مادرم،... همسرم و اي همه مادران و همسران عزادار و چشم انتظار، باور كنيد كه دردي مشترك در سينه ماست به نام خدايي كه بهشت را زير پاي مادران قرار داد مادرم، ياورم، سرم، سرورم، باورم؛ قربان مهر و چهره ي مادرانه ات شوم، مي دانم كه عمر بر تو سخت گذشت و به كام و بخت نگشت، اما تو براي من همواره اسطوره ي استواري و هميشه پند پايداري بوده اي، چيزهايي كه از مادرت فاطمه زهرا سلام الله عليها به ارث برده ، به من آموخته و من هم در خويش اندوخته ام. هميشه با دعاها و ربناهايت و با زبان و بيانت از من حمايت و محافظت كرده اي و مي كني. غم بسيار كشيدي و اندوه بسيار خوردي اما مادرم، مصائب و مطالب ما در برابر آناني كه سوگوار فرزندان خويش اند هيچ است و چيزي كمتر از هيچ. مادران عزادار، ديگر چشم انتظار نيستند كه فرزندشان با دسته گلي به خانه بيايد و روز مادر را به آنها تبريك گويد بلكه بر سر خاك اشك ناك دسته گل پرپر خويش مي نشينند. مادرم ممكن بود نام من هم در زير سياهه ي سرخ نامهاي شهدايي چون ندا و سهراب و جانباختگان كهريزك و ستار بهشتي و ... باشد. مادرم،... همسرم و اي همه مادران و همسران عزادار و چشم انتظار، باور كنيد كه دردي مشترك در سينه ماست و در عين فرياد كردن اين درد مشترك كه نه خاموشي و نه فراموشي مي پذيرد روز ولادت حضرت زهرا سلام الله عليها و روز زن و روز مادر را به همه شما و همه بانوان ايراني تبريك عرض مي كنم. آرش هنرور شجاعي. زندان اوين