رسام، واحد خبر
“میگویید مغزها فرار میکنند، این مغزهای پوسیده بگذار فرار کنند. این مغزهایی که برای اجانب کار کردند، بگذار فرار کنند. شما برای آنها خیلی افسرده نباشید. این مغزها باید فرار کنند. البته الآن میبینند این مغزها میبینند که نمیتوانند در اینجا آن استفادههایی که میکردند استفاده کنند، حالا از اینجا فرار میکنند دنبال همان معانی که دلشان میخواهد میروند. مگر هر مغزی که علم – به قول شما – در آن بود این مغز شریف است؟ احمدی هم در زمان رضا خان دکتر بود، لکن دکتری بود که با آمپولِ خودش، مرگ بر مردم تزریق میکرد! احمدی را شاید اکثر شما اسمش هم نشنیده باشید؛ اما ما بودیم در آن زمان که این مأمور بود که به ملیّین، به اشخاصی که اظهار مخالفت با دیکتاتوری میکردند، آمپول مرگ تزریق میکرد. آن هم یک مغزی بود، حالا اگر یک همچو مغزی از ایران فرار کرد، ما بنشینیم غصه بخوریم که مغز فرار کرده؟! شماها چه طور این طور تشخیص میدهید که این مغزهایی که رفتهاند پیش اربابهایشان، این مغزهایی که مجتمع شدهاند در انگلستان و بر ضد ایران دارند تبانی میکنند و تظاهر میکنند، این مغزهایی که دنبال بختیار دارند جمع میشوند، و بختیار و اینها را انگلستان پناه داده و در پناه سرنیزه انگلستان دارند زندگی میکنند، ما برای اینها نشینیم اظهار تأسف بکنیم؟ یا این مغزهایی که به امریکا فرار کردند، برای اینکه بروند آنجا پولهایی که در اینجا جمع کردهاند خرج بکنند، ما برای اینها باید اظهار تأسف بکنیم؟ فکرهایتان را عوض کنید! افکاری که پنجاه سال در مغزهای شما جمع شده است، و اصلاً تشخیص نمیتوانید بدهید به واسطه آن افکار مابین صحیح و غیرصحیح را. عوض کنید خودتان را.