رسام با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات مجلس نهم، گروههای واحزاب سیاسی بیشتری مردم را به اعتراض به وضعیت موجود وعدم مشارکت درانتخابات پیش رو دعوت می کنند. دریکی از آخرین این فراخوانها نهضت آزادی ایران با صدور بیانیه ای ضمن اشاره به " تقلب گسترده انتخاباتی درسال88" و"روحیه یأس ونا امیدی"، امکان مشارکت نیروهای دموکراسی خواه درانتخابات پیش رو منتفی دانسته شده است. دراین بیانیه برای نخستین بار به پیامدهای تدوام وضعیت خفقان کنونی اشاره شده ونسبت به "براندازی نظام" هشدار داده شده است. متن کامل این بیانیه بشرح زیر است:
نهضت آزادی ایران و انتخابات نمایشی! به نام خداوند جان و خرد ملت شریف و ستمدیده ی ایران! در شرایط كنونی و در فضای سركوب شدید نیروهای مترقی و دمكراسیخواه و تشدید روحیهی یاس و ناامیدی ناشی از تقلب گسترده و نادیده گرفتن آرای اكثریت ملت در انتخابات ۸۸، همچنین افزایش محدودیتها و عدم بروز کوچک ترین نشانه مثبت در تغییر سیاستها و تصمیمسازیهای غیرمردمی نسبت به آزادی و سلامت انتخابات، امکان مشاركت نیروهای دمكراسیخواه به کلی منتفی شده است. از طرفی، ابعاد بحرانهای داخلی و بینالمللی و قدرتگیری روزافزون جریان تمامیتخواه و واپسگرا در عرصهی سیاست و اقتصاد و فرهنگ، رشد نظامیگری در حوزههای قدرت سیاسی، امنیتی و اقتصادی، و تهدیدات مخاطره آمیز برای تمامیت ارضی ایران، آنچنان جدی و نگران کننده است كه بیتفاوت نمیتوان از کنار آن گذشت. از این روی در شرایطی که بیش از شش نفر از اعضای دفتر سیاسی و شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در حبسی غیرقانونی به سر می برند و دبیرکل این حزب نیز با وجود هشتاد سال سن، به هشت سال حبس و پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شده است، اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی ایران در خارج کشور وظیفه خود می دانند مواردی را از باب همراهی با جنبش سبز آزادی خواهی ملت ایران و بیعت دوباره با آرمان های تاریخی و اصیل ملت با هموطنان در میان بگذارند: انتخابات آزاد و تعیین نمایندگان مستقل مردم در قوای مجریه و مقننه، و حتی در مواردی، قوه قضایی، از جمله دستاوردهای جنبش جهانی دمكراسیخواهی در دو سدهی پیشین محسوب شده و امروزه به عنوان یگانه ساز و كار موثر و تنها شیوهی مسالمتآمیز در دستیابی به دمكراسی شناخته می گردد. بنابراین طرح عدم مشارکت در انتخابات نمی تواند از موضع انفعال، مسوولیتگریزی و تكیه بر عدم مشارکت صِرف مطرح شود، بلکه به روش ها و رفتارهایی باید تمسک جست که تجربه و تمرینی موثر در گذار به سوی دمكراسی، بسیج افكار عمومی، جلب حمایت فراگیر مردم و اعمال فشار بر حاكمیت گردد و در نهایت، به تقویت فرآیند مردمسالاری و برگزاری انتخابات آزاد در آینده ای نه چندان دور بیانجامد. شرایط كنونی را شاید از جهاتی بتوان با اوضاع پس از كودتای ۱۳۳۲ مقایسه كرد و عملكرد نهضت مقاومت ملی را، بهویژه در برگزاری انتخابات مجالس ۱۹ و ۲۰ شورای ملی مورد بررسی قرار داد. نهضت مقاومت ملی با حضور در انـتـخـابات دوره ۱۸ و ۱۹ مجلس با شعار « یا پیروز می شویم یا رسوا می كنیم»، «تشكیل سازمان نظارت بر آزادی انتخابات»، شكایت به سازمان ملل متحد و همچنین برگزاری تظاهرات وسیع خیابانی، موفق شد مدارك و شواهد زیادی مبنی بر مخدوش بودن انتخابات دولت برآمده از كودتا به دست آورد و در نهایت به طرح فراگیر عدم مشروعیت حاکمیت یاری رساند. در شرایط کنونی نیز، با بسنده كردن به راهكارهایی مانند تحریم، نمیتوان به مسوولیتی كه امروزه بر عهدهی دمكراسیخواهان ایران قرار دارد پاسخ داد، از این رو شایسته است کنشگران سیاسی، تمسک به هر شیوه ی قانونی و مسالمت آمیز را، که هزینه های عدم پذیرش انتخابات آزاد را برای حاکمیت افزایش دهد، مورد توجه قرار دهند. عدم مشارکت در انتخابات پیش رو باید با افشای تمامیت خواهی و آگاه سازی افکار و وجدان عمومی ایران و جهان نسبت به پیامدهای تداوم وضعیت کنونی و نقض مستمر و فراگیر حقوق بشر در ایران همراه باشد. حاکمان از درک این حقیقت ساده