علی صبا ویژۀ رسام
درحالیکه دولت سوریه از حملات هوایی کشورهای غربی علیه مواضع داعش در خاک این کشور استفبال کرده والبته پیش تر نیز ولید المعلم، وزیر خارجۀ این کشور، موافقت خود را با انجام چنین حملاتی علیه گروهک تروریستی داعش ابراز داشته بود، حکومت ایران بار دیگر در نقش دایۀ مهربان تر از مادر ویا به تعبیر عامیانه کاسۀ داغتر از آش وارد عمل شده، واین حملات را نقض حاکمیت ملی سوریه قلمداد کرده است. این اظهارات عجیب وغریب والبته پیش تر از آن سخنان آقای خامنه ای دربارۀ اتئلاف بین المللی علیه داعش وتمسخر کنایه آمیز این اجماع بین المللی برای سرکوب این گروهک تروریستی، ریشه در دو رکن اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی دارد. در رکن اول، اساساً غرب ستیزی ومخالفت بنیادین وریشه ای با تمامی استراتژیها وتاکتیهای غرب در شعار وبعضاً در عمل، محور اساسی سیاست خارجی حاکمیت در ایران پس از انقلاب بوده است. محصول این غرب ستیزی بویژه در پیوند با چپ جدید، ایدئولوژی غریبی بوده است که ماهیت وبقای خود را در زنده نگاه داشتن این گفتمان وحفظ "ژست" غرب ستیزانه خود می داند. از این منظر حکومت ایران در قهرمان داستان صرفاً نقش مخالفت وستیزنده گی با غرب را در منطقه بر عهده می گیرد واز این رهگذر امیدوار است تا افکار عمومی کشورهای منطقه بخصوص شهروندان همسایه گان عرب خود در منطقه را با خود همراه نماید. رکن دیگر سیاست خارجی حکومت ایران تداوم بحرانهای منطقه ای در خارج از ایران وسرگرم ساختن غرب به حل بحرانهای ریز ودرشت منطقه ای است. رفتار غرب بویژۀ در چندسالۀ اخیر این توهم را نزد مقامات ایران دامن زده است که در صورت بروز تنشهای منطقه وبه اصطلاح "آتش سوزی" در منطقه، ایران یکی از کارمندان قراردادی اداره آتش نشانی منطقه خواهد بود که با گرفتن امتیازاتی از غرب واز سوی دیگر خلق برخی آتش سوزی ها، گزینۀ تعامل با نظام را جایگزین گزینۀ تغییر نظام خواهد کرد. اصرار ایران بر عدم حمله به داعش ونابودی کامل آن در حقیقت نشان دهندۀ علاقمندی حکومت تهران در تداوم بحرانهای منطقه ای وفراهم آوردن بستر بهره برداری از بحرانهای کنونی است. مختومه شدن پرونده داعش، به معنای مختومه شدن پرونده یکی از کانونهای بحران در منطقه خواهد بود. بهره برداری داخلی حکومت ایران از وحشت پراکنی ها ورعب آفرینی ها داعش، مزیت دیگری است که تداوم بقای این گروه را برای حکومت ایران از مطلوبیت بسیار برخوردار می کند. رسانه های حکومت ایران طی سالهای گذشته توانسته اند با برجسته ساختن ناامنی های فراگیر در منطقه بویژه مجموعه اتفاقات پس از آزادی سازی عراق پس از بهار عربی، امنیت را به عنوان ضرورتی در پیوند با بقای حکومت کنونی واز لوازم آن جلوه دهند. این تصویر سازی حکومتی بویژه با وجود گروهای تروریستی تکفیری همانند داعش می تواند تدوام یافته ودر اذهان مردم تثبیت شود. از سوی دیگر، داعش به همان اندازه که برای کشورهای منطقه وجهان دردسر آفرین وخطرساز بوده، اما زمینه های دخالت ایران در این کشورها وافزایش دخالت ونفوذ هرچه بیشتر ایران در کشورهایی همانند سوریه وعراق را بصورتی چشمگیر افزایش داده است. بدیهی است که از بین رفتن گروههایی همانند داعش موازنه قوای کنونی حاضر در صحنه را تغییر داده وبهانه های حضور خارجی ایران در مناطق کنونی را از این کشور خواهد گرفت. به نظر می رسد مجموعه این عوامل وتحلیها، مفسر نگرانی های ایران از نقض حق حاکمیت عراق وسوریه توسط ائتلاف بین المللی علیه داعش است.
* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.