طی روزهای گذشته هاشمی رفسنجانی به دلیل نقل خاطره ای از آیت الله خمینی در وبسایت شخصی اش آماج تندترین حملات اصولگرایان قرار گرفته است. وجه مشترک تمامی این حملات واتهامات تردید در صداقت هاشمی رفسنجانی در روایت خاطرات خود از آیت الله خمینی بوده است.

حملات اردوگاه اصولگرایان به هاشمی رفسنجانی عمدتا بر محور تردید در صحت خاطره نقل شده از وی درباره نظر آیت الله خمینی درباره امکان حذف شعار مرگ بر آمریکا از منظومه شعارهای رژیم مطلقه استوار بوده است. تا آنجا برخی اصولگرایان صراحتا هاشمی را به دروغ پردازی وگزافه گویی متهم ساخته اند.

از جمله، جعفر شجونی٬ عضو جامعه روحانیت مبارز گفته است: «هاشمی آنقدر از امام خمینی حرف‌های قابل تامل و غیرقابل باور نقل کرده است که اگر روزی حرف درست خصوصی هم از امام مطرح کرد دیگر کسی باور نخواهد کرد.»

وی افزوده است: «هاشمی باید توضیح دهد که چه‌کاره امام بوده است که امام نظرات محرمانه و خصوصیشان را به ایشان گفته باشد.»

همچنین احمد توکلی از دیگر چهره های شاخص اصولگریان سخنان هاشمی رفسنجانی را غیر قابل استناد توصیف نموده واظهار داشته است؛ " احمد توکلی درباره نقل قول‌ مطرح شده از اکبر هاشمی رفسنجانی مبنی بر نظر روح‌الله خمینی در خصوص حذف شعار «مرگ بر آمریکا» گفته «نقل قول‌های اینچنینی قابل استناد نیست.»"

علی سعیدی٬ نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران٬ نیز پیرامون سخنان هاشمی رفسنجانی٬ گفته بود: "آیا اظهارات هر فرد و شخصی را بدون اسناد و مدارک قطعی می توان پذیرفت و هر ادعایی را باید باور کرد. امام(ره) هم در آن زمان از این نقل قول ها هراس داشتند و می فرمودند که آنچیزهایی که بعد از من نقل می شود یا دست خط و یا صدا باشد. فکر می کنم روشن است آنچه که مستد به دست خط یا صوت و تصویری از امام نباشد اصلا واقعیت ندارد و در شان وشخصیت کسی نیست که این مطالب را به امام نسبت می دهند".

همچنین محمد اسماعیل کوثری٬ نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی در این زمینه گفته بود: "نقل قول‌هایی که توسط هاشمی در حال طرح است اصلا کار درستی نیست. دستگاه امنیتی و رئیس جمهور باید هرچه سریع‌تر به هاشمی تذکر بدهند تا تشنج سیاسی ایجاد نشود وگرنه مردم خودشان وارد صحنه می‌شوند".

دعوت به برخورد امنیتی با هاشمی درکنار حملات تند جناحهای مختلف اصولگریان صبق معمول با سکوت وتایید ضمنی علی خامنه ای رهبر رژیم مطلقه همراه شده است. شیوه ای که آقای خامنه ای از آن همواره برای ترور شخصیتی مخالفان خود از آن بهره جسته است.

اما دراین میان سکوت علی خامنه ای به عنوان یکی از نخستین والبته قدیمی ترین بهره مندان از خاطرات هاشمی رفسنجانی از زاویه ای دیگر قابل تأمل وبررسی است.

آنچه روشن است والبته اصولگرایان از باب تجاهل العرفاء عامدانه از ارائه پاسخ روشن ومشخص بدان سرباز می زنند، پاسخ به این تناقض ذاتی در گزینش آقای خامنه ای به رهبری است.

اصولگرایان ودر پیشاپیش آنان علی خامنه ای نمی توانند برای این پرسش مطرح در افکار عمومی پاسخی قانع کننده بیایند، که چرا امروز که طوفان  رفسنجانی درجهت خلاف امیالشاندرحال وزیدن است، به صرافت تحقیق در صحت وسقم مضمون خاطرات هاشمی رفسنجانی افتاده اند؟ مگر نه اینکه خاطره ای از همین رفسنجانی به زعم آنان دروغگو نبود که در سال 68 رهبر کنونی را بر تخت قدرت نشاند وزمام امور رهبری به دستان به غایت بی کفایت وی سپرد؟

چگونه در آن زمان هاسمی دروغگو نبود ودشمن وی هم دشمن پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم قلمداد می گشت، اما امروز همان هاشمی واین بار با خاطره ای برخلاف ذوق واراده ناخدای این کشتی طوفان زده وبه گل نشسته، دروغگو وخیالپرداز خوانده می شود؟

پرداختن به این پرسش ویافتن پاسخی قانع کننده به آن یقیناً با نطرات تمامیت خواهانه آقای خامنه ای درتصاد افتاده وپاسخ بدان یقیناً نظام را با بحران عمیق هویتی روبرو خواهد ساخت. از این منظر سکوت آقای خامنه ای دربرابر این مدعای بزرگ هاشمی از این زاویه فهم پذیرتر می نماید.