سیاست نظام این است که آیت الله منتظری به فراموشی سپرده شود پنجمین سالگرد درگذشت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری مطابق تقویم قمری در شرایطی فرامیرسد که بیت ایشان از برگزاری مراسم در قم به دلیل فشارهای امنیتی صرفنظر کردهاند و تنها قرار است که مراسمی در شهر نجفاباد اصفهان برگزار شود. احمد منتظری در گفتگویی با جرس از استمرار فشارهایی نظیر پلمپ دفتر و حسینیه و آزار و اذیت مقلدان آیت الله العظمی منتظری یاد میکند ولی در عین حال میگوید که با روی کار آمدن دولت حسن روحانی امکان انتشار کتابها و نوشتههای غیرسیاسی آیت الله العظمی منتظری فراهم شده است. متن کامل گفتگو را بخوانید:
آقای منتظری، مراسم پنجمین سال درگذشت آیتالله منتظری در حسینیه اعظم نجف آباد برگزار خواهد شد، علت برگزار نشدن مراسم در قم چیست؟ زمانی که آیت الله منتظری رحلت کردند ما میخواستیم مراسمی در شأن ایشان برگزار شود و اصلا منظور ما مراسمی نبود که بخواهد در مقابل نظام باشد؛ اما در شب اول رحلت ایشان جمعیتی از لباس شخصیها را آوردند و جلسه را تعطیل کردند. بعد برای شب هفت ایشان مراسمی گرفتیم که آرام برگزار شد. اما مراسم شب چهلم با وجود اینکه آرامش حاکم بود و هیچ شعاری داده نشد باز متأسفانه علیرغم اینکه مردم به آرامی در حال خروج از جلسه بودند، عدهای از مردم را دستگیر و حدود ۷۵ روز بعضی از آنان را در بازداشت نگه داشتند و خیلی آنان را اذیت کرده بودند. در واقع این پیام را به ما دادند که اگر مراسم بگیریم شرکت کنندگان را مجازات میکنند. بر همین اساس برای اینکه لطمه و اذیتی به مردم وارد نشود از گرفتن مراسم سالگرد صرف نظر کردیم و فقط در نجف آباد که اکثر شهروندان آن مقلدین ایشان هستند مراسمی برگزار میکنند که ما هم شرکت کننده در آن مراسم هستیم و برگزار کننده نیستیم. آیا با آمدن دولت جدید تغییری در این محدودیتها ایجاد شده است؟ برای مثال وزارت ارشاد مجوز نشر آثار و کتابهای آیت الله منتظری را داده است؟ محدودیت در خصوص نشر آثارغیر سیاسی ایشان توسط آقای علی جنتی وزیر ارشاد برداشته شده است و معاون ایشان گفتند که کتابهای غیرسیاسی آیت الله منتظری برای نشر مشکلی ندارد. بعد از این اعلام نظر، اولین کتاب ایشان به نام «فراز و فرود نفس» در سال ۹۳ چاپ شد و به نمایشگاه کتاب تهران هم رسید و در نمایشگاه هم هیچ مشکلی پیش نیامد و به چاپ دوم هم رسید و کتاب دیگری هم در دست چاپ است و کارهای مقدماتیاش در حال انجام است. پس تا الآن کلیه آثار علمی و فقهی ایشان منتشر شده است؟ گویا نوشتهای از تقریرات درس آیت الله بروجردی توسط آیت الله منتظری قرار بود با پیگیری آیت الله استادی منتشر شود. این کار صورت گرفت؟ بله، آثار فقهی و علمی در حال چاپ است اما آن نوشته هنوز منتشر نشده است. چند سال قبل آیت الله شبیری زنجانی گفته بودند که چاپ شود و از طرف ایشان آیت الله استادی مامور شدند که اقدام کند. پساز چندی به ما اعلام کردند که مجوز انتشار آن داده شده است؛ حتی یک انتشاراتی مشخصی را معرفی کردند اما نهایتا به جایی نرسید و گویا به آن انتشاراتی فشارهایی وارد شده که آن را منتشر نکند. در هر حال الان با آمدن آقای علی جنتی فکر نمیکنم دیگر مشکلی برای چاپ آن هم باشد. وضعیت دفتر و حسینیه آیت الله منتظری چطور؟ آیا همچنان پلمپ هست؟ دفتر و حسینیه همچنان پلمپ است و یک قاضی به نام آقای بروجردی در دادگاه ویژه روحانیت قم یک سال قبل حکم رفع توقیف داده بود اما بعد معلوم شد که از تهران آن قاضی را توبیخ کردهاند که چرا حکم به رفع پلمپ داده است. در هر صورت همچنان دفتر و حسینیه بسته است. بعد از پلمپ دفتر و حسینیه مقلدین به کجا مراجعه میکردند؟ بعد از آن در منزل من یک اتاقی را برای رسیدگی به امور مراجعین اختصاص دادیم اما در تاریخ ۳۰ بهمن سال ۱۳۹۰ آن اتاق را هم پلمپ کردند و هنوز هم پلمپ است. الان در یک پاگرد دو متر در سه متر در منزل، دوستان دو ساعت صبح و دو ساعت عصر در آنجا تلفنی جواب مسائل مراجعین را میدهند و یا مراجعین به آنجا میآیند تا کتابها و یا سی دی دروس آیت الله منتظری را بگیرند. سعی کردیم در همین حد محدود هم جواب مراجعه کنندگان را بدهیم. با تمام این تنگناها آیا از شمار مقلدین کم شده است؟ مسئله شرعی هست و مقلدین ایشان به فتوای بعضی از مراجع عظام باید به تقلید خود باقی بمانند. سه تن از مراجع تقلید بزرگ را میشناسم که واجب میدانند که انسان بر مرجع تقلید اعلم باقی بماند. بنابراین با این تنگناها و مسائل سیاسی نمیتوانند شمار مقلدین را تغییر دهند. بر همین اساس میزان مراجعات تغییری نکرده و مقلدین به همین محل کوچکی که گفتم مراجعه میکنند و مسائل خود را حل میکنند. آیا بخشی از این محدودیت به ممیزات مهم فقهی و اجتهادی ایشان در قیاس با دیگر فقها بازمیگردد؟ پس از اینکه ایشان از طرف رهبر فقید انقلاب کنار گذاشته شدند سیاست کلی نظام بر این شد که آیت الله منتظری فراموش شود. برای مثال در کتابهای تاریخ از آیت الله طالقانی و آیت الله منتظری به عنوان روحانیون بزرگ تاریخ مبارزه نام برده میشد اما الان در کتابهای درسی نام ایشان را حذف کردهاند و آن را به نام آیت الله طالقانی و آیت الله مطهری تغییر دادند؛ یعنی یک جانشین آبرومندی پیدا کردند تا کمتر مورد اعتراض واقع شوند. در ادامه همین سیاست که میخواهند ایشان به فراموشی سپرده شود الان از سپاه و ارتش و حتی آموزش و پرورش اگر کسی اظهار کند که مقلد آیت الله منتظری است استخدام رسمی نمیشود. خیلیها هم برای اینکه کارشان را از دست ندهند کتمان میکنند اما پنهانی مقلد آیت الله منتظری هستند. بنابراین اینگونه برخوردها کاملا سیاسی است. آیت الله منتظری برخلاف برخی دیگر از مراجع به عنوان مرجعی فراحوزوی شناخته شدهاند که در مقابل خواسته و مطالبات مردم انعطاف پذیر بود. این ویژگی از کجا سرچشمه میگرفت؟ دقیقا، ایشان بسیار نزدیک به مردم بودند. آن زمان که در زندان بودند با افکار مختلف از جمله تودهایها و مجاهدین و غیره زندگی میکردند و با مردم از هر نوع تفکری از نزدیک آشنا بودند. بعد از آزادی هم به خاطر اخلاق خاص خودشان همیشه ملاقاتهای مردمی زیادی داشتند و مردم بدون هیچگونه هراسی نظرات خود را بیان میکردند وخود ایشان هم مردم را تشویق میکردند که انتقادات و نظرات مخالف خود را آزادانه بیان کنند. حتی در کلاسهای درسشان هم به شاگردانی که حرف میزدند و مخالف نظر ایشان بودند و باب بحث و گفتگو را باز میکردند بیشتر توجه میکردند. به نظر من نداشتن تکبر و اخلاق آرام ایشان یکی از دلایل مهم مردمی بودنشان بود. حتی در منزل هم بچهها به راحتی از ایشان سوال و یا انتقاد میکردند و ایشان هم با آنان به گفتگو میپرداختند. اشاره کردید که سیاست کلی نظام فراموش شدن نام آیت الله منتظری است؛ به نظر شما ضروریترین وظیفه شاگردان و مریدان حضرت آیت الله منتظری چیست؟ ادامه راه و تبیین اعتقادات و عملکرد ایشان. مهمتر هم عملکرد ایشان است که نباید فراموش شود. زیرا به موضوعی که اعتقاد داشتند عمل میکردند و بابت آن هزینه هم میدادند. حتی آزادی خود را هم از دست میدادند تا با جان و دل پای اعتقادات خود و حفظ حقوق مردم بایستند. بنابراین تبیین راه و روش ایشان در جامعه بزرگترین خدمت به ایشان است. الآن آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد با مشکلات جسمانی در شرایط بسیار دشواری در حصر بسر میبرند و بارها از سوی برخی مقامات نظام اعلام شده که از پیامد رفع حصر واهمه دارند، با توجه به تجربهای که شما از حصر آیت الله منتظری دارید فکر میکنید ادامه این حصر چه تبعاتی برای حاکمیت خواهد داشت؟ رفع حصر قطعا پیامدهای مثبتی خواهد داشت و در مورد آیت الله منتظری بعد از رفع حصر تا چند هفته رفت و آمدهای زیادی بود تا جایی که به خاطر فشار این دیدارها آیت الله منتظری در بیمارستان بستری شدند اما بعد از مدتی مسئله کاملا عادی شد. الان قضاوت مردم این است که بعد از پنج سال و چند ماه حصر آیت الله منتظری نظام عقلانیت کرد و ایشان را آزاد کرد و اگر در حصر فوت میکردند ننگ بزرگی برای نظام بود و دیگر قابل جبران نبود. وضعیت حصر این عزیزان هم دقیقا همین حالت را دارد. در مراسم تنفیذ آقای دکتر حسن روحانی من نامهای به مقام رهبری نوشتم که الان وقت رفع حصر است و شما از آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد دعوت کنید تا در مراسم تنفیذ شرکت کنند تا در این فرصت فاصلهای که بین نظام و محصورین که خود از بزرگان درون نظام هستند از بین برود و مسئله حل شود؛ در آینده هم هر جمعیتی به دیدن این محصورین بروند به دیدن کسانی رفتهاند که جزو نظام هستند. اما نمیدانم چرا این گونه پیشنهادات مورد توجه قرار نمیگیرد و سخت گیری هنوز ادامه دارد. امیدوارم هر چه زودتر این کار صورت گیرد یعنی هر یک روز زودتر رفع حصر صورت بگیرد به نفع نظام خواهد بود، چراکه الان نظام زیر سوال قرار دارد که چرا بدون محاکمه این عزیزان را نزدیک به چهار سال در حصر قرار داده است. بنابراین، قضاوتی که در آینده در مورد حصر و نظام میشود مهم است و اینگونه اقدامات به پای دین و اسلام و تشیع نوشته میشود و عملکرد حاکمیت مورد سؤال قرار میگیرد که در چند صباحی که حکومت را در دست داشتند آیا مطابق با دین و شریعت عمل کردند و یا اینکه هر کاری که انجام دادند فقط با شریعت توجیه کردند. آیا احضار و بازجویی شما در هفته گذشته مرتبط با نزدیک شدن به سالگرد آیت الله منتظری بود؟ در حقیقت، برای چهارمین سالگرد آیت الله منتظری در نجف آباد مراسمی بود که از سخنرانی آقای عمادالدین باقی که سخنران جلسه بود جلوگیری شد و در این جای خالی جلسه پرسش و پاسخ انجام شد. در آن جلسه پرسش و پاسخ در مورد نامه برکناری آیت الله منتظری صحبت شد که در آنجا گفتم که نامه با دست خط حاج احمد آقا خمینی بوده و طبق آنچه که خود آیت الله خمینی نوشتند که ممکن است چیزهایی را به ایشان نسبت بدهند و نباید قبول کرد مگر اینکه با خط و امضای ایشان با تشخیص کارشناسان باشد و یا در سیمای جمهوری پخش شده باشد. بر همین اساس من گفتم که کارشناسان تشخیص دادهاند که خط آیت الله خمینی نیست و در سیمای جمهوری هم پخش نشده است. اما آقایان بر روی صحبتهای من نام «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» گذاشتهاند یعنی قصد من را هم تشخیص دادهاند در حالیکه شاید من به یک قصد دیگر گفته باشم. در بازجویی کتبی اینها را توضیح دادم و یکی از دوستان فرم کفالت را امضا کرد و من آزاد شدم
* منبع: جرس
** مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.