شواهد موجود نشان می‌دهند اغلب کسانی که در کلان‌شهرها قصد رأی دادن کرده‌اند، در حمايت از حسن روحانی به پای صندوق رأی می‌روند. و اتفاقا طرفداران سنتی اصول‌گرايان شايد به دلايل اختلافات درونی طيف اصول‌گرا و اوضاع وخيم اقتصادی و اجتماعی، اين بار ميل چندانی به مشارکت در انتخابات ندارند و می‌شود گفت تا اندازه‌ای منفعل و سرگردان‌اند.

از مجموعه اين اخبار و گزارش ها می توان دريافت که :

۱- امسال بر خلاف سال ۸۸ انتخابات بی رونق است. بسياری از مردم اعتقاد خود را از اين که بتوان از طريق صندوق های رای بر روند تحولات تاثير گذاشت از دست داده اند. بسياری از اين که قرار است خامنه ای آرای آنان را به حساب حمايت از رژيم و حماسه سياسی بگذارد علاقه ای به شرکت در انتخابات ندارند. شايد همين مساله سبب شده است که خامنه ای از مواضع قبلی خود عقب بنشيند و در آخرين سخنان خود خطاب به مردم بگويد اگر هم به جمهوری اسلامی علاقه مند نيستيد، بخاطر کشورتان به پای صندوقها بيائيد.

۲- شواهد موجود نشان می دهند که اغلب کسانی که در کلان شهرها قصد رای دادن کرده اند، در حمايت از حسن روحانی به پای صندوق رای می روند. و اتفاقا طرفداران سنتی اصول گرايان شايد به دلايل اختلافات درونی طيف اصول گرا و اوضاع وخيم اقتصادی و اجتماعی، اين بار ميل چندانی به مشارکت در انتخابات ندارند و می شود گفت تا اندازه ای منفعل و سرگردانند.

حسن روحانی يک اصول گرای ميانه رو محسوب می شود. فردی نزديک به افکار هاشمی و رفسنجانی، او هم مثل هاشمی به شيوه خاص خود به سياستهای ۸ ساله گذشته جمهوری اسلامی که موجب انزوای ايران و تشديد تحريم های اقتصادی شده انتقاد می کند و می گويد اگر در سياستهای جاری تجديد نظر نشود اوضاع از آن چه هست وخيم تر می شود.

او درامر سياست خارجی و مساله مذاکرات هسته ای با خامنه ای زاويه دارد. علاوه بر اين روحانی کوشيده است به رای دهندگان چنين القاء کند که طرفدار آزادی زندانيان سياسی است.

گرايش کسانی که در انتخابات مشارکت می کنند به حسن روحانی و پيش افتادن او در نظرسنجی ها سه دليل روشن دارد:

- نخست آن که خاتمی، هاشمی، بيت آيت اله منتظری و گروه های ديگری از اصلاح طلبان و مراجع ناراضی از مردم خواسته اند که در انتخابات شرکت کنند و به روحانی رای دهند.

- دوم آن که مردم، جنبش سبز و رهبران زندانی آن را فراموش نکرده اند و در هر فرصتی مطالبات جنبش که آزادی رهبران در حصر و زندانيان سياسی در صدر آن قرار دارد را فرياد می کنند. روحانی از لحظه تائيد صلاحيت، کوشيد خود را تا اندازه ای به اين خواسته های مردم نزديک نشان دهد. همين مساله سبب شد که رسانه های رسمی رژيم به او حمله ور شوند و حتی خبرگزاری فارس و برخی از رسانه های ديگر راست افراطی خواستار تجديد نظر شورای نگهبان و پس گرفتن صلاحيت وی گردند. اما مقامات حکومتی تجديد نظر در رای شورای نگهبان و حذف او را به صلاح پروژه حماسه سياسی ندانستند و صرفا به بلند کردن کارت زرد و اخطار به وی قناعت ورزيدند، ولی همين مساله نيز به سود روحانی تمام شد.

-سومين دليل رويکرد رای دهندگان به حسن روحانی آن است که بخشی از مردم با وجود آگاهی از فرمايشی بودن انتخابات و با وجود آن که کودتای انتخاباتی ۸۸ را فراموش نکرده اند و احتمال دزدی آرا را دست کم نمی گيرند، باز هم از تلاش برای پيدا کردن منفذی برای بهبود اوضاع دست بردار نيستند و اميدوارند که به زور رای خود بتوانند از فاجعه فروپاشی اقتصادی و جنگ که نتيجه ادامه وضع موجود است جلوگيری کنند.

با توجه به مقاصد و منويات خامنه ای و مسئوولان نظامی – امنيتی حکومت، بعيد است که اراده رای دهندگان که در تقلای بهبود اوضاع اکثرا به حسن روحانی روی می آورند تغيير ی در نتيجه انتخابات و يا درسياستهای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی پديد آورد چرا که:

۱-خامنه ای و دستگاه حکومتی او در نهايت رای مردم را بيعت با رهبری می داند و به نفع خود مصادره می کنند و احتمالا آن را به حساب نامزد مطلوب خود واريز می نمايند. همچنان که در گذشته کرده اند.

۲-اگر هم زير فشار رای دهندگان مجبور به عقب نشينی شوند و حسن روحانی را برنده اعلام کنند دست وپای وی را چنان می بندند که او به هيچ وجه نتواند مزاحم پيشبرد سياستها و اهداف "نظام" که همان شخص خامنه ای و ايادی درجه اول او باشند گردد.

۳-و دست آخر آن که روحانی همان گونه که در مقالات گذشته اشاره رفت مرد ميدان مقابله و ايستادگی در برابر خامنه ای نيست و اگر هم نظری سوای رهبر داشته باشد، قطعا در چارچوب منويات او عمل خواهد کرد.

ببينيم روز جمعه مردم چه می کنند و تکليف "حماسه سياسی" سفارشی خامنه ای چه می شود؟