مصطفی رهبر بیداد گری های بی حد واندازۀ حاکمیت امروز ایران، ضرورت اعتراض فراگیر وهمه جانبۀ تمامی شهروندان ایرانی را بیش از پیش نمایان می سازد. مذهبیون ویا آنانکه دین ومذهب در اولویت دغدغه ها ودل مشغولی های فکری آنها ست، دراین میان اما وظیفه ای سنگین بردوش دارند. سنگین بودن این وظیفه ناشی از نوع استبداد دینی است که بواسطۀ عملکرد مستبدانۀ خود "حرمت زدایی" و"تقدس زدایی" از تمامی "مقدسات دینی ومذهبی" را بهمراه داشته است. ظاهرسازی وعوامفریبی که از لوزام برقراری "استبداد دینی" در جامعه ای با تودۀ متدین است، مذهبیون را بر دوراهی یک انتخاب تاریخی قرار داده است، که نتیجۀ آن سرنوشت نسلهای آیندۀ ایران زمین وبلکه شیعه در سراسر جهان را رقم خواهد زد. شیعیان پس از سالیان دراز مظلومیت وستمدیدگی ناگاه امروز خود را باید پاسخگوی اعمال حاکمیتی بیابند که به نام نشیع وشیعه گری، از ارتکاب هیچ ظلم وستمی فروگذار نیست. دشواری های این انتخاب تاریخی نوعی تحیّر وسرگردانی را در مذهبیون سبب شده است، که تداعی کنندۀ حیرت وسرگردانی تاریخی شیعه در غیاب امام زمان خود، عجل الله تعالی فرجه الشریف، در ادوار مختلف وعصور تاریخی گوناگون است. شیعه هرگاه از بازخوانی روزمره وچندین بارۀ احادیث وروایات وسیرۀ معصومین سلام الله علیهم، این چراغهای فروزان هدایت بشریت، دورمانده است، بیشتر وبیشتر به این سرگشستگی خود دامن زده است. مذهبیون شیعه در ایران امروز ناگزیر از پذیرش این نکته اند که اولاٌ نظام سیاسی حاکم بر ایران هرچند نام زیبای "اسلام" و"تشیع" را با خود یدک می کشد، اما درعمل از مصادیق "حکومت جور" ورهبر امروز آن، مصداق بارز "حاکم جور" اند، وثانیاً باید بطور مشخص وآشکار راهکارهای عملی برای مبارزه با چنین حاکمیتی را ترسیم نمایند. درباب اثبات مدعای نگارندۀ این سطور مبنی بر "جائر" بودن حکومت ولایت مطلقۀ فقیه از دیدگاه آیات قرآن کریم واحادیث وروایات وارده از ائمۀ معصومین سلام الله علیهم، استدلالهای فراوانی هست، که به دلیل "حضوری" بودن علم به "جائر بودن" حاکمیت کنونی برای بسیاری از مذهبیون، از نظر زمان انتشار بر موضوع گفتار پیش رو متأخر قرار گرفت وبزودی از منظر خوانندۀ گرامی خواهد گشت. موضوع این گفتار پرداختن به شیوه های مبارزۀ سیاسی ائمۀ اطهار علیهم الصلاه والسلام در مبارزه با حاکمان جور هم عصر خویش وارائۀ الگوهای مبارزۀ مشروع سیاسی برای متدینین جامعۀ ماست، که بواسطۀ " امر به معروف" و" نهای از منکر" از نظر شارع مقدس، مکلف به اعتراض وانتقاد ودفاع از مظلومان هستند. رویکرد مولای متقیان امیرمؤمنان، امام علی سلام الله علیه وشیوه های منحصر بفرد ایشان در برخورد با "حکام جور " و"ظالمان وستمگران" زمان خود در این زمینه می تواند بعنوان الگویی بسیار مناسب از مبارزات مسالمت آمیز مدنی مورد تأسی وپیروی قرار گیرد. ویژگی بارز حکام وحکومتهای هم عصر امیرالمؤمنین سلام الله علیه، عدم مشروعیت سیاسی این حکومتها وخلفاست. حکام وقت که در دیدگاه شیعیان وامام وپیشوای نخستین آنها صلوات الله علیه، در زمرۀ حکام جور قرار می گرفتند، به لحاظ سیاسی به شیوه های گوناگون مورد اعتراض ونقد امام سلام الله علیه قرار گرفتند. عمده محورهای این حرکتهای اعتراضی که درپی خواهند آمد، می تواند به عنوان مدلی برای بیان اعتراضات مذهبیون جامعۀ ما، مورد الگوبرداری قرار گیرد. عدم بیعت با حکام جور امام علی سلام الله علیه به سبب غیر مشروع دانستن (جائر دانستن) حکومت خلفای سه گانه، از بیعت با ایشان امتناع ورزیدند وبا هیچ یک از آنان بیعت نفرمودند. عدم بیعت، که در دست نهادن داوطلبانه درکف غاصبین ولایت، نمود وتجسم می یافت، هرگز از امام سلام الله علیه دیده نشد، تا بدانجا که حضرتش صلوات الله علیه را طناب برگردن ودست