احمدرضا احمدپور روحانی منتقد و وبلاگنويس و از اعضای جبههی مشارکت که در آخرين محکوميت خود در سال ۹۰ به سه سال حبس در تبعيد در زندان سپيدار اهواز و ده سال تبعيد در شهر ايذه محکوم شده بود، به علت شرايط بحرانی خود به سبب بيماری دست به اعتصاب غذای نامحدود تا رسيدن به خواستههای خود زده است. وی که در سال ۸۸ نيز به يک سال حبس محکوم شده بود، بعد از اتمام محکوميت خود به دليل نوشتن نامه به سازمان ملل و ذکر بیعدالتیهای دادگاه ويژه روحانيت مجددا محکوم شد . احمدپور که از جانبازان شيميايی جنگ تحميلی است و به همين دليل به طور مرتب زير نظر پزشکان بوده است از آغاز دورهی محکوميت جديد خود شرايط جسمانیاش وخيمتر شده و آلودگی هوای اهواز و گرد و غبار شديد نيز بيماری وی را تشديد کرده است . طبق اعلام پزشکی قانونی شهر اهواز، اين زندانی سياسی میبايست در مکانی خوش آب و هوا نگهداری شده و از شهر اهواز دور نگه داشته شود. احمدپور چندی پيش از اين نيز با انتشار دو نامه به رهبر جمهوری اسلامی با شرحی از اوضاع جسمانی خود از بیعدالتیهای دستگاه قضا سخن گفته بود . اين زندانی سياسی از روز ۲۵ ارديبهشت سال ۹۱ با ارسال نامهای به رئيس زندان آغاز اعتصاب غذای خود را اعلام کرده و گفته است که تا رسيدن به خواستههايش دست از اعتصاب غذا بر نخواهد داشت حتی اگر منجر به مرگ وی شود. نامهی وی به شرح ذير است : بسمه تعالی رياست محترم زندان سپيدار اهواز سلام عليکم احترما پيرو نامه مورخه ۲۰ ارديبهشت سال ۹۱ به آگاهی میرسانم ضمن سپاسگزاری از زحمات و مساعدت منطقی و قانونی حضرتعالی بدينوسيله آغاز اعتصاب غذا در اعتراض به برخورد ناعادلانهی مبتنی بر دشمنی و شکستن حريم قانون و شرع توسط مسئولان تصميمگيرنده دادسرای ويژه روحانيت و نااميدی از هرگونه رسيدگی قضايی به دادخواهیها و تظلمخواهیها در داخل کشور را اعلام مینمايم و تاکيد میکنم اين اعتصاب غذا تا آزادی بدون قيد و شرط يا مرگ، تداوم خواهد داشت و از آنجايی که هيچ رفتار خردمندانهيی حاکم بر دستگاه ويژه روحانيت نسبت به آزادی و وضعيت بيماریام مشاهده نمیگردد، مرگ خود را حتمی دانسته و اين مرگ را قصد عمدی از سوی عوامل اصلی دست اندرکار دادسرای ويژه روحانيت میدانم که جز برخورد کينهتوزانه و انتقامجويانهی مبتنی بر هب و بغضها هيچ حريم قانونی و منطقی نمیشناسند . آنچه لازم و وظيفه بود در دو نامه خطاب مقام رهبری نوشتهام که خود به پروندهی جديد عليه من تبديل شد و حتی اقدام به اعاده دادرسی در دستگاه ويژه غيرقضايی کردم که متاسفانه هيچکدام کارساز نبوده و گوش شنوايی پيدا نشد . حال اميد دارم مرگ سخاوتگونه و معترضانهام به عنوان يک روحانی مورد ستم و فدايی؛ حوزههای علميه قم ، نجف ، مشهد و مراجع تقليد و مردم فهيم ايران و به خصوص ايل غيور بختياری را به خود آورد و بيشتر از اين در لاک سکوت نروند و فکری به حال بیعدالتیها و قانونشکنیهای دادسرای ويژه روحانيت و تظلمخواهیها کنند . درود خدا بر آزادانديشان و عدالتجويان عرصه دين و دانش ، اميد است مورد توجه و مغفرت خدای مهربان قرار بگيرم از همهگان طلب بخشش دارم . سيد احمد رضا احمد پور زندان سپيدار اهواز ۹۱/۰۲/۲۵
کميته گزارشگران حقوق بشر