کاوشی در اندیشه های مرتضی مطهری حاکی از واقعیت است که یکی از محورهای اهتمام مرتضی مطهری مسأله عاشورای سید الشهداء صلوات الله وسلامه علیه وایراد خدشه بر شعائر سید الشهداء صلوات الله وسلامه علیه است. دراین جهت، مترضی مطهری به زعم خود پروژه تشکیک در شعائر حسینی را با انگیزه های مختلف وبوسایل ووسایل گوناگون در طول حیات خود دنبال می نماید.

مطهری گاه درپی انکار رخدادهای پیرامون عاشورا برآمده وپروژه خود را از راه انکار وقوع رخدادهایی همانند اربعین، ازدواج حصرت قاسم صلوات الله وسلامه علیه ویا رویداد شهادت فرزند شش ماهه سیدالشهداء دنبال می نماید، ودر فرصتی دیگر وموقعیتی دیگر، خنجر اندیشه گناه آلودش را به زعم خود برپیکر شعائر حسینی فرود می آورد وآنگاه که مجال وصحنه را گشاده می یابد، از در انکار بدیهی ترین بدیهیات عاشورا ومسائل متعلق به سید الشهداء بر می آید. در قسمتهای پیشین به بیان پاره ای از این انحرافات عقایدی پرداخته شده است. دراین نوشتار برآنیم تا به بخش دیگری از اندیشه های به غایت آلوده این تئوریسین انقلاب 57 بپردازیم.

مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی، بر بیان لقب "مظلوم" بر سید الشهداء به شدت تاخته وبیان مصائب سید الشهداء ومظلومیت حضرتش را "شعارهای منحط" قلمداد می نماید. وی می نویسد:

"بايد شعارهاى منحط و مباين با شعارهاى حسينى و روح حسينى حذف شود از قبيل: يا مظلوم، يا غريب، اى بى‏مادر، اى بى‏پدر!!!" (مجموعه آثار- ج 17- ص632)

وی در حالی بیشرمانه بر مخاطب قرار دادن سید الشهداء با لقب "یا شهید ویا مظلوم" می تازد که از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم تا امام دوزادهم صلوات الله وسلامه علیه تمامی معصومین ایشان را با لقب مظلوم وغریب مخاطب قرار داده اند. از جمله امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در زیارت ناحیه مقدسه، جدشان سید الشهداء را اینچنین مخاطب قرار می دهند:

" أَلسَّلامُ عَلَى الْقَتیلِ   الْمَظْلُوم…سلام بر آن کشته مظلوم”

ویا در فراز دیگری می فرمایند:

" أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ...سلام بر غریبِ غریبان"

هر شیعه عادی که دست کم یکبار درطول عمر خود زیارت ناحیه مقدسه را خوانده باشد با این فرازها مفاهیم آن آشنایی دارد. با وجود این روشن نیست جناب مطهری با چه هدف وانگیزه ای در صدد زدودن بعد مظلومیت از قیام سید الشهداء صلوات الله وسلامه علیه است؟!

البته برای آنانکه مطهری واهداف به اصطلاح انقلابی وی را بشناسند، روشن است که انگیزه او ووجه مشترک تمامی جد وجهدهای وی به خدمت گرفتن وبهره برداری از عاشورا برای ایجاد یک گفتمان انقلابی مزورانه زیر لوای قیام عاشوراست، پروژه ای که البته ابتدا دستاویز آیت الله خمینی بود. وی در همان کتاب صراحتاً انگیزه خود را از تمامی این انکارها وتحری حقایق تاریخی بیان می نماید:

"سخن حماسى، تاريخچه حماسى، شخصيت حماسى «1» آن است كه از لحاظ روحى غيرت و حميّت و شجاعت و سلحشورى را تحريك كند و از لحاظ بدنى خون را در عروق به جوش آورد، به بدن نيرو و حرارت و چابكى و چالاكى ببخشد، درواقع حيات تازه به بدن بدهد؛ به عبارت ديگر روحيه انقلاب و ثوره ايجاد كند...(مجموعه آثار- ج 17- ص632)

به نظر می رسد آنچه امروز در سایه رژیم مطلقه ایران در راستای مبارزه با شعائر حسینی وانکار بدیهیات عاشورا صورت می گیرد، میراث عملی نظریات انحرافی کسانی چون مرتضی مطهری است که هم اساسی خود را مبارزه با سنتهای اصیل شیعی قرار داده بودند.