احمد برزگر ویژۀ رسام
کنت دوگبینو، سیاست مداری که در قرن نوزدهم در دربار ناصرالدین شاه بود و در آنجا مشاهدات خود را ثبت کرده، بر این باور است مردم ایران و شبه قاره هند در آن زمان از جمله کسانی هستند که میشود آنها را با یک سخنرانی و دعوای ساختگی در جمع هزاران، هزار به میدان کشید. این روایت یک غریبه از جامعه ایرانی است؛ روایتی که موافقان و مخالفان بسیاری دارد. بسیاری معتقدند هیجان و احساس در رفتار و عملکرد مردم ایران، خصوصا در واکنشهای سیاسیشان بسیار تأثیرگذار است و میشود با یک سخنرانی، میتینگ و جو سیاسی خاص، آنها را با خود همنظر کرد. بسیاری اتفاقات و رخدادهای سیاسی را بر این مدار تحلیل میکنند و با همین رویکرد است که از پیروزی کاندیداهای انتخاباتی تا شادیهای اخیر خیابانی، مردم را حاصل این رفتار احساسی میدانند و نه منطقی. بر اساس گفتار این دسته، مردم ایران چندان دیدگاه مشخص سیاسی ندارند و بر اساس جو تبلیغاتی موجود تصمیمگیری میکنند و دست با عمل سیاسی میزنند و همین مسأله هم به سیاستمداران این امکان را میدهد تا با تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی مردم را همراه خواستههای خودشان کنند. شواهد وقرائن وروان شناسی رفتار ملی اغلب ایرانیان بویژه در سی وشش سال اخیر اما مؤید این واقعیت است وحکومت جمهوری اسلامی ورهبران آن در مناسبتهای گوناگون از این شاخصۀ روانی بهره برداری کرده اند. استفاده از این روشن بخصوص در دورانهایی که نظام نیازمند حذف چهره یا چهره هایی از بدنۀ سیاسی، اجتماعی وحتی مذهبی بوده، بیشتر مشاهده شده است. فضا سازی وتحریک احساسات وعواطف در حذف مراجعی چون آیت الله العظمی شریعتمداری وتنها با تحریک احساسات گروهی از هواداران انقلاب، حصر وخانه نشینی کردن آیت الله العظمی منتظری از بارزترین نمونه های استفاده ابزاری از این خصیصۀ روحی است. نسل جوان ایرانیان ردپای این سیاست را در برخورد آقای خامنه ای با جنبش سیز ورهبران آن بخصوص در جریان نماز جمعه 22 خرداد 88 وپس از آن 9 دی 1388 وحوادث عاشورای 88 به روشنی به یاد دارند.