جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
چرا آقای خامنه ای از برقراری رابطه با آمریکا می هراسد؟

تاريخ انتشار : 10/30/2013



علی صبا
ویژه رسام
برسرکار آمدن دولتهای جدید در ایران، معمولا با حرف وحدیثهای فراوان درباره میزان تغییرر در اوضاع داخلی کشور ومعادلات داخلی قدرت همراه بوده است. اما تغییر دولتها همواره گفتگوها وبحث هایی را نیز در باب سیاست خارجی جمهوری اسلامی ورویرد نظام به جهان غرب بهمراه داشته است. از زمان روی استقرار دولت حسن روحانی در ایران وهمزمان با طرح خاطرات هاشمی رفسنحانی درباره نظر آیت الله خمینی درباره رابطه با آمریکا، باردیگر بحثها پیرامون گفتگو با ابالات متحده آمریکا در داخل کشور ودرمیان جناح های رقیب بالا گرفته است. تماس تلفنی میان حسن روحانی وباراک اوباما که درپی شکستن تابوی این گفتگو بود، با اظهارات واشارات آقای خامنه ای مبنی بر برخی اقدامات نابجا، به مانعی سخت برخورد نمود که بار دیگر امیدها برای از سرگرفته شدن روابط میان ایران وآمریکا را به یأس ونا امیدی مبدل ساخت.
درباره چرایی های تدوام تنش وتخاصم میان رژیم مطلقه ایران وجهان غرب حدس وگمانه زنی فراوان شده است ودرباره شرایط وبایدهای خاتمه یافتن این نزاع نیز سخن از اما واگرهای فراوانی به میان آمده است. در این میان اما قدر مسلم آنستکه صرف نظر از دولت مستقر، تصمیم نهایی برای ترک خصومت با ایالات متحده واز سرگیری روابط دیپلماتیک با این کشور، هیچگاه در حوزه اختیار هیچ یک از دولتها از آغاز انقلاب تا کنون نبوده است. تصمیم گیرنده نهایی در این رابطه وبطور کلی درباره سیاست خارجی جمهوری اسلامی، نه وزارت خارجه ونه حتی رئیس جمهور بلکه شخص رهبر بوده است. 
در روزگار آیت الله خمینی البته این تداوم تخاصم وبعضاً تقویت آن بیش از آنکه سیاسی ودیپلماتیک باشد، رویکردی ایدئولوژیک داشت. آیت الله خمینی با عاریه گرفتن گفتمان امپریالیسم ستیز چپ های متحد انقلاب، همانند حزب توده وپیوند زدن این گفتمان غرب ستیز و القای هاله ای مذهبی به آن، ماهیتی ایدئولوژیک به این نزاع داد واز آن دستمایه ای برای هویت بخشی نیروهای سیاسی بهره جست. شواهد براین مدعا وشیوه آیت الله خمینی در تئوریزه ساختن این نزاع به عنوان نزاعی ایدئولوژیک را به مجال وفرصتی دیگر خواهم سپرد. آنچه در این مقال ومقام بدان خواهم پرداخت، تغییر ماهیت نزاع وتخاصم میان ایران آمریکا در دوران زمامداری آقای خامنه ای از نزاعی ایدئولوژیک به نزاعی ماهیتاً سیاسی وصورتاً ایدئولوژیک خواهم پرداخت. تمایز میان این صورت وماهیت در پویش رهیافتی نو برای ترسیم چشم اندازی پیش روی روابط ایران وایالات متحده آمریکا در سایه رهبری آقای خامنه ای ضروری وراهگشا می نماید.
نزاعی سیاسی ویا ایدئولوژیک؟!
نمی توان انکار کرد که حکم به سیاسی بودن ماهیت نزاع میان وآمریکا در دوران رهبری آقای خامنه ای امری به غایت دشوار است، همچنانکه شواهد فراوان در گفتار رهبر ایران مبنی بر ایدئولوژیک بودن ای نزاع فراوان به چشم می خورد. اما توجه به این نکته در فرق نهادن میان قول وفعل جمهوری اسلامی در دروان رهبری آقای خامنه ای ضروری به نظر می رسد. بر این مبنا، آقای خامنه ای هرچند نهایت کوشش خود را بکار می بندد تا روابط میان رژیم جمهوری اسلامی وغرب وبویژه آمریکا در مقام قول وگفتار همچنان ایدئولوژیک به نظر بیاید، اما عملکرد نظام نشان داده است که در مقام فعل، برقراری رابطه با آمریکا برای آقای خامنه ای واساساً نظام، بیش از هرچیز تابع متغیرهای سیاسی عینی وعملی است وبیرون از این حوزه هرآنچه گفته می شود، تنها کالایی است برای مصرف هواداران داخلی، تشنۀ دشمنی با حهان خارج.
