باسمه تعالی درب يک اتاق در منزل شخصی آقای احمد منتظری و همچنين کتابخانه و منزل شخصی آيت الله العظمی منتظری پلمب شد. در آخرين روز بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۳۰ فردی خود را مأمور شهرداری معرفی نمود و از پسرم خواست که برای امضای ابلاغيهای درب منزل را باز کند. ايشان خودکار در دست درب را باز نمود. چندين نفر (حدود ۱۰ نفر) با فشار وارد منزل شده و دست پسرم را گرفته که به داخل منزل خبر نبرد. در حکمی که از دادسرای ويژه روحانيت در دست داشتند نوشته بود، کليه امور مربوط به مرجعيت جمع آوری شود. گفتم من نماينده ۶ نفر از مراجع تقليد هستم و خود را در حد مرجعيت نمی دانم و بنابراين حکم شما موردی ندارد. هنگام شروع بازرسی اينجانب اعتراض کردم و گفتم کار شما غيرقانونی است و علاوه بر اين نظام اگر قدرتمند است چطور تاب تحمل اين يک اتاق را ندارد؟ اين افراد حدود يک ساعت اتاقی را که محل کار من بود و در آنجا به مراجعات مردم رسيدگی میشد بازرسی کرده و وسايلی از قبيل لپتاپ و مقاديری پول نقد، سی دی خاطرات و مجموعه آثار آيت الله منتظری و... را به همراه خود بردند. پس از آن در کوچه مجاور درب کتابخانه و منزل شخصی مرحوم آيت الله العظمی منتظری را مسدود و پلمب کردند. عمليات! در ساعت ۱۵:۳۰ پايان يافت. اينجانب چون هجوم وحشيانه آورده بودند از امضای صورتجلسه آنان خودداری نمودم؛ و هنگام ترک منزل گفتم که خداوند همه را هدايت فرمايد، و مأمورين آمين گفتند. قم – احمد منتظری ۳۰/۱۱/۱۳۹۰