سید هادی طباطبایی طعنها بر مکتب شیعه روز به روز بیشتر می شود. در جدیدترین مورد از خرده گیریها بر این مکتب، مهدی خلجی به مباحثه با حجه الاسلام هدایتی نشست و "مهدویت" در اندیشه شیعی را به چالش کشید و انتقاداتی بر آن وارد آورد. خلجی با انگشت نهادن بر موضوعاتی از قبیل طول عمر امام زمان سلام الله علیه، نحوه ی تولد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، انتساب اوصاف فرابشری به ائمه شیعه ، بر این رای رسید که شیعیان کنونی علی الاغلب شیعیان غالی اند و از عقلانیت وعده داده شده ی اسلامی به دور. طول عمر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف موضوع تازه ای نیست که منتقدان شیعی بدان اشارت می کنند و بواسطه ی آن، هجمه ی عظیم انتقادات را بر این مکتب وارد می آورند. به نظر می رسد که خرده گیری بر شیعه از جانب این موضع، چه آنان که دل در گرو دین دارند و به زعم خویشتن، اسلام را خرافه زدایی شده می خواهند و چه آنان که موضعی بیرون دینی را بر می گزینند، از این نکته غافلند که بزرگترین حجت و دلیل بر هر موضوعی، وجود و مصداق بیرونی است. گفته می شود که زمانی صدرالدین شیرازی در کنار حوضچه ای پر از آب نشسته بود و شاگردانش بر گرد او حلقه زده بودند. صدرالدین از شاگردان خواست تا استدلال کنند در این حوضچه آب است. شاگردان اما بر این استدلال آوردند که حوضچه خالی از آب است. صدرالدین که به توان استدلال ورزی درس آموزانش واقف شده بود جرعه ای آب برداشت تا به روی آنها بریزد و همگی خود را کنار کشیدند. ملاصدرا گفت این بزرگترین دلیل است که در این حوضچه آب است. به نظر می رسد که در این موضوع هم، وجودِ مصداقِ بیرونی، مهمترین دلیل بر نقض ادعای مخالفان است. وقتی که پیامبری چون نوح سلام الله علیه را در تاریخ داریم که بیش از هزار و دویست سال عمر کرده است و این را اغلب کتب تاریخی و مذهبی تایید کرده اند، می توان دریافت که عمری چنین بلند نه خلاف مشی طبیعت است و نه خارج از درک بشر. همچنین با مستندات درون دینی و با رجوع به قرآن کریم می توان از داستان حضرت خضر سلام الله علیه درس آموخت که این نبی مکرم همچنان در قید حیاتند و گذران زندگانی می کنند. پس چه محذوریتی حاصل می آید اگر امام دوازدهم شیعیان هم بر همین قاعده روزگار بگذرانند؟ نحوه ی تولد امام دوازدهم از دیگر مواردی بود که خلجی بر آن انگشت تاکید نهاد و عدم آگاهی مردم از آبستن بودن نرجس خاتون را امری غیر بشری قلمداد کرد و از ماورایی بودن تصورات شیعیان از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گلایه کرد. آنگونه که در تاریخ انبیاء سلام الله علیه آمده است و مورد پذیرش قرار گرفته است، بسیاری از انبیاء کرام ، هنگامه ی زایش، به گونه ای قدم بر هستی نهاده اند که تولدشان تعریف کردنی و مثل آوردنی بوده است. زمانی که موسی سلام الله علیه قدم بر این عالم نهاد ، نه کسی از آبستن بودن مادرش مطلع شد و نه کسی بر چنین امری خرده آورد و خلاف رویه ی عقلانی خواند. بر اساس کدام استدلال منطقی قابل پذیرش بود که نوزادی بر آب افکنده شود و نه تنها گزندی بر او نرسد، که حتی به درگاه پادشاهی راه یابد و قدر بیند. پادشاهی که سپاهی را بسیج کرده است تا موسی را در نطفه خفه کنند. داستان نوزادی ابراهیم سلام الله علیه از این هم شگفت تر است. طفلی شیر خواره ، 2 سال را در غاری تنها به سر می بَرَد و رشد می کند و نه جانداری بر او تعرضی می کند و نه غباری بر چهره اش می نشیند. داستان زاده شدن مسیح که دیگر نیازی به توضیح ندارد. ماجرای زاده شدن مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف که از این داستانها، شگفت تر نبود. داستان زاده شدن را رها کنید، بر آتش افکندن ابراهیم را با چه معیاری تفسیر می کنید تا از آن " برداً و سلاما" استنباط شود؟ شکاف نیل را با چه میزانی بر کرسی قبول می نشانید؟ با انشقاق قمر چه می کنید؟ عصمت انبیاء و ائمه هدی از معصیت و خطا، سبب ساز خرده ای دیگر است که شیعیان را نشانه رفته است. اینکه انسانی ادعای بشری بودن کند، چگونه است که خطایی نمی کند و گناهی از وی سر نمی زند ، ماجرایی است که بارها دستاویز مخالفان شیعیان قرار گرفته است. پاسخهای داده شده بدین اشکال نیز مکرر بوده اند و تنها بدین نکته اشارت می کنم که در شرح احوال افرادی چون علامه قاضی ، سید ابوالحسن اصفهانی و یا علامه طباطبایی آورده اند و شاگردان و اطرافیان آنها نیز بدان اذعان داشته اند که حتی یک مکروه هم از این بزرگان سر نمی زد. وجودشان چونان نور محض شده بود و تصور غفلت و گناه از آنها نمی رفت. در شرح حال سید احمد خوانساری آورده اند که ایشان علی رغم مخالفتی که در اواخر عمر با جمهوری اسلامی داشتند اما آیت الله خمینی از مرتبه ی متعالی ایشان همیشه یاد می کرد و می گفتند که : سید احمد خوانساری قریب به عصمت است. وقتی که درس آموزانِ با واسطه ی ائمه سلام الله علیه چنین اند، پس امام صادق سلام الله علیه چه بود؟ امام باقر سلام الله علیه چه نورانیتی داشت ؟ امام هادی سلام الله علیه چه سلوک معصومانه ای پیشه ساخته بود؟ انتقاد مهدی خلجی در باب غالی بودن شیعیان، به ظاهرِ آراسته ی امامان هم می رسد و بر این مهم هم خرده می آورد که شیعیان بر این باورند که امامانشان دارای ظاهری زیبا و آراسته بوده اند و از سلامت جسمانی بهره برده اند. در حالی که امامان هم مانند دیگر افراد بشری ظاهری معمولی داشته اند و چاق و لاغر می شده اند و ... در این برداشتِ شیعیان نکته ای نهفته است و آن اینکه هر آن کس که در وادی عرفان قدم می نهد و هر کس که بر مواجید رحمانی توجه می ورزد، می بایست از سلامت جسمانی هم بهره مند باشد. نمی توان ارتباط میان جسم و روح را در سلوک معنوی نادیده گرفت و بر ارتزاق آسمانی چشم دوخت و سلامت جسمانی را در نظر نیاورد. به یاد آورید داستان "همام" را که از مولا علی سلام الله علیه تقاضای شنیدن اوصاف پارسایان را می کرد و حضرت او را بر حذر می داشت. قلب جسمانی او هم تاب شنیدن اوصاف روحانی را نداشت. اصرار همام سبب شد تا علی سلام الله علیه لب به سخن بگشاید و یکی پس از دیگر ی از اوصاف پارسایان پرده بردارد و همام قالب تهی کند. این سخن بر حق است که امامان الگوی روحانی و مقتدای مذهبی لقب گرفته اند؛ اما و هزار اما که نمی توان ارتزاق معنوی را بدون آماده سازی جسمانی فراهم آورد. انسان کاملِ معنوی می بایستی که از سلامت جسمانی هم بهره ببرد. منتقدان شیعیان بسیارند، یکی کوته آستین است و بانگ نا به هنجاری در می دهد و امام هادی سلام الله علیه را نشانه می رود. دیگری بر کرسی علمی می نشیند و در جستجوی منطق علمی در پس ارادتهای شخصی می گردد و چون از موضع انکار بر آمده است بر حجتهای علمی دگر هم رضا نمی دهد. دیگری شمشیر آخته ی خود را آورده است تا بر پیکره ی سیاست بزند و غافلانه بر سر دینداران فرو می آورد . شیعیان اما لذت تخصیص نام امام را می دانند و بدان تبرک می جویند و با خود نجوا می کنند که : اللهم جعلنا من المتمسکین بولایه امیر المومنین و الائمه المعصومین علیهم السلام. * تمام مطالب مقالات ومصاحبه های مندرج درسایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.