بند بر دست کشان کشان به مسجد می برند، اما وجود مقدسش، دست به دست نا اهلان نمی آلاید واز بیعت سرباز می زند! در جریان انتصاب عثمان، بواسطۀ شورای کذایی عمراین الخطاب، نیز عدم بیعت امام سلام الله علیه با حاکم غیر مشروع انتصابی کار را بدانجا می کشاند، که براساس دستور عمر، عبدالرحمن ابن عوف شمشیر بر مولای متقیان می کشد، وایشان در پاسخ می فرمایند : " این برای اولین بار نیست که برعلیه ما بسیج می شوید." بیعت در روزگار ما، را می توان در قالب مشارکت در مراسمی دانست که به نوعی تأیید مشروعیت نظام حاکم تلقی می شوند. عدم شرکت مراجع ومتدینین درانتخابات، عدم مشارکت در دیدار با رهبری، نپذیرقتن تقاضای رهبری ومسؤولین حکومت برای دیدار ومسائلی از این قبیل، همواره بعنوان راهکارهایی قلمداد می شده اند که مراجع بزرگوار تقلید وبزرگان وعلما از آنها برای بیان اعتراض وعدم مشروعیت حکومت کنونی بهره می برده اند. ادامه صریح تر وآشکارتر این روند می تواند روند مشروعیت زدایی "مذهبی" از نظام کنونی را تسریع دهد. نقد آشکار عمکلرد خلفا در تمامی دوران بیست وپنج سالۀ حکومت نامشروع "حکام جور" هم عصر مولای متقیان امام علی سلام الله علیه ایشان به انتقاد صریح وآشکار از عملکرد خلفا می پرداخت. نمونه های مختلف اعتراض امام صلوات الله علیه در جریان شهادت مالک ابن نویره، اعتراض به عملکرد عمرابن الخطاب در بذل وبخشش های بی حد وحصر واعتراض های گسترده به شیوۀ زمامداری خلیفۀ سوم همه وهمه نمونه هایی از الگو سازی امام سلام الله علیه در برساختن مدلهای های مبارزل مسالمت آمیز برای شیعۀ معاصر امروز، هستند. پشتیبانی از معترضان سیاسی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، علاوه بر مشروعیت نبخشیدن به حکام جور وانتقاد صریح وآشکار از عملکرد آنان، با حمایت از معترضانِ به عملکرد خلفا ویاری دادن آنان، راهی دیگر در مبارزۀ سیاسی را پیش رو می گذارند. عثمان، خلیفۀ سوم در این باره اذعان می دارد: " او ( امام علی سلام الله علیه) نه تنها خود از من خرده می گیرد، بلکه از دیگر عیب جویان نیز پشتیبانی می کند. " از جمله شاخص ترین افراد جریان معترض که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه آشکارا از آنان حمایت پشتیبانی می نمود، می توان به ابوذر غفاری، ابوربیعه، عبدالرحمن ابن حنبل وعبدالله ابن مسعود اشاره داشت. پشتیانی از مظلومان ومعترضین که ناجوانمردانه حقوق اولیه انسانی آنها توسط حاکمیت مورد تعدی وغصب قرار گرفته، کمک به خانواده های آنان وحمایت مادی ومعنوی از آنها می تواند تطبیق عملی این رهنمود امام صلوات الله علیه در جامعۀ امروز ما باشد. نافرمانی از احکام حکومتی حکام جور از دیگر نمودهای مبارزۀ سیاسی امیرالمؤمنین، امام علی سلام الله علیه با حکام جور، نادیده گرفتن فرامین خلفا بود. بصورتی که حکام جور خود فریاد اعتراض دادند واز این برخورد امام گلایه نمودند. شیوۀ "نافرمانی" بویژه در دوران عثمان شدت بیشتری یافت ونمود واضح تری یافت. امام در پاسخ به عثمان که گفته بود: " مگر نمی دانستی که من مردمان را از مشایعت وبدرقۀ ابوذر بازداشته بودم، صراحتاً اعلام داشت : " گمان می کنی هرفرمانی دهی هرچند با حکم الهی وراه حف ناسازگار باشد، ما ازآن پیروی میکنیم؟! به خدا سوگند که چنین نمی کنیم." ( شرح نهم البلاغه – ابن ابی الحدید معتزلی- ج 12 – ص 78) این راهکار امام را می توان الهام بخش الگوی "نافرمانی مدنی" در مبارزۀ سیاسی با حکومت جائر کنونی دانست. بیگمان تأسی به این الگوهای درخشان در مبارزۀ مسالمت آمیز کنونی وبویژه پیشگامی متدنین ومذهبیون جامعه دراین راه دربازیابی جایگاه واعتبار اجتماعی مذهب، بسیار مؤثر وراهگشاست ونوید بخش ایرانی آزاد وآباد ودیندار خواهد بود. به امید آن روز