مهرداد فرهمند
ماجرای حمله به سفارتخانه عربستان سعودی در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد و واکنشهای دولتهای عربی به این حملات، به نظر میرسد بیش از همه، به زیان وجهه دولت حسن روحانی تمام شده است. همین یک هفته پیش بود که آقای روحانی در سخنرانی در همایش «وحدت اسلامی» گفت که دولتش «از روز اول به جهان پیشنهاد جهان بدون خشونت را داده و اعلام کرده که هر مشکلی در هر حدی که باشد بر سر میز مذاکره و گفتمان قابل حل است». «هر مشکلی» قاعدتاً باید شامل اعدام یک روحانی شیعه ناراضی در عربستان سعودی هم بشود، پس بیراه نیست اگر از رئیس جمهور پرسیده شود چرا اجازه داده است به جای آنکه این مشکل بر سر میز مذاکره حل شود، عدهای پیش چشمان پلیس کشورش به حریمی تجاوز کردهاند که دولت خود او، متعهد به پاسداری از آن است. اینکه آقای روحانی روز بعد گفت که حمله به سفارتخانه و کنسولگری، کار «افراد و گروههای خودسر» و «جمعی افراد افراطی» بوده به نظر نمیرسد برای ناظران چندان قانع کننده باشد وگرنه رسانههای عربی بهصراحت از نیروهای بسیج به عنوان حمله کنندگان نام نمیبردند. پیشینه فعالیت گروههایی که آقای روحانی از آنها با عنوان خودسر یاد میکند و حملاتی که پیشتر به سفارتخانههای دیگر دولتها کردهاند، قرائن کافی به دست ناظر داخلی و خارجی میدهد که آنها را چندان هم خودسر ندانند و باور داشته باشند که این گروهها برای انگیزهها و اهداف مشخصی سازماندهی شدهاند و نه آنکه صرفاً عدهای از مردم باشند که خشم و هیجانشان را بروز میدهند. بدیهی است که برای مدیران امنیتی از ساعتها قبل قابل پیش بینی بوده که نمایندگیهای سیاسی و کنسولی عربستان سعودی در تهران صحنه تحرکات اعتراض آمیز خواهند شد، خود سعودیها هم پیشاپیش این ساختمانها را کاملاً تخلیه کرده و رسماً به دولت ایران در خصوص حمله به هیئتهای نمایندگیشان هشدار داده بودند. بنابراین باز هم برای ناظر داخلی یا خارجی پذیرفتنش سخت است که نیروی انتظامی پیشاپیش تدابیری نیندیشده و توان کافی برای کنترل جمعیتی چندصد نفره را نداشته، و مجبور شده کناری بایستد و اجازه دهد افرادی به داخل ساختمانی حفاظت شده بریزند و غارتش کنند، همان نیروی انتظامی که نشان داده اگر لازم باشد میتواند جمعیتهای چند هزار نفره را قاطعانه پراکنده و سرکوب کند. آقای روحانی نمیتواند انتظار داشته باشد که ناظران، سخن اخیر او را به راحتی بپذیرند که گفته است: «همه مسئولان نظام عزم قطع دارند که با این خودسریها و اعمال مجرمانه برخورد جدی شود». همین دیروز بود که در خطبههای نماز جمعه تهران که تریبون رسمی نظام جمهوری اسلامی به شمار میرود و خطیبش، «رهبر انقلاب اسلامی» را نمایندگی میکند پیش بینی شد که خون شیعیان همه بلاد اسلامی به جوش خواهد آمد و «آل سعود جنایتکار» هزینه سنگینی خواهد پرداخت. آیا غیرمنطقی است که ناظر داخلی یا خارجی، ارتباطی میان سخنان خطیب جمعه و حمله کنندگان به سفارتخانه و کنسولگری ببیند و این حملهها را حاصل همین "جوشش خون شیعیان" و بخشی از هزینهای بداند که قرار است حاکمان عربستان سعودی بپردازند؟ اگر فردا روزی آقای روحانی یا کارگزاران سیاست خارجی دولتش بخواهند در جایی پای قراردادی را امضا کنند یا تعهد و وعدهای بدهند، در اعتبار امضایشان یا توانشان در عمل به تعهد و وفای به عهد ابراز تردید نخواهد شد؟ نخواهند گفت که او حتی در پایتخت دولت خود از پیگیری سیاستهایش و عمل به تعهداتش ناتوان است؟ اینکه جمعی چند صد نفره و به قول خودش خودسر و افراطی میتوانند هر وقت بخواهند هر آنچه رشته را پنبه کنند؟ اینکه آیا بهتر نیست به جای حسن روحانی روی حرف آنانی در ایران حساب کنند که با اشارهای تلویحی میتوانند جمعی را بسیج کنند و دولتی را بی آبرو کنند؟ مسئولان جمهوری اسلامی در سخنانشان خطاب به «جهانیان» معمولاً تاکید میکنند که ملتها را بیش از دولتها خطاب قرار میدهند. شاید دولتهایی چون عربستان سعودی سر آشتی با ایران نداشته باشند و هیچ فرصتی را برای متهم کردن ایران به افروختن آتش فرقه گرایی و بی ثباتی از دست ندهند، اما اکنون بین مردم عادی هم، بهسختی میتوان کسی را یافت که حمله به سفارتخانه و کنسولگری عربستان سعودی را بپسندد و آن را صرفاً عمل خودسرانه جمعی کوچک بداند. حملات به نمایندگیهای عربستان سعودی در ایران در واقع خدمت بزرگی به دستگاه تبلیغاتی پرنفوذ و گسترده این کشور کرد تا برای ادعاهای خود علیه ایران شاهد و قرینه پیدا کند. شاید اکنون ناظر داخلی و خارجی بیش از گذشته بر آن باشد که در ایران باید چشم به آن کسی داشت که افروختهتر شدن آتش تنش میان ایران و همسایگانش در منطقه را به سود خود میبیند نه آنکه آتش این دود به چشمش میرود.
*منبع : بی بی سی فارسی
** مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.