"عمری بابرکت، سرشار از معنویت و تهذیب، و گام‌های پیوسته در سلوک الی‌الله، همراه با مجاهدتی کم‌نظیر در تربیت نفوس مستعد و دل‌های مشتاق، خلاصه‌ای از زندگینامه این روحانی مهذّب و این معلّم اخلاق و معرفت است."

این جمله بخشی از پیام تسلیت رهبر جمهوری اسلامی بمناسبت درگذشت عزیزالله خوشوقت است، یکی از به اصطلاح روحانیون ساخته وپرداخته رژیم مطلقه ایران. در این میانه گویا پیام آقای خامنه ای الهام بخش رسانه های حکومتی بوده اند تا باردیگر پروپاگاندایی تبلیغاتی به راه انداخته وبه رتوش کردن چهرۀ به غایت شیطانی این دشمن اهل بیت صلوات الله علیهم اجمیعن بپردازند. آقای خامنه ای از عزیز الله خوشوقت، پدر زن مصطفی خامنه ای فرزند رهبر رژیم مطلقه، بعنوان "عارف بالله" و"سالک ربانی" یاد کرده است ورسانه های نظام هم از او بعنوان معلم برجسته اخلاق نام برده اند، اما با نگاهی هرچند گذرا به کارنامه خوشوقت، می توان او را درزمرۀ نظریه پردازان خشونت در نظام مطلقه جای داد. هرچند او رویه مخفی کاری رهبری ونزدیکان او را درپیش گرفته بود وبه بازتاب اظهارنظرهای سیاسی اش در رسانه ها روی خوش نشان نمی داد، اما اظهارات جسته وگریختۀ وی بویژه دربارۀ جریانهای فکری، سیاسی وحتی مذهبی ناهمسو با رژیم مطلقه حاکی از آنستکه که آنچه به او دربارۀ صدور فتوای قتل دگراندیشان درجریان قتلهای زنجیره ای چندان بیراهه نبوده است. تلاش بی وقفه حاکمیت ودستگاه تبلیغاتی نظام برای تطهیر سیمای به غایت سیاه خوشوقت را هم باید نوعی قدردانی از تلاشهای وی برای هموارساختن راه حذف دگراندیشان دانست. 

وقتی محمد خاتمی برگشودن وپیگیری پرونده قتلهای زنجیره ای پای فشرد ومطبوعات آن سالها پیگیرش شدند، نام عزیزالله خوشوقت برسر زبانها افتاد. کمیته مرگ وزارت اطلاعات، پس از شناسایی وتشخیص دگراندیشانی که آقای خامنه ای دستور برخورد با جریانشان را داده بود، اسامی مقتولین را نزد کسانی چون مجتبی تهرانی وعزیز الله خوشوقت آودرده واز آنان بعنوان نمایندگان حاکم شرع(!!!) برای قتل دگراندیشان به زعم خود حکم شرعی می گرفتند. برخی منابع شفاهی نقش خوشوقت را حتی فراتر از آن ووی راحتی درتعیین مصادیق دگراندیشان محذوف دخیل وصاحبنظر می دانند. همین افشای نقش خوشوقت ودیگر نزدیکان خامنه ای مانند سعید امامی اصلاح طلبان را مغصوب خامنه ای ساخت وشیخ عزیز الشیطان را تا مرز غیرقابل تطهیر خواندن اصلاح طلبان پیش برد.

