علی صبا بر خلاف آنچه پیرامون ساده لوحی وبیخردی احمدی نژاد تبلیغ می شود، اما گویی او نیز با فطرت خود دریافته است که هرچند بعنوان یک تاکتیک، برای تدوام بخشیدن به قدرت سیاسی خود، باید خود را از رهبری خودکامۀ ولایت مطلقۀ فقیه دور کند. نمونۀ واضح اینچنین افتراق های تاکتیکی را میتوان در گردن ننهادن آقای احمدی نژاد به حکم حکومتی ابقای حیدر مصلحی در سمت وزرات اطلاعات یافت. نگاهی اجمالی به مجموعۀ رویدادهای پس از انتخابات خرداد 88 گویای این واقعیت است که باید به نوعی شکاف نوین در میان اقتدارگرایان کلاسیک ونئواقتدارگرایان ونمودیافته در مشی احمدی نژاد اعتراف نمود. این دو گروه هر چند در مورد کبرای قضیه که همانا ادامۀ کنترل قدرت با توسل به تمامی ابزارهای امنیتی ونظامی است، همسو وهماهنگ اند. اما بنظر می رسد که صغرای قضیه وسهم هر یک از جناح های اقتدارطلب از قدرت انحصاری، محل بحث ومناقشه است. نئوتمامیت خواهان طیف احمدی نژاد با درک فضای بوجود آمده پس از انتخابات خرداد 88 واز میان رفتن مشروعیت سیاسی آقای خامنه ای، با اتخاذ مواضعی مخالف وی در صدد جذب طیفی از جامعه هستند که از روی "بغضا لخامنه ای" هم که شده، با حضور خود در صحنۀ انتخابات، به احمدی نژاد وجناح نئوتمامیت خواه رأی دهند واز سیاست سابق اصلاح طلبان در فشار از پایین وچانه زنی از بالا در گفتگو باخامنه ای وسهم خواهی از وی بهره گیرند. موضع اخیر احمدی نژاد وپای فشاری وی بر تصمیماتش، فارغ از اینکه نمایشی سیاسی باشد، ویا برگرفته از واقعیتی موجود آنچنانکه نگارنده این سطور باور دارد، میتواند نشانه ای از تنهاتر شدن روزافزون خامنه ای وطیف ایدئولوژی زدگان باورمند به ولایت مطلقۀ فقیه باشد، وبا پای فشاری بیشتر احمدی نژاد بر مواضع خود واصرار متقابل رهبری بر تمامیت خواهی خود، هزینه های بیشتری را بر خامنه ای تحمیل نموده، وباقی ماندۀ مشروعیت سیاسی وی را نیز بزداید. از میان رفتن مشروعیت سیاسی خامنه ای، هر چند مطلوب است اما نباید اجازه داد، نئوتمامیت خواهان با بهره گیری از منفوریت خامنه ای در جامعۀ ایران، اوضاع را به نفع خود رقم زنند، وسناریوی حذف رفسنجانی توسط احمدی نژاد در سال 84 بار دیگر تکرار شود. استراتژی تغییر خواهان ایرانی وهوادارن جنبش سبز از هم اکنون با پیش فرض تدوام شرایط موجود باید بر محور عدم مشارکت در هرگونه انتخابات آتی ومشروعیت نبحشیدن به اقدامات سیاسی نظام دور بزند. پس از عریان شدن چهرۀ خشن رژیم ولایت مطلقۀ فقیه، دیگر بازی در زمین بازیِ نظام بی معنی است، آنچه مطلوب است تعریف یک بازی نوین، در زمینی جدید وبا قوانینی تازه است!