جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
حسن روحانی و چالش اصلی روبروی او

تاريخ انتشار : 7/12/2013



منصور فرهنگ 
تحلیل گران مسائل ایران در داخل و خارج از کشور روی این نظر اجماع دارند که پیش شرط ترمیم وضع نامطلوب اقتصاد ایران حّل تنش هسته ای میان غرب و ایران است.
حتّی کاندیداهای اصول گرای ریاست جمهوری در مناظرات خود از بیان این نکته ابا نداشتند که تحریمهای اقتصادی برخورد سازنده با مشکلات بیکاری و توّرم و رکود تجاری را ناممکن کرده است. اجماع دیگر کارشناسان مطّلع از ابعاد مختلف نگرانی بین المللی از برنامه هسته ای جمهوری اسلامی این است که خروج از بن بست کنونی نیاز به مذاکره دو جانبه بین تهران و واشنگتن دارد.
نقش آژانس بین المللی انرژی اتمی و گروه ۵ + ۱ در خوش بینانه ترین شرایط زمینه ساز حل مسائل حقوقی و تکنیکی تنش است و برخورد سازنده با ابعاد سیاسی و امنیّتی آن در گرو نشستن هیئتهای نمایندگی "شیطان بزرگ" و "محور شرارت" دور میز مذاکره ای است که هدف آن رسیدن به توافقی قابل تحّمل برای طرفین باشد.
پرزیدنت اوباما از آغاز ریاست جمهوری خود آماده مذاکره بدون قید و شرط با ایران بوده است ولی صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی چنین اقدامی را به نفع خود نمیدانستند. موفّقیت آقای حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری این امید را ایجاد کرده است که او بتواند آقای خامنه ای و مشاورینش را متقاعد کند که خروج از بن بست اقتصادی و انزوای سیاسی کشور در گرو مذاکره مستقیم با آمریکا است.
اگر خامنه ای و یاران او این پیشنهاد را بپذیرند، روحانی از دانش و تجربه و خُلق و خوی لازم بر خوردار است که مذاکرات را نتیجه بخش سازد. کارنامه سیاسی و آثار تحلیلی روحانی نشان میدهد که او مردی عملگراست که در رقابتها و مسائل سیاسی داخلی و خارجی بر مبنای بر آورد خود از معادلات قدرت موضع میگیرد و از تندخوئی و غلو و خیال پروازیهای معمول در جمهوری اسلامی پرهیز میکند. در توافق ممکن بین تهران و واشنگتن، آمریکا باید حق ایران را در غنی سازی %۵ اورانیوم بپذیرد و ایران باید تضمینهای قابل تأئید به آمریکا بدهد که در صدد کسب توانائی برای ساختن سلاح هسته ای نیست.
اگر این دو اصل مورد قبول طرفین واقع گردد، توافق روی این سئوال که با ذخیره اورانیوم %۲۰ غنی شده ایران چه باید کرد میّسر میشود. اجرای چنین توافقی باید به موازات لغو تحریمها پیش رود تا زمینه ساز تبدیل روان شناسی خصومت به رفتار آشتی جویانه گردد. جزئیات مذاکرات بین ایران و آمریکا باید محرمانه باشد زیرا تقابل ۳۴ ساله بین آنها در هر دو کشور جدلهائی در رقابتهای داخلی ایجاد کرده که دفاع از پایان تقابل با سئوال و انتقاد رقبای سیاسی مواجهه خواهد شد.
این گونه مشکلات در حل و فصل اختلافات بین المللی بی سابقه نیست. یکی از راهای دور زدن آنها این است که طرفین در عمل یکدیگر را راضی میکنند ولی در متن توافقنامه نوعی زبان دیپلماتیک بکار میرود که هر یک از طرفین قادر به تفسیر مورد نیاز خود باشند.
امتیاز چنین عهدنامه ای که بطور یقین تاریخ بازنگری (مثلاً ۵ سال) خواهد داشت برای ایران این است که تحریمهای اقتصادی و انزوای سیاسی پایان خواهد یافت ولی توانائی بالّقوه علمی و تکنولوژی کشور برای غنی سازی اورانیوم در سطح بالا حفظ خواهد شد. امتیاز آمریکا در قبول عهدنامه این خواهد بود که تا زمان بازنگری آن، نگران کسب توانائی جمهوری اسلامی برای ساختن سلاح هسته ای نخواهد بود وعادی سازی روابط تجاری و دیپلماتیک بین دو کشور به رهبران جمهوری اسلامی نشان خواهد داد که تمدید عهدنامه به نفع امنیّت و اقتصاد آنان است.
بعد از انتخاب روحانی غالب ناظران آمریکائی امور ایران در تأئید نظر پرزیدنت اوباما به کنگره کشورشان اصرار میورزند که در پی تشدید تحریم و تهدید ایران نباشند و اجازه دهند تا برای مردم ایران و نیروها و شخصیتهای حامی صلح و تعادل روشن شود که آیا روحانی قادر به پی گیری تعّهدات انتخاباتی خود هست یا خیر. از سوی دیگر، گروها و افراد دست راستی یا روحانی را ناتوان به تغییر رفتار ایران میدانند و یا "اسب تروجانی" که برای فریب جهان غرب آفریده شده است.
این عناصر گسترش تحریمها و تهدید حمله نظامی به تأسیسات هسته ای ایران را تنها راه برخورد با خطر جمهوری اسلامی میدانند. رفتار و گفتار شگفت آور احمدی نژاد در هشت سال گذشته این بینش را در جوامع غربی تقویت کرد که حکومت ایران با عقلانیت و عرف معمول در جهان بیگانه است. علی رغم این واقعّیت تلخ، سنجش افکار عمومی نشان میدهد که بیش از هفتاد در صد مردم آمریکا از گزینه دیپلماسی برای حل تنش هسته ای ایران حمایت میکنند. لذا اگر روحانی در اوایل زمامداری خود آمادگی ایران را برای مذاکره دو جانبه اعلام کند، جهان غرب با این واقعّیت بیشتر آشنا میشود که احمدی نژاد چهره ایران نیست.
امروز جامعه جهانی، چون اکثریت بزرگ ایرانیان، مترصّد پاسخ به این سوال اند که آیا صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی به این واقعیت پی برده اند که انعطاف و مصلحت اندیشی در مذاکره با آمریکا برای رفاه و امنیت مردم ایران یک ضرورت شده است.
آقای روحانی در نوشته ها و مصاحبات خود در سالهای گذشته این سئوال را مطرح کرده است که آیا جمهوری اسلامی میخواهد کشوری باشد که منافع ملّی را پیگیری میکند و یا یک حرکت انقلابی با هدف صدور انقلاب. او در سخنرانیها و مناظران انتخابی خود به مردم ایران وعده داد که رئیس جمهور میهنشان باشد و نه صادر کننده انقلاب.
مذاکره مستقیم با آمریکا برای حل تنش هسته ای کشور این امید را تقویت خواهد کرد که وعده های انتخاباتی او از واقع بینی و تعهد عملی متأثر بوده اند.

 * منصور فرهنگ استاد علوم سیاسی در کالج بنیگتون
** منبع: بی بی سی فارسی
*** مقالات ومصاحبه های مندرج درسایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.
 

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.