جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
شکست طرح دماوند

تاريخ انتشار : 5/24/2013



علی حسین قاضی زاده
 
سید علی خامنه ای، دیگر به هیچ اصلاح طلبی تن نمی دهد. حتی حاضر به ریسک هم نیست. حکومت کودتا عقب نمی نشیند، مگر به زور. 
در انتخاباتی که شاهد بزرگترین اجماع تاریخی نظام بر سر تحریمش بودیم، پرچم دار اصلاحات یک رأی به صندوق رأی دماوند انداخت تا شاید دشمنی‌ها کاهش یابد. تا شاید فضا باز شود و تا شاید این گونه تلقی نگردد که اصلاح طلبان از نظام گذشته اند. 
طرح دماوند پیچیدگی خاصی نداشت، هدف بردن آرام آرام فضای سیاسی کشور به پیش از خرداد ۸۸ بود. اما آنها که از این همه خوشبینی خاتمی به ستوه آمده بودند، برایش یک به یک می شمردند، قرائنی را که گواهی می داد از عزم جزم نیروهای گرد آمده در بیت رهبری، از تصفیه مخالفان کوچک و بزرگ. نشانش می دادند خط بهخط دلایلی را که حکایت می کرد، نخواستن رهبر را.
از این سو، حسن نیت بود که ارائه میشد و از آن سو سنگ بود که حواله می گردید. وقتی نماز جمعه را از هاشمی ستاندند، وقتی دانشگاه آزاد را از وی ربودند، وقتی وی را از ریاست مجلس خبرگان به زیر کشیدند، وقتی فرزندان هاشمی را یک به یک به زندان فکندند، خیلی چیزها برای دیدن وجود داشت، اما وقتی مفری نیست، چرا خود را به ندیدن نزنیم؟
از سال ۷۶ تا کنون، جریان مقابل رهبری، نیروهای خود را یکی پس از دیگری از کف داد. هر انتخابات که گذشت، آدمهای محدودتری باقی ماندند، که رد صلاحیت آنان، برای حاکمیت بحران ساز گردد.
در سال ۸۴، حزب مشارکت، در میان تمام نیروهای حزبی خود کسی را نمی یافت که بتواند از فیلتر شورای نگهبان گذر کند. در سال ۸۸، همه کسانی که می توانستند برای کرسی ریاست جمهوری کاندید گردند و از رای قابل قبولی نیز برخوردار باشند و رد آنان توسط شورای نگهبان میسر نباشند، به انگشتان دو دست هم نمی رسیدند. و در سال ۹۲، تنها برایمان دو نام باقی مانده بود که قابلیت بررسی داشتند. خاتمی و هاشمی.
مسیری که حاکمیت در ۴ سال گذشته طی نموده بود، گواه این بود که رسیدن این دو تن به منصب ریاست جمهوری خارج از ظرفیت این نظام است و شاید همین کافی بود تا این دو تن پای به میدانی نگذارند که سرانجامش ایجاد بحرانی مکرر برای نظام باشد. 
طراح و مجری طرح دماوند که هیچ نشانه‌ای از بازخورد مثبت نظام، به آن رأی معروف نمی دید، به میدان نیامد تا واکنش سنگین نظام، درهای اصلاح را برای همیشه نبندد. اما هاشمی رفسنجانی، تحلیلی متفاوت از خاتمی داشت.
او می دانست که نظر و واکنش مردان نظام به آمدنش چیست. او می دانست که معنای رد وی و یا تکرار واقعه ۸۸ در برابر او چیست. اما به رغم همهء این دانسته‌ها عجیب‌ترین و شاید سرنوشت سازترین تصمیم زندگی‌اش را گرفت و به میدان آمد.او بر خلاف خاتمی باور نداشت که می توان ظرفیتی برای روزهای پیش رو هم محفوظ داشت. تشخیص هاشمی، به پایان رسیدن فرصت بود. او آمد که بازی آنهایی را بر هم زند که شاید کم نام و نشان در پستوهای بیت رهبری سکنی گزیده اند. 
آمدن هاشمی، بازی دو سرباخت حکومت کودتا بود. تن دادن به دولت وی، به منزله ویرانی تمامی رویاهایی بود که برایش آن همه جنگیده بودند و کنار گذاردن هاشمی، رفتن در فضایی بود که به زعم آنها گذر از خطرناک‌ترین پیچ نظام بود. و آن طور که بر می آمد، راه دوم برگزیده شد.
هاشمی آخرین ذخیرهء طلایی تحول خواهانی بود که به دنبال تغییراتی مسالمت آمیز در بطن این نظام بودند. و کنار کذاردن وی، نقطه پایان بود. پروژه دماوند، با شکست مطلق به انتهای راه رسید. اما پیامدهای این شکست آن قدر هم نامیمون نبود. 
رسیدن به این باور که با بافت کنونی نظام، دیگر هیچ راهی برای اصلاحات پارلمانتاریستی باقی نمی ماند، پایان یک مسیر و آغاز مسیری دیگر است. 
سید علی خامنه ای، دیگر به هیچ اصلاح طلبی تن نمی دهد. حتی حاضر به ریسک هم نیست. حکومت کودتا عقب نمی نشیند، مگر به زور. حاکمان فعلی، به اصلاحات تن نمی دهند، مگر با درک خطری بزرگتر.
روزهای منتهی به انتخابات پیش رو شاید آخرین فرصت باشد که ظرفیت پدید آمده فعلی را بدل به فشاری سهمگین گرداند برای بازگرداندن هاشمی. چرا که فردای انتخابات، تحول خواهان و تحول خواهی، راهی دیگر بر می گزینند، با مردان و زنانی دیگر که مناسب عرصه‌ای باشند که هر چه باشد، مسیرش از رأی دماوند و تحبیب قلب رهبر ظالم نمی گذرد.

* منبع: جرس
** مقالات ومصاحبه های مندرج درسایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.
 

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.