‏
‏علی بن عیسی اربلی می‏نویسد: روزی امام سجاد علیه السلام از مسجد بیرون آمد ‏و با مردی كه با آن حضرت عداوت دیرینه داشت، مواجه شد. مرد همین‏كه چشمش به ‏امام افتاد، به حضرت زین‏العابدین علیه السلام جسارت كرده و دشنام و ناسزا گفت. یاران ‏و غلامان امام علیه السلام خواستند كه آن شخص را تادیبش كنند. اما حضرت علی بن ‏الحسین علیه السلام فرمود: با او كاری نداشته باشید. آنگاه به او نزدیك شده و گفت: ‏آنچه از صفات و كارهای ما برتو پوشیده است، بیشتر از آن است كه تو مطلع هستی! ‏سپس با مهربانی و عطوفت تمام فرمود: الك حاجة نعینك علیها؛ آیا مشكلی داری كه ما ‏در حل آن تو را یاری نماییم؟! ‏
مرد با مشاهده این رفتار انسانی، از كرده خود شرمسار گردید. اما امام چهارم علیه ‏السلام او را نوازش كرده و عبای ارزشمند خود را به همراه هزار درهم به وی بخشید. بعد ‏از آن واقعه، آن مرد شدیدا به امام علاقه‏مند گردید و در هركجا كه می‏رسید، به بیان ‏فضائل و مناقب آن حضرت می‏پرداخت و خطاب به حضرتش می‏گفت: به راستی كه تو از ‏فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم هستی. (4) ‏
این رفتارهای آموزنده و انسانی موجب شده بود كه مخالف و موافق، آن حضرت را از ‏اعماق وجودشان دوست‏بدارند و به شخصیت والای امام سجاد علیه السلام به دیده ‏احترام و عظمت‏بنگرند.
-----------------------------
1. منتهی الآمال، ج 2، ص 8. ‏
‏2. وسائل الشیعه، ج 11، ص 430. ‏
‏3. همان، ص 429. ‏
‏4. كشف الغمه، ج 2، ص 101.
 

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.