رسام؛ مدیرکل دفتر سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت با اعلام اینکه سن ازدواج در کشور 8 تا 10 سال افزایش پیدا کرده است، اظهارداشت: 8 میلیون جوان ایرانی آماده ازدواج هستند. روان شناسان وآسیب شناسان اجتماعی براین باورند که؛ هنگامي كه انگيزههاي قوي نظير شهوت، توليدمثل، استقلال زيستي و تشكيل خانواده به وسيله موانع غيرقابل قبول يا موانعي كه فرد براي رفع آنها ناتوان است، سركوب شوند يا معطل بمانند احساس ناكامي رخ ميدهد. احساس ناكامي يكي از الگوهاي قدرتمند رفتاري هنجاري، ارزشي و نگرشي است كه شخصيت و هويت فرد را زير سلطه ميگيرد و با گذشت زمان قويتر ميشود. اين احساس بتدريج در تمامي ابعاد وجودي فرد ناكام تسري مييابد و به انديشه بزهكاري و ايجاد بسترهاي جرمزاي وي ميانجامد. بعلاوه نيروي مهار گسيخته شهواني، فرد را به اعمال غيراخلاقي سوق ميدهد كه روابط نامشروع، همجنسگرايي، انحرافات جنسي، خودارضايي، تنوعطلبي جنسي، عدم ارضاي روحي و ... بخشي از آنها را شامل ميشود. چنين گرايشهايي نتيجه تجربههاي نادرست جنسي و خيالپردازيهاي شهواني پيش از ازدواج محسوب ميشود و در افزايش فاصله بلوغ تا تاهل ريشه دارد. از سوي ديگر افزايش سن ازدواج و عدم ارضاي جنسي بموقع شكلگيري عقدههاي رواني و انباشت آنها در شخصيت فرد را به دنبال دارد. ارضاي جنسي امنيت و آرامش رواني را موجب ميشود و بدون آن عصبيتهاي روحي، طغيانگري، احساس پوچي و حتي ميل به خودكشي مجال بروز مييابند. روابط نامشروع پيش از ازدواج نيز نهتنها به ارضاي كامل و جامع منجر نميشوند بلكه چون همواره با احساس گناه و غيراخلاقي بودن همراه است بر ميزان عصبيتها ميافزايد. کارشناسان مشكلات مالي را مهمترين عاملي ميدانند كه در جامعه ما به بالا رفتن سن ازدواج منجر شده است. تحقيقات ميداني و آنچه از شواهد جامعه بر ميآيد با وجود همه دگرگونيهاي فرهنگي ازدواج هنوز يكي از دغدغههاي اصلي جوانان بالاي 20 سال را تشكيل ميدهد. اغلب دختران و پسران ازدواج و تشكيل خانواده را نقطه عطفي در روند زندگيشان ميدادند، به آن فكر ميكنند و در صورت توانايي براي تاهل به اقدامات عملي دست ميزنند. در حقيقت افزايش سن تاهل در جامعه ما با دلايل اقتصادي نظير تامين معيشت خانواده آينده، اشتغال و مسكن ارتباطي قوي دارد و از اين نظر با عوامل تاخيرساز تاهل در كشورهاي غربي كه دلايل عمده فرهنگي دارند به كلي متفاوت است. اين مشكلات اقتصادي علاوه بر ناتوان ساختن بخش بزرگي از جمعيت جوان براي تشكيل خانواده بتدريج از مطلوبيت ازدواج و تاهل می کاهد و نوعي مقاومت منفي در برابر اين جريان طبيعي زندگي پديد ميآورد. جوانها بويژه پسران به قول معروف با يك دو دوتا، چهارتا و هر جوري كه حساب ميكنند ازدواج را عقلاني در نمييابند! رفتن زير بار هزينههاي گزافي كه پيش، حين و پس از ازدواج وجود دارد و از مخارج مراسم نامزدي، عقد و عروسي تا اجارهخانههاي سنگين با وجود بيكاري يا سطح درآمدي پايين يا غيرممكن است يا بسيار دشوار و بر اين اساس تجرد هر چند كه طولاني شده باشد يك مزيت محسوب ميشود. فرهنگ جديدي كه ميان جوانان پسر به دور از تعارفات و تبريكهاي ازدواج و پيوند زوجين در حال شكلگيري است و تاهل و به دوش گرفتن بار سنگين زندگي خانوادگي را نوعي حماقت، فريب، ندانم كاري يا به قول معروف افتادن در چاه زندگي پس از بيرون آمدن از چاله تجرد ميداند، دليلي بر صحت اين مدعاست.» وضعیت نابسامان اقتصادی درکنار بیکاری وتورم فزاینده، محصول سیاستهای اقتصادی غلط دولت ودرحقیقت رهبری علی خامنه ای ومنصوب نمودن وحمایت از دولتی ناکارآمد وبی کفایت است. آنچه آثار سوء آن درتمامی ابعاد زندگی شهروندان ایرانی درحال رخ نمایی است. این درحالیستکه وابستگان ونزدیکان رهبری مرتباً وبواسطۀ تریبونها ورانتهای گوناگون رسانه ای وفرهنگی به تعریف وتمجید از مدیریت داهیانه رهبری وشیوۀ مدیریتی وی پرداخته ودرتلاش برای انداختن نابسامانی های موجود برگردن دولت هستند. هرچند دولت نیز دراین میانه نقشی پراهمیت درافزایش بحران داشته است، اما رهبری غیرمسئولانه وغیر پاسخگوی خامنه ای با اختیارات وسیع وفعال ما یشاء بودن درتمامی عرصه های سیاسی واقتصادی واجتماعی انکارناپذیر است.