بسم الله الرحمن الرحیم

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ 

اى اهل ايمان اگر فاسقى خبرى پيش شما آورد آن را تحقيق كنيد مبادا به قومى از روى جهالت آسيبى برسانيد و بر كرده خويش نادم شويد. (الحجرات:6)

طی روزهای گذشته رهبر رژیم مطلقه ایران بار دیگر منتقدان ومخالفان خود را هدف تندترین حملات قرار داده وبا توجه به محدودیت های حاکم بر فضای رسانه ها در ایران، خود را درجایگاه قضاوت وصدور حکم نشانده واین بارنیز همچون گذشته صرفاً با تکیه بر انگیزه ها واغراض سیاسی مشخص، منتقدان مذهبی خود را هدف انواع تهمت ها، افتراها وفرافکنی ها قرار داده است.

علی خامنه ای با برکشیدن دوباره گفتمان منسوخ شده آیت الله خمینی درباره تشیع آمریکایی وانگلیسی وتشیع اصیل، سیل اتهامات اثبات نشده به شبکه های ماهواره ای وخطوط فکری غیرهمساز با آراء منحرف وی را روا داشت.

پیامد این اظهارات آن بود که رسانه ها وبویژه وبسایتهای وابسته ونزدیک به رهبری رژیم مطلقه  ضمن باز نشر بولتن گونه های نهادهای اطلاعاتی وامنیتی اقدام به پرونده سازی برای منتقدان مورد اشاره رهبری نموده ومخالفان را آماج انواع  واقسام تهمتها وافترائات قرار داده اند، بدون آنکه به متهمان کوچکترین فرصتی برای دفاع داده شود.

از جمله وبسایتهای اینترنتی وابسته به سپاه ووزارت اطلاعات با انتشار به اصطلاح گزارشهایی اقدام به دروغ پردازی علیه جمعیت روحانیون سنتی ایران (رسام) نموده اند. این گزارشهای متضمن دروغهایی است که بیش وپیش از هر چیز نشان از نا آگاهی نویسنده وعدم پایبندی نویسنگان این رشته نوشته ها به ابتدایی ترین اصول اخلاقی دارد.

دربخشی از این سلسله دروغ پردازی ها رسانه های وابسته به رژیم مطلقه شبکه های مذهبی شیعه غیر حکومتی ومستقل را به وابستگی مالی به کشورهای بیگانه متهم نموده اند. مستند این مدعای دروغین در نظر اینان استقرار مراکز پخش این شبکه های ماهواره ای در کشورهایی مانند آمریکا وانگلیس است. این سخن  برای کسانی که با جهان بیرون از کشورهای با سیستمهای دیکتاتوری همانند ایران کمترین آشنایی را دارند وبا قوانین آزادی نسبی بیان در این کشورها آشنا هستند، به همان اندازه باورپذیر وقابل قبول است که رهبری ومرجعیت آقای خامنه ای برای اهل علم وتقوی وفضل مشروع ومقبول است.

یکی از اصول قانون اساسی کشورهای نسبتا آزاد مغرب زمین به رسمیت شناختن حق آزادی بیان وتضمین برخورداری همگان از این حق است. از مهمترین مصادیق این آزادی نیز حق تأسیس وبرخورداری از شبکه ماهواره ای برای همگان است، هچنانکه پیروان دیگر ادیان ومذاهب واندیشه های گوناگون از این حق برخوردارند وبه گستردگی از آن استفاده می کنند. اعطای آزادی تأسیس یک شبکه ماهواره ای به هیچ وجه به معنی حمایت حکومت از هیچ اندیشه وتفکری نیست. 

نویسندگان هجویات رسانه های وابسته به بیت رهبری رژیم مطلقه فقیه حتی از این اندازه آگاهی به قوانین کشورهای غربی برخوردار نیستند که دراین کشورها حکومت حق داشتن رسانه های درون مرزی را هم ندارد واساساً دست حاکمیت چه در داشتن رسانه وچه در اعطای کمک به رسانه ها بسته ومحدود است.