وی درغضب خود نسبت به اصلاح طلبان تا آنجا پیش رفت که روابط صمیمانه خود با دوست نزدیکش شیخ محمود مجد را بعلت حضور بعضی جوانان اصلاح طلب دردرسش قطع نمود! طرفه اینکه خوشوقت حتی یکبار حتی به دروغ درصدد رفع این اتهام از خود برنیامد، بلکه دربزنگاه انتخابات خرداد 88 چنان موضع تندی گرفت که نگرانی های جدی درباره وقوع فاجعه ای دیگر درزندانهای نظام واین بار نسبت به زندانیان سیاسی را  برانگیخت وبسیاری از سران وبه اصطلاح دلسوزان نظام را برآن داشت تا پیکهایی را روانه بیت رهبری کنند واز او عاجزانه درخواست کنند که این مستی زنگ وگروههای فشار تحت امر وی را از دخالت دراین ارتباط ویا ارجاع پرونده های زندانیان به دادگاههای تفتیش عقاید نظام بازدارد.خوشوقت طی سالهای پس از اصلاحات هم  از آن دوران با تلخی یاد می نمود وحتی درنزول بلایای طبیعی هم اصلاح طلبان واقبال مردم به آنان را مقصر می دانست. بی رحمی ویا آنچه "رجا نیوز" بعنوان قاطعیت درفضائل این شیخ جا زده بود، دیگر صفت عزیز الشیطان بود، آنچه گویا رهبری بیش از هرکس خلاء وجودش را حس کرده واینچنین از سر  سوز دل زبان به تأسف وتألم از درگذشت عزیز الشیطان گشوده است ودرگذشت او را ثلمه قلمداد نموده است. 

خوشوقت را علاوه براینها باید یکی از تئوری پردازان وحامیان برنامه هسته ای جاری ایران واز هواداران سرسخت دستیابی ایران به بمب اتمی دانست، وی بارها درمحافل خصوصی خواستار تسریع این روند شده بود. نقل است که او معلم اخلاق مدیران رده بالای تاسیسات هسته ای نطنز وپارچین بوده است وفریبکارانه آنرا درجهت جنگ آخرالزمان قلمداد می نموده است. حمایتهای بی دریغ او از سیاستهای خطرناک وخطر آفرین رژیم مطلقه او را به یکی از چهره های مورد علاقه نهادهای امنیتی نظام بدل می نمود.

با آنکه خوشوقت عنوان معلمی اخلاق را یدک می کشید وشنونده چنین عنوانی از صاحب عنوان انتظار سجایای اخلاقی دارد، اما واقع آن بود که خوشوقت جامع رذایل اخلاقی وصفات شیطانی بود وانگار شب سیاه وتیره وتار روزگارش را سحری نبود! جویهای خونی که او روزگاری فرمان جریانشان را داده بود، عاقبت سیلابی شدند وحتی بنیاد دین ظاهری اش را هم برافکندند. جایگاه علمی خوشوقت البته هیچ گاه آن اندازه نبود که بتواند جایگاهی برای خود درمیان عالمان دین ویا توده های دیندار دست وپا کند، درعوض به زعم خود کوشید تا ره صد ساله را یک شبه برود وبا طرح ادعاهای جدید به تعبیری درحوزۀ تاریخ وباورها ازخود چهره ای به اصطلاح مدرن به نمایش بگذارد. آشکارترین نمونه این تلاشها درمحرم امسال انجام شد واودرنشستی که گویا درشب هشتم محرم از سیمای رسانه ملی پخش می شد، آشکار مقدسات مؤمنین را به سخره گرفت وبدیهی ترین باورهای شیعیان را هتاکانه به تمسخر گرفت. وی دراین نشست گفته بود که همین گریه آنهم از نوع آهسته اش بریا سید الشهداء کافی است ودیگر کارها ضرورتی ندارد. همچنین وی درهمین نشست مدعی شده بود که حضرت رقیه سلام الله علیها دختر حضرت سید الشهداء سلام الله علیه نبوده است. همین مدعیات هم بود که شیخ الشیطان قصه ما را که پیشتر مغضوب روشنفکران ونخبگان جامعه شده بود، مغضوب مؤمنان ومتدینان هم ساخت وموج پیامهای اعتراض به او وسخنانش نهایتا او را وادار به عقب نشینی ظاهری ساخت. حیله ای که کارگر نیفتاد وعزیز الشیطان را حتی به مسجد اعظم قم هم راه نداند!

اما آنچه درفضای مذهبی کشور ما همزمان با انتشار خبر درگذشت خوشوقت جلب توجه نمود، موج پیامکها وپیامهای تبریکی بود که میان مذهبیون وهیأتی ها بمناسب مرگ خوشوقت رد وبدل شد، آنچه روشن شد برخلاف خواسته های نظام است وفاصله ژرف میان توده های مذهبی و نظام مدعی مذهب را نشان می دهد!