همکاری مستقیم جمهوری اسلامی وآمریکا در سرنگون ساختن دیکتاتور سابق عراق وهمچنین دیکتاتوری طالبان می تواند نشانه هایی آشکار از این عملگرایی باشد.
گذشته از تمامی این قرائن عملی، نگاهی به سخنان رهبر جمهوری اسلامی نیز حاکی از این واقعیت است که دغدغه های رژیم در باب برقراری رابطه با آمریکا برخلاف تلقی عمومی، دغدغه ای ماهیتاً سیاسی است تا ایدئولوژیک ویا دست کم از پوششی ایدئولوژیک برای بیان دلمشغولی هایی سیاسی استفاده می شود. علی خامنه ای در سخنرانی دوازدهم آبانماه 1372 در ديدار دانش‏آموزان و دانشجويان به مناسبت «روز ملى مبارزه با استكبار» پرده از پاره ای دغدغه های ایدئولوژیک خود درباره چرایی عدم برقراری رابطه با آمریکا برمی دارد ومی گوید:
"به صِرف اينكه جمهورى اسلامى بگويد «بله؛ ما مذاكره را قبول داريم.» يا اين را بفهماند، يا طورى مشى كند كه معلوم شود حرفى ندارد كه با آمريكا مذاكره كند، اين، اوّلين ضربه است. و بعد، تازه شروع تحميل‏هاست.شما وقتى با كسى قهريد، وقتى با كسى حرف نمى‏زنيد، رودربايستى باهم نداريد. در مقابلِ هم، هيچ حالت توقّعى وجود ندارد. اما وقتى با كسى مذاكره شروع شد؛ پشت ميز نشستيد؛ يك قهوه باهم خورديد؛ يك گپ دوستانه هم در كنارش باهم زديد؛ در فلان محفل بين‏المللى نشستيد و با همديگر يك‏خرده درددل كرديد؛ بعد رودربايستى به وجود مى‏آيد. آن‏وقت، اوّلِ شروعِ تحميلات است. بدبختيهاى انقلاب‏هاى دنيا و تسلّط و نفوذ آمريكا همان‏طور كه عرض كردم از همين‏جا شروع شد." (بیانات- سال 72 ص 109)
هراس از تحمیلهای پس از دوستی، مقوله ای نه ایدولوژیک بلکه سیاسی است واتفاقا نشان از هراس سیاسی از مسأله برقراری رابطه با آمریکا دارد. آقای خامنه ای وبطور کلی سران کنونی انقلاب وبازماندگان نسل مبارزه نیک میدانند که روابط صمیمانه ایران وآمریکا وفشارهای حقوق بشری کارتر بر شخص شاه بود که به مثابه کالتالیزوری قوی چنان روند انقلاب 57 را پرشتاب نمود که طی چند ماه ایران را از جزیره ثبات به کشتی طوفان زده در دل اقیانوسی متلاطم بدل ساخت. 