طفره می روند که مردم ناراضی، در مواجهه و اعتراض به سیاست گذاری های نادرست، ناچار به گزینش یكی از دو راه: " اصلاحات " یا " براندازی " هستند و چنانچه در هر نظامی، سازوكار انتخابات بلاموضوع و امكان مشارکت سیاسی از مردم سلب گردد، سیر اعتراضات به سوی روشهای ساختارشكنانه سوق خواهد یافت. به عبارت دیگر، اصلاحات در چارچوب قانون و نظام سیاسی موجود، شاید كمهزینهترین روش باشد، اما تنها روش طرح اعتراضات و تلاش برای تغییر محسوب نمیگردد. بدیهی است كه مردم در صورت ناامیدی از توسل به شیوههای مسالمتآمیز اصلاحی، روشهای دیگر را خواهند آزمود. بسیار روشن است که پیش و بیش از هر عامل بیرونی، این نیروها و جریانات درون حاکمیت اند که برانداز به شمار می روند و زمینه های سقوط نظام را فراهم می کنند. جریانی که به رعایت حقوق و حاکمیت ملت باوری نداشته و در سالیان اخیر به نقض فراگیر اصول قانون اساسی مبادرت ورزیده است. از سوی دیگر باید توجه داشت که تحریم یا عدم مشارکت مردم در انتخابات، هرگز نباید به گونه ای طرح شود که زمینه های برگزاری نمایش انتخاباتی آرام و بی دردسر را برای حاکمیت فراهم کند. نهضت آزادی ایران به وضوح در بیانیهی رسمی شماره ۱۷۵۳ این موضوع را چنین تشریح کرده است: « در طول تاریخ قدرتهای سركوبگر همواره چنان با قهر و خشونت هزینه تغییرات سیاسی را بالا بردهاند كه امكان شركت در تعیین سرنوشت جز برای طرفداران و وابستگان به قدرت وجود نداشته است. حكومتهای استبدادی و خودكامه تاب تحمل حضور مردم در صحنهی سیاسی را ندارند. بنابراین برای جلوگیری از خطرات اجتنابنایذیر یك جامعه سیاسی شده و فعالیت سیاسی سازمانیافته، با سركوب و فشار به بهانههای رنگارنگ، هزینهی این نوع فعالیتها را بالا میبرند تا آنجا كه مردم، حتی اگر هم آگاهی سیاسی كافی داشته باشند، حاضر به مشاركت در عمل سیاسی و پرداخت هزینهی آن نیستند و با یأس و ناامیدی به بی تفاوتی و انفعال كشیده میشوند.» نهضت آزادی ایران همواره تاکید داشته است که باید گسترهی حضور سیاسی را از مشاركت سیاسی متمایز ساخت و در هر شرایطی، حتی در خفقانآمیزترین و شدیدترین دوران سركوب سیاسی، جامعه را به حضور و تاثیرگذاری بر فضای سیاسی ترغیب كرد و در این میان، فضای انتخابات را به عنوان فرصتی مهم در راستای آگاهیرسانی و بسط اندیشه دمكراسی مورد استفاده قرار داد. در دیدگاه نهضت آزادی، حتی از دورانی که برخی مبارزان آزادی را لوکس می دانستند، آزادی سیاسی و حقوق شهروندی، به مثابهی شاخص اساسی كرامت انسانی و هویت آدمی تلقی می شده است. مردم برای حضور سیاسی در عرصهی جامعه، نه تنها نیازمند كسب اجازه از حاكمیت نیستند، بلكه تبلور هویت انسانی آحاد ملت، در گرو حضور و اثرگذاری سیاسی ایشان است. حضور سیاسی، از نظر دینی، مصداق فریضهی امر به معروف و نهی از منكر بوده و تحت هیچ شرایطی قابل توقف نیست. در شرایط كنونی با توجه به بحرانهای داخلی و خارجی نظام در حوزههای اقتصاد و سیاست، به ویژه آنچه در سوریه جریان دارد و پیامدهایی كه میتواند متوجه ایران سازد، چه بسا زمان و فرصت زیادی برای پذیرش واقعیت ها پیش روی حاکمیت نباشد. باید ضمن تکیه بر نیروهای اصیل ملت در مبارزه با استبداد، دولتهای مصمم به مداخلهی نظامی و به ویژه طیف افراطی طرفداران سیاستهای اسراییل را به مسیری در چارچوب صلح پایدار و منافع ملی ایران سوق داد و مانع تكرار سناریوهای مشابه عراق و افغانستان شد. جای تاسف بسیار است که پس از گذشت ۱۰۵ سال از جنبش مشروطیت ایران و ۳۳ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز هم امکان برگزاری انتخاباتی آزاد، سالم و عادلانه در ایران وجود ندارد و اکثریت مردم ایران از انتخاب نمایندگان واقعی خود محروم هستند. در خاتمه، ما از مواضع شجاعانه ۳۹ زندانی سیاسی، که حتی دیوارهای ستبر اوین نیز مانع فریاد آزادی خواهی آنان نشده، حمایت می کنیم و آزادی رهبران سیاسی و فعالان سیاسی در بند و همچنین محاکمه ی عادلانه ی عاملان اصلی وقایع دو سال اخیر را خواهانیم. اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی در خارج کشور