جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
انتشار کتاب «نگاهی به سالهای پایانی زندگی آیت الله شریعتمداری»

تاريخ انتشار : 12/19/2013



نسخه الکترونیکی  این کتاب ۲۲۳ صفحه‌‌ای در وبسایت نویسنده منتشر شده است  
کتاب «اسنادی از شکسته شدن ناموس انقلاب: نگاهی به سالهای پایانی زندگی آیت الله شریعتمداری» مجموعه‌ی چهار مقاله‌ای است که طی دو ماه آبان تا دی ۱۳۹۱ نوشته و منتشر شد و اینک با افزودن آلبوم تصاویر، فهرست تفصیلی و یک مقدمه در ۲۲۳ صفحه در قالب کتاب در فضای مجازی در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.این کتاب نخستین دفتر از مجموعه‌ی «مواجهه‌ی جمهوری اسلامی با علمای منتقد» است.
مقدمه‌ی کتاب به شرح زیر است:
پدرم ماهنامۀ « درسهایی از مکتب اسلام » را از آغاز انتشار مشترک بود، و نوجوانی من نیز با تورق مجلۀ « نسل جوان » گذشت، اما در آغاز جوانی بین دو مشی متفاوت مرحوم آیت ­الله خمینی و مرحوم آیت ­الله شریعتمداری مثل اکثر هم‌­نسلانم شیفتۀ مشی انقلابی دکتر علی شریعتی و آیت ­الله خمینی شدم و به راه و روش آیت ­الله شریعتمداری و مهندس مهدی بازرگان به دیدۀ سوء­ظن نگریستم. با اینکه از نیمۀ خرداد ۱۳۶۰ در قم طلبه بودم هرگز ندانستم بر مرجع محصور چه گذشت و حتی چگونه درگذشت!
سالها گذشت و من به میزانی که بیشتر خواندم و فهمیدم و تجربه کسب کردم از انقلابی­گری و تندروی­های جمهوری اسلامی بیشتر فاصله گرفتم. آغاز این تحول تابستان ۱۳۶۶ بود. در زمستان ۱۳۶۷ من از مشی سابق کاملاً فاصله گرفته بودم. ۸ فروردین ۱۳۶۸ با چشم گریان عکس آیت­الله خمینی را از دیوار کتابخانه‌­ام پائین کشیدم. دوران عکس دیگر به پایان رسیده بود.
حوالی سال ۱۳۷۲ وقتی داشتم کتاب « نظریه‌­های دولت در فقه شیعه » را تدوین می­کردم برای نخستین بار با دیدگاه سیاسی متفاوت مرحوم آیت ­الله شریعتمداری اجمالاً آشنا شدم. جوّ به قدری علیه ایشان سنگین بود که من به ناگزیر برای اینکه کتاب امکان انتشار داشته باشد، تقریر سوم «نظریۀ دولت انتخابی اسلامی» را که متعلق به ایشان بود به نام شاگرد ایشان مرحوم محمد جواد مغنیه درج کردم. حال آنکه مغنیه در منبع معرفی شده نظریه را عیناً از آیت ­الله شریعتمداری نقل کرده بود!
در أوایل سال ۱۳۸۰ در مقالات « حکومت انتصابی » برای نخستین بار نکته‌­ای را از کتاب القضای آیت­الله شریعتمداری نقل کردم. این کتاب را استادم آیت ­الله منتظری به من معرفی کرده، امانت داده بود. در سال ۱۳۹۰ که شروع به نگارش « سیر تحولات اندیشۀ سیاسی آیت ­الله منتظری » کردم، احساس کردم زمان آن رسیده است که دربارۀ سیر تحولات اندیشۀ سیاسی آیت ­الله شریعتمداری تحقیق کنم. تحقیق قبلی را در انتهای فصل اول نیمه‌­کاره رها کردم و به جمع‌­آوری منابع و مطالعه دربارۀ زندگی و آراء آیت‌­الله­ شریعتمداری مشغول شدم. کار گردآوری منابع و فیش‌­برداری به پایان رسیده بود که اتفاقی در آبان ۱۳۹۱ مرا به نگارش مقالۀ نخست این چهار مقاله کشانید که در صفحۀ ۱۵ متن کتاب آمده است.
مقالۀ اول « اسنادی از مظلومیت آیت­الله شریعتمداری » ( ۱۲ آبان ۱۳۹۱ ) مورد نقدهای متعدد اعضای دفتر و طرفداران آیت ­الله خمینی قرار گرفت. مقالۀ دوم « اسنادی از شکسته شدن ناموس انقلاب » ( ۳۰ آبان ۱۳۹۱ ) در پاسخ مهمترین این نقدها نگارش یافت. مقالۀ دوم هم خوشبختانه باعث نقدهای دیگری شد. و بر همین منوال مقالۀ سوم « ممانعت از اعزام بیمار سالمند مبتلی به سرطان به بیمارستان » ( ۱۶ آذر ۱۳۹۱ ) و مقالۀ چهارم « اعادۀ حیثیت از آیت ­الله شریعتمداری » ( ۱۳ دی ۱۳۹۱ ) در پاسخ به نقدهای بعدی نوشته و منتشر شدند. این مقالات همزمان در وبسایت نویسنده و وبسایت جرس منتشر شده‌اند. نقدها غالباً در پایگاه اطلاع ­رسانی جماران و مهمترین آنها بلافاصله در وبسایت جرس و وبسایت نویسنده بازنشر یافته ­اند.