از سوی دیگر، اتهام وابستگی به کشورهای بیگانه درحالی صورت می گیرد که حقیقتاً باید آنرا نوعی فرافکنی دانست. سران رسانه های وابسته به بیت رهبری فراموش می فرمایند که بر اساس همین قانون اساسی فعلی حق آزادی بیان دست کم در ظاهر به رسمیت شناخته شده است، اما در مقام عمل این قانون به استبداد ودیکتاتوری رهبری گرفتار آمده است وایرانیان از حق آزادی بیان که یکی از مصادیق آن داشتن شبکه های خصوصی است محروم شده اند. حال که عده ای از اهل خیر به همت وارشاد مراجع تقلید مستقل وسنتی اقدام به تأسیس وراه اندازی شبکه های مستقل شیعه برای رساندن ندای حقانیت ومظلومیت اهل بیت نموده اند، حاکمیت زر وزور وتزویر همین ندای ح طلبانه وخودجوش را هم نتافته وبا انگها وبرچسبهای رنگارنگ در پی تخریب این پایگاههای نشر معارف اهل بیت صلوات الله علیهم برآمده است.  

یکی از متهمان رسانه های نزدیک به بیت رهبری، وبسایت رسام است. این رسانه ها برای تکمیل پازل به اصطلاح افشاگری خود به آسمان وریسمان بافی متوسل شده وبرای پیشبرد مقاصد خود در اتهام شبکه های ماهواره ای شیعه، از حضور دبیرکل جمعیت رسام، حجت الاسلام والمسلمین محمد هدایتی، بعنوان یکی از برنامه سازان شبکه جهانی سلام به زعم خود شاهدی بر مدعای سیاسی بودن شبکه جهانی سلام از یکسو وهمزمان متهم ساختن جمعیت رسام بعنوان تحریک کننده اعتراضات 25 بهمن برساخته اند. این در حالیستکه بر اساس هیچ معیار شرعی وعقلی حضور یک سخنران در یک برنامه تلویزیونی هیچ دلیلی بر وابستگی یک سازمان به سازمانی ویا مؤسسه ای دیگر نمی تواند باشد. همچنانکه حضور میهمانان رسانه به اصطلاح ملی وصدا وسیما در مؤسسات خاص خودشان بمعنای تأیید کامل عملکرد هیچ یک از حاضران ومیهمانان نیست.

البته از چشم تیزبین خوانندکان هشیار این بولتن نوشته ها عصبانیت رسانه های وابسته به رهبری از جمعیت رسام  وتأسیس یک پایگاه منتقد مذهبی از رژیم مطلقه ایران پنهان نمی ماند. جمعیت رسام که علیرغم تمامی محدودیت های مالی وانسانی ونیز فیلتر وبسایت جمعیت رسام در داخل کشور، رسانه های حکومتی از حق گویی این وبسایت از دیدگاه مذهبی برآشفته وآشکارا آنرا از مشوقان راهیپمایی اعتراض آمیز بیست وپنجم بهمن می دانند.

اگر رهبری رژیم وعوامل رسانه ای آن دیگران را با برچسب اسلام آمریکایی وانگلیسی به زعم خود تحریب می نمایند، به یقین وقطع می توان اسلام رائج در جمهوری به اصطلاح اسلامی را اسلامی از نوع چینی وروسی وکمونیستی نامید، همچنانکه تاریخ رژیم مطلقه نیز گویای آنست، اساسا انقلاب ایران با تایید شوروی وهمراهی جریانهای چپ وابسته داخلی به پیروزی رسید وامکان تثبیت وتداوم یافت.

هرچند جمعیت رسام خود را نماینده شبکه های شیعه مستقل وغیر حکومتی نمی داند، اما با توجه به محدودیت ها وحفقان موجود در داخل کشور وظیفه خود را دفاع از حقوق تضییع شده شیعیان در رژیم مطلقه ایران ونمایاندن ستمهایی می داند که هر روز در سایه رژیم مطلقه ایران حقوق مذهبی شهروندان کشور را نقض می نماید. از این منظر شایسته است جناب آقای خامنه ای حتی اگر خود را در مقام استغنای از شرع می یابند، دست کم از لحاظ اخلاقی به بدیهی ترین اصول اخلاقی پایبند بوده ومدارک ومستندات خود مبنی بر وابستگی دیگران به جریانها وکشورهای خارجی را بنمایانند!