مرتضی سعیدی
ویژۀ رسام،
نابسامانیها وستمهایی که امروزه کشور ما بدان گرفتار آمده است، پرسشها وبحث های فراوانی را در میان اقشار گوناگون جامعه وطبقات مختلف، دامن زده است ودر هر بخش از جامعه بازتاب هایی فراخور حال آن داشته است، ضمن آنکه نمود عینی اثربخشی بحثها، میان هریک از گروههای جامعه دچار شدت وضعفهایی بوده است. تأثیر عینی این رویدادهای در میان دانشگاهیان وروشنفکران ایرانی اعم از دینی وغیر دینی، بافرض صحت این تقسیم بندی، بصورت مانیفستهایی که آهسته آهسته وبا اضافه شدن تجریبات کنش سیاسی تبلور یافت، نمود پیدا کرده ومیکند. در میان زنان، محصول این گفت وشنودها، شکل گیری جنبش های زنان با مطالبات روشن تر ومشخص تر بوده است. وبهمین ترتیب در میان اقشار دیگر. دراین میان آنچه کمتر دیده شده است یا می شود، نقش فعال روحانیت، بصورت یکپارچه، در اینجا منظور روحانیت غیر حکومتی، در تبلور دیدگاهی خاص نسبت به اوضاع جاری وآیندۀ کشور است. روحانیت به رغم حضور فعال وچشمگیر خود در سالهای آغازین انقلاب 57، وآنچه در راه حفاظت از حقوق ملی ودینی تقدیم نمود، اما درمیانۀ راه دچار رکود وفترتی نسبتاً طولانی گردید، آنچه این نهاد قدرتمند جامعۀ مدنی، را که به حق می توانست بهترین تعدیل گر کج روی های حاکمان باشد را عملاً به حاشیه راند واو را از بطن تحولات اجتماعی وسیاسی کشور دور نمود. هرچند در وهلۀ نخست ممکن است چنین تصور شود که این امر نتیجۀ فقدان مبانی نظری وعملی برای اقدام به چنین مهمی است، بدین گونه که روحانیت امروز بدلیل حکومت گروهی از منسوبین به خود، وکسانی که سلاح دین در دست دارند، با نداشتن پشتوانه های فکری وعملی لازم وبرخی نیز به سبب ملاحظه کاری، نمی توانند ویا نمی خواهند که وارد چنین جریانی شوند. با مطالعۀ تاریخ ونیز ارکان تشکیل دهندۀ نظریات بزرگان روحانیت یعنی علما ونیز مطالعۀ سیرتاریخی نقش آفرینی های علما، نادرستی این ادعا روشن می شود. اگر یکی از اساسی ترین مبانی نظری روحانیت پیرامون مسائل گوناگون را احادیث وروایات ونیز کتب فقهی علما در نظر بگیریم خواهیم دید که کتب فقهی مسلمانان وشیعیان سرشار است از روایاتی که آشکارا مسلمانان را به ادای فریضۀ الهی "امر به معروف ونهی از منکر" فرا می خواند. علاوه بر کمیت وحجم روایتهای وارده در باب امر بمعروف ونهی از منکر، متن ودلالت روایات وارده پیرامون مسئلۀ "امر به معروف ونهی از منکر" آنچنان گویا وبی نیاز هرگونه شرح وتوصیح است که این قلم به نقل ترجمۀ تنها یکی از دهها وبلکه صدها حدیث وارد شده در این باب، به نقل از امام پنجم شیعیان، امام محمد باقر سلام الله علیه اکتفا خواهم نمود. ایشان در این حدیث شریف می فرمایند: " امر به معروف ونهی از منکر راه پیامبران وشیوۀ نیکان است، فریضه وواجبی گران سنگ که بقیۀ واجبات وبایدهای دین بوسیلۀ آن برپا داشته می شوند، مذاهب وآیینها با آن در امان می مانند، روزی ها بوسلیۀ آن حلال گشته، ستمها بازگردانده شده، زمین بواسطۀ ان آباد شده از دشمنان انصاف می شود، وامور بواسطۀ آن سامان می یابد". دلالت این روایت در ضرورت امربمعروف ونهی از منکر ونقش تعیین کنندۀ آن در به سامان رساندن امور جامعه آنچنان است، که این قلم را از هرگونه شرح وتفسیر دربارۀ عاجز می نماید. این روایت وروایاتی دیگر از این دست، بیانگر ضرورت حضور فعال روحانیت وعلما در صحنه، برای درمان بیماریهایی است که امروز نه تنها گریبان کشور، بلکه در شکلی بمراتب خطرناکتر دامن مذهب را نیز گرفته است. آنچه به چنین وظیفه ای علاوه بر بعد اخلاقی، بعدی دینی می بشخد. از این منظر می توان گفت دعوت به حضور فعال در عرصه واظهار نظر پیرامون اوضاع جاری وامر بمعروف ونهی از منکر وارشاد حاکمان به مسیر صواب، نه تنها وظیفۀ اخلاقی وحمایت از حقوق همنوعان شمار می آید، بلکه در حقیقت عمل به واجب ووظیفه ای دینی وشرعی است که بنا بر فرمایش امام معصوم سلام الله علیه ایمنی وسلامت مذهب درگرو آنست. آنچه امروز از گسترش ظلم وبی عدالتی، به فراموشی سپردان ارزشهای والا واصیل دینی چون تساهل وتسامح ومدارا وبلکه تبدیل شدن آن به منکر، آلوده شدن روزی های مردمان به انواع حرام ودرنهایت ویرانی کشور ونابسامانی اوضاع مشاهده می شود، همه وهمه پیامد ترک این وظیفه وواجب اجتماعی توسط دینداران جامعه است، که بهیچ روی توجیه پذیر نیست. * مصاحبه ها ومقالات مندرج در سايت رسام لزوماً ديدگاه رسام نمي باشد.