رسام : پس از برگزاری بی دادگاههای نمایشی، سرانجام فرجام آنچنان شد که آمر وقاضی این دادگاهها خود در جایگاه اعتراف بنشیند! اعترافاتی که فارغ از تحلیلها ومحاسبات سیاسی، برای باورمندان، نشانه ای دیگر است از تحقق وعدۀ الهی در انتقام از ظالم وستمگر، تحت هر عنوان وهر اندازه هم که خود را صاحب قدرت وشوکت بداند.
سخنان آقای خامنه ای، از سنخ انتقام الهی است که وی بدان گرفتار آمده است.امروز پس از گذشت تنها دوسال، وی را که زشت ترین جفاکاری ها را بر ملت خود روا داشته بود، در جایگاه محاکمه ای ناخواسته نشاند تا بهمان چیزهایی اعتراف کند، که تا چندی قبل، "تهمتهایی شرم آور" بودند. مگر هشدار به عدم دخالت در انتخابات آیندۀ مجلس، همان چیزی نیست که بارها وبارها دربندان امروز این مرز وبوم به وی هشدار داده بودند؟!
آقای خامنه ای در دیدار خود با نمایندگان مجلس اظهار داشته است که دخالت در انتخابات (مجلس شورای اسلامی در سال آینده) از سوی هیچ یک از قوای کشور پذیرفتنی نیست. این سخنان، بازگویی همان اظهاراتی است، که بیش از شش سال پیش ودر انتخابات ریاست جمهوری نهم، در سال 1384 آقای مهدی کروبی آنرا بیان داشته بود. مگر اینکه آقای خامنه ای آن دخالت را، چون متضمن مقدمات حذف رقیبی دیرینه بود، مجاز، واین را، از آن جهت که مقدمات حذف تدریجی وی را فراهم می آورد، غیر مجاز بداند.
آقای خامنه ای به یاد دارد، هنگامی که عده ای از سیاسیون بارها وبارها خطر احمدی نژاد ومدیریت وی را گوشزد می نمودند، ایشان به صراحت در یکی از مقدس ترین منابر اسلام، یعنی جایگاه نمازجمعه، آشکارا دیدگاههای رئیس جمهور تقلبی را مورد تایید قرار داد! اما آنان که دیروز گفتند، در بندند، وآنکه امروز می گوید، همچنان رهبر مطلق، یک کشور.
سخنان آقای خامنه ای، به نوعی پاسخی به اظهارات اخیر هاشمی رفسنجانی هم بود، وی با "غیرقابل اغماض خواندن خطاهای فتنه گران" آشکارا، والبته احتمالاً بطور موقت، از دادن هرگونه چراغ سبز برای بازگشت وی ودوستان اصلاح طلب به اصطلاح هم فکر وی، خودداری نمود. مطلبی که برای چندمین بار، باید به اصلاج طلبان ثابت نمود، آقای خامنه ای ونظام ساختۀ وی، اصلاح را هم سنگ نابودی می داند، وحاضر نیست ناباورمندان به اعمال قدرت افسار گسیختۀ وی را بعنوان بازیگر سیاسی در صحنۀ سیاسی بپذیرد.
این اعترفات آقای خامنه ای متضمن این پرسش نیز هست، که اگر ایشان به عنوان سکاندار مطلق وبلامنازع نظام، توانایی وقدرت درک تشخیص خطر "جریان انحرافی" (!!) را ندارد، ودر ظرف کمتر از دوسال، ایشان یکباره می فهمند که مار در آستین می پرورانده اند و...، آیا تصمیمها واستراتژی های دیگر در عرصۀ داخلی وخارجی کشور، که مسؤولیت پیامدهای فاجعه بار آن در درجۀ نخست متوجه وی است، نباید مورد پرسش وبازخواست قرار گیرند؟! آیا این تصمیم های غلط، که مردم کشور روزانه وبلکه لحظه به لحظه هزینه های آنرا پرداخت می کنند، نشانگر شکست کامل تئوری ولایت مطلقۀ فقیه وسپردن ادارۀ امور یک مملکت به رهبری ملامنازع ودیکتاتور نیست؟! اعترافات اخیر وموضع گیری های آقای خامنه ای، در مقیاس بزرگتر، نشانۀ به محاق رقتن نظریۀ ولایت مطلقۀ فقیه وروبرو شدن این نظریه با چالشی بزرگ، می باشد.