در کنار هم قرار دادن این تجربه عملی در کنار تجربه های بسیار نزدیک دیگر کشورهای دارای روابط دیپلماتیک با ایالات متحده از جمله مصر وتونس وغیره در نهایت آقای خامنه ای ورژیم جمهوری اسلامی را به این جمع بندی رسانده است که پیامدها وتبعات عادی سازی روابط با ایالات متحده آمریکا بیش از آنکه از لحاظ خارجی وبین المللی واقتصادی منافعی را عاید رژیم نماید، در زمینه سیاسی می تواند زمینه های افزایش فشارهای حقوق بشری ودرنهایت افزایش مطالبات آزادیخواهانه داخلی را بهمراه داشته باشد. اشاره توأم با هراس آقای خامنه ای به سرنوشت دیگر انقلابهایی که از در دوستی با ایالات متحده آمریکا در آمدند برگرفته از همین دغدغه سیاسی است. در همین ارتباط والبته بمناستی دیگر، آقای خامنه ای بر این نکته پای می فشارد، واظهار می دارد:
" آن كشورهايى كه دوستيشان با آمريكا خيلى شديدتر بود، آن ضربه را از ناحيه‏ى سرمايه‏داران خودِ آمريكا خوردند! مگر آمريكاييها به صغير و كبير رحم مى‏كنند!؟" ( سخنرانی در صحن مطهر امام رضا صلوات الله وسلامه علیه- یکم فروردین ماه 1377)
از چنین منظری آقای خامنه ای در همان سخنرانی بشدت بر هواداران گفتگو ومذاکره با آمریکا می تازد وبه زعم خود دست به افشاگری برعلیه آنان می زند:
"اين است كه روى مذاكره فشار مى‏آورند. اصرار مى‏كنند كه «ايران چرا نمى‏آيد با ما مذاكره كند؟» عدّه‏اى هم كه آدم‏هايى ساده‏لوحند، يا نمى‏دانم، مرعوبند، يا بى‏اطّلاعند، يا غير سياسى‏اند، در داخل خودمان اين حرفها را تكرار مى‏كنند. من نمى‏دانم مى‏فهمند چه دارند مى‏گويند؟!... گاهى زمزمه مى‏كنند: «چرا اين‏ها با آمريكا مذاكره نمى‏كنند؟ چرا نمى‏گويند؟ چرا نمى‏روند حرف بزنند؟ حرف زدن چه ضررى دارد؟!» خيال مى‏كنند حرف زدن دو نفر آدمِ معمولى است كه گوشه‏اى بنشينند و صحبت كنند. نمى‏فهمند اين مذاكره‏اى كه دشمن اين قدر روى آن اصرار مى‏كند، چه خطرات بزرگى براى جمهورى اسلامى دارد؛ كه من شمّه‏اى از آن‏ها را عرض كردم." (بیانات- سال 72 ص 109)
مطالبات حقوق بشری آمریکا در فردای روزی که روابط میان ایران وآمریکا به حالت عادی بازگردد، بکن ونکن هایی است که عمده دلمشغولی ونگرانی آقای خامنه ای در چراغ سبز نشان داده به برقراری رابطه با امریکا هستند؛
" ملت مسلمان ايران به همان اندازه‏اى كه در خطّ توحيد پيش رفته است، امروز از زبان‏درازى و دست‏درازىِ امريكا و غير آمريكا از مستكبران عالم، راحت است؛ از بكن‏نكنِ آن‏ها آزاد است." (بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامی 21 تیرماه 1377)
وی در جایی دیگر، صراحتا ً هراس خود از فشارهای پس از برقراری رابطه با آمریکا را اظهار می دارد ومی گوید:
" شما بايد ذرّه ذرّه عقب بنشينيد؛ اين حدّ يَقِفى ندارد. من اين موضوع را بارها به بعضى از مسئولانى كه دچار وسوسه و واهمه‏هايى بودند، گفته‏ام كه حدّ يَقفِ فشار آمريكا كجاست؛ آن را مشخّص كنيد، كه اگر به آنجا رسيديم، ديگر بعد از آن هيچ فشارى عليه ما نخواهد بود." (بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى‏- 7 خرداد 82)
این اظهارات واظهاراتی دیگر از همین سنخ، بازتاب دهنده ماهیت سیاسی دغدغه های آقای خامنه ای برای برقراری رابطه با ایالات متحده است. درخواستهای مکرر نظام برای گرفتن تضمینهای امنیتی از کشورهای غربی پیش از نشستن بر سر میز مذاکره نیز برای رفع نسبی چنین دغدغه ای است.
پیامدهای چنین فهمی از ماهیت نزاع در اندیشه رهبر کنونی نظام در چند محور خلاصه خواهد شد؛
نظام ورهبری آن با مذاکره، گفتگو وحتی مراوده با آمریکا مشکلی اصولی ندارند.
تنها ثمره عملی برقراری رابطه با آمریکا در تصور رهبری نظام، تنها وتنها تثبیت بیشتر وضعیت موجود وتحکیم دیکتاتوری کنونی می تواند باشد.
یکی از راهکارهای ایجاد تغییر وضعیت بنیادین در ساختار روابط ایران با جهان غرب، تغییر معنادار در معادلات داخل قدرت در رژیم ویا اعمال فشار بیشتر بر رهبری وناچار ساختن وی به تعامل با جهان خارج وغرب وبویژه آمریکاست.
برقراری رابطه وعادی شدن روابط ایران وغرب وبویژه آمریکا آنچنانکه آقای خامنه ای نیز بدرستی درک کرده است، یکی از مؤثرترین روشهای کمک به جامعه مدنی واساساً پروژه داخلی دموکراسی خواهی است.
 

* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.