از مدتها قبل ضرورت گردآوری این مقالات و نقدها احساس می ­شد. تا اینکه چندی قبل برادری جوان داوطلبانه این مهم را به عهده گرفت. اغلاط تایپی را اصلاح و با صفحه ­بندی و تنظیم فهرست و آلبوم تصاویر، کتاب را زیر نظر نویسنده آمادۀ انتشار کرد. از ایشان صمیمانه سپاسگزارم. افسوس که به دلیل محدودیتهای امنیتی مجاز به ذکر نامش نیستم. مقالات چهارگانه بی­ کم و کاست عیناً در این کتاب درج شده­اند.
با توجه به حجم بالای نقدها تصمیم گرفته شد کتاب در دو جلد ارائه شود: جلد اول مجموعۀ مقالات چهارگانه و جلد دوم مجموعۀ نقدها به طور کامل. اینک جلد اول در خدمت شماست. جلد دوم نیز با فاصلۀ کوتاهی بر همین سیاق منتشر می ­شود. ای کاش امکان آن باشد که این مجموعۀ دو جلدی در کشور آزادانه به صورت کاغذی منتشر شود. آیا به راستی دوران « نویسندگان ممنوع­ القلم » به سر رسیده است!؟ همین کتاب آزمون خوبی برای این ادعای دولت‌مردان محترم است.
***
دوران شیفتگی و نفرت گذشته است. مشتاق درک حقیقتم.
پرسشی چنگ در افکارم انداخته است: رهبران جمهوری اسلامی با منتقدان و مخالفان مسالمت­ جوی خود چگونه رفتار کرده ­اند؟
پاسخ به این پرسش را با مورد آیت ­الله شریعتمداری آغاز کردم. خلاصۀ پاسخ به این قرار است.
آیت ­الله سید کاظم شریعتمداری ( ۱۳۶۵- ۱۲۸۴ ) یکی از مراجع طراز اول تقلید تشیع، پس از صدور بیانیۀ انتقادی علیه اختیارات ولایت­ فقیه در آستانۀ همه ­پرسی قانون ­اساسی جمهوری ­اسلامی در آذر ۱۳۵۸ از فضای عمومی کشور حذف شد، و به دنبال اتهام اطلاع از کودتای صادق قطب ­زاده از ۲۷ فروردین ۱۳۶۱ تا آخر عمر در خانۀ خود محصور شد و از رسانه ­های صوتی، تصویری و کاغذی و تریبونهای نمازجمعه و مجلس شورای ­اسلامی بی ­آنکه حق دفاع از خود داشته باشد مورد هتک حیثیت قرار گرفت.
برای نخستین ­بار در تاریخ تشیع دو تشکل روحانی از شاگردان آیت ­الله خمینی یعنی جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم و جامعۀ روحانیت مبارز تهران همراه با ائمۀ منصوب جمعه در أوایل اردیبهشت ۱۳۶۱ رقیب رهبر را از مرجعیت خلع کردند. آیت ­الله شریعتمداری از آن تاریخ مورد سنگین­ ترین اتهامات و توهین­ها قرار گرفت، مرگ وی که به دلیل تأخیر در اعزام به بیمارستان اتفاق افتاد به این سیلاب توهین و اتهام پایان نداد. هیچ­یک از مراجع تقلید دهۀ شصت خلع مرجعیت آیت ­الله شریعتمداری را به رسمیت نشناختند، بلکه بقای بر تقلید وی را مجاز دانستند، هرچند در آن هیاهو و خفقان این صداها شنیده نشد و امکان انتشار عمومی نیافت.
نویسنده به عنوان یکی از مدافعان انقلاب ۱۳۵۷ و درس­ آموختۀ حوزۀ علمیۀ قم بر اساس مطالعه‌ و تفحص در کلیۀ اسناد موجود به این نتیجه رسیده است که زمامداران جمهوری اسلامی به ناحق آبروی رقیب بنیانگذار جمهوری اسلامی را ریخته او را از مرجعیت خلع کرده، به ایشان در زمان حصر به دلیل ممانعت از اعزام به بیمارستان به مدت سه سال و ده ماه و هفت روز و نیز در زمان کفن و دفن و ترحیم ظلم کردند.
این کتاب اولین دفتر از مجموعۀ «مواجهۀ جمهوری اسلامی با علمای منتقد» است. در دفترهای مختلف این مجموعه، از یک سو آراء و دیدگاههای مراجع، فقها و علمای مخالف و منتقد جمهوری اسلامی تحلیل می ­شود، از سوی دیگر شیوۀ برخورد نظام جمهوری ­اسلامی با منتقدان قانونی و مخالفان مسالمت‌جو ارزیابی خواهد شد. این مجموعه نشان خواهد داد که بیشترین انتقاد از جمهوری اسلامی از آغاز از ناحیۀ مراجع و فقها صورت گرفته، هرچند به شدت سرکوب شده‌اند. اطلاعات مربوط به این انتقادات نیز یا به کلی حذف شده یا تحریف و قلب شده است.
امیدوارم انتشار این مجموعه قدمی در تصحیح تاریخ معاصر ایران و تشیع از یک سو و تصحیح مشی و عملکرد زمامداران در قبال منتقدان قانونی و مخالفان مسالمت­ جو به حساب آید. بدون عبرت از گذشته نمی­ توان به اصلاح حال و آینده امید بست. نویسنده پیشاپیش از انتقادات و پیشنهادات اهل نظر استقبال می­ کند.
و آخر دعوانا أن الحمد لله ربّ العالمین
محسن کدیور
۲۰ آذر ۱۳۹۲ 

برچسبها:



درج نظرات
نام :   
آدرس ایمیل : 
متن پیام :   
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.