مهران محمدی فشارکی
مرتضی آقاتهرانی،دبیرکل «جبهه پایداری» گفته «دزدی» افراد در ایران «ربطی» به نظام ندارد٬ وی افزوده ما «دزدی»٬ «چپاول»، «غارتگری»، «اختلاس» و «مال ملت بردن را ننگ» میدانیم و از قوه قضائیه میخواهیم با مفسدین برخورد کند. به گفته وی کسی که در ایران «دزدی» و «چپاول» میکند عمل او ارتباطی با نظام٬ رهبری و انقلاب اسلامی ندارد.
حال سوالی که پیش می آید این است که مسئول این همه دزدی ؛ اختلاس ؛ چپاول و.... چه کسی و یا چه کسانی هستند؟ و آیا وجود مفاسد اقتصادی کلان و بی اندازه و نیزوجود مفاسد اجتماعی در کشور نشانگر ضعف مدیریت و نیز نبود نظارت بر عملکرد مدیران میانی توسط مدیران ارشد نظام از رهبری گرفته تا رئیس جمهور و دیگر مسئولان مملکتی نیست ؟!
آیا با گردن نگرفتن و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت می شود با این مفاسد بر خورد قاطع و جدی داشت ؟ آیا وجود اختلاسها ورانت خواریها و ... در دستگاههای زیر مجموعه رهبری از آستان قدس گرفته تا کمیته امداد و بنیاد مستضعفان ومراکز و نهادهای تابعه رهبری اگر به رهبری مربوط نیست پس به چه کسانی مربوط است ؟ و آیا مسدولان دیگر هم می توانند همین توجیه را برای عدم پاسخگویی خود داشته باشند ؟!
اگر پاسخ پرسشهای فوق مثبت باشد، چرا باید در خیلی جاها وزیر و وکیل پاسخگو باشند و مورد سوال و استیضاح قرار گیرند اما در مورد رهبری که طبق اصل 107 قانون اساسی رهبر هم با بقیه افراد در برابر قانون یکسان است نباید جوابگوی اعمال و عملکرد و نهادهای تابعه خود باشد ؟
آیا می توان با همین توجیهاتی که جناب شیخ مرتضی آقا تهرانی اشاره کرده بگوئیم که مفاسد رژیم گذشته هم ربطی به شاه نداشته و این مسئولان دیگری بودند که باید پاسخگوی این مفاسد باشند و آیا جناب خلخالی بعنوان حاکم شرع این توجیهات را می پذیرفت ؟
چرا باید در کشوری که مدعی ام القرایی جهان اسلام را دارد و رهبرش خود را ولی امر مسلمین جهان می داند در مقابله با مفاسد اقتصادی اینقدر مسئاصل و ناتوان باشد ؟ و آیا بهتر نیست این القاب و عناوین را کم کرده و بیشتر به فکر اصلاح جامعه خود باشیم و بعد از ساختن کشوری نمونه ادعای ام القرایی و ولی امری مسلمین جهان را داشته باشیم ؟!
با نگاهی کوتاه به برخی کشورها ی لائیک و غیر دینی که نه ادعای ولایت امری مردمان را دارند و نه کشورشان را مرجع کشورهای دیگر می دانند به آسانی می بینیم که با کوچکترین اشتباه و ضعف مدیریتی عالیترین مقام اجرایی کشورشان ازسمت خود کناره گیری کرده و خود را در پیشگاه مردمانشان گناهکار می دانند تا با این کار علاوه بر اینکه خود را مواخذه و تنبیه کرده باشد عبرتی هم برای دیگران باشند تا در صورت کم کاری بیدرنگ ازمردم عذر خواهی کرده و راه را برای افراد شایسته دیگر باز نمایند !
اما درجمهوری اسلامی که فقط شعار دینداری را با خود یدک می کشد نه تنها بنا نیست کسی کناره گیری کند که اساسا کسی هم بنا نیست مواخذه و تنبیه شود! که به گفته شاعر : گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنکه هست گیرند .
* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.