توهین به مقامات نظام: اتهام سردار پیشین سپاه
ضربات شلاق و تهدید خانواده یک جانباز به گزارش روز آنلاین، حسین فرزین، جانباز شیمیایی و از سرداران سابق سپاه، روز پنج شنبه بااجرای حکم شلاق اش مواجه شد. همسرش به "روز" می گوید که شلاق او را بدون کوچکترین مدارا و به بدترین شکل ممکن زده اند و خانواده اش را نیز تهدید کرده اند که مصاحبه نکنند. حسین فرزین، سردار سابق سپاه پاسداران و از سرداران سابق قرارگاه خاتم الانبیا و مسول تبلیغات این قرارگاه در دوران جنگ ایران و عراق، معاون سابق شهرداری مشهد و زندانی سیاسی فعلی است که روز پنجشنبه حکم ۲۰ ضربه شلاق او به اجرا درامده است. او به اتهام توهین به مقامات و تبلیغ علیه نظام به ۱۵ ماه زندان محکوم شده و از ۲۳ بهمن در زندان وکیل آباد مشهد زندانی است. همسر حسین فرزین می گوید: متاسفانه روز پنج شنبه ساعت ۸ ونیم صبح حکم اجرا شده. من بعد از این قضیه هنوز ندیده ام ایشان را و هنوز نمی دانم وضعیت شان چطور است. آنطور که به من گفته اند خیلی هم بدجور حکم شلاق را اجرا کرده اند می گفتند آرام می زنند و با مدارا ولی اینطور نبوده. آن هم در شرایطی که همسر من وضعیت جسمانی مساعدی ندارد عمل قلب باز انجام داده، دیابت شدید دارد و حنجره اش شیمیایی است. او درباره بندی که اقای فرزین محکومیت اش را سپری می کند می گوید: یک بند خاصی است متاسفانه کسانی که اعدام می شوند شب قبل می برند این بند. بندی است که بیماران ناراحتی اعصاب و روان را آنجا نگاهداری می کنند. احتمالا آرامبخش می دهند که بخوابند. یکبار که برای ملاقات رفته بودم انجا با یک خانمی حرف زدم می گفت پسر من ده سال است ناراحتی اعصاب و روان دارد به من چاقو زده آورده اند زندان وکیل آباد و اینجا است. من گفتم ایام عید انشالله مرخصی می دهند گفت خدا نکند به پسر من مرخصی بدهند چون بیاید مرا چاقو چاقو می کند. دولت او را نبرده تحت درمان قرار بگیرد و آورده زندان. من هم رضایت داده ام اما ازاد نمی کنند و می گویند باید حکم اش تمام شود. در واقع افراد خاصی در آن بند هستند. یکسری آدم ها که با تریلی مواد مخدر حمل کرده اند و حکم شان اعدام است. افراد بهایی هم هستند. همسر حسین فرزین سپس از تهدید خود و خانواده اش خبر می دهد و میگوید: ما هم تهدید می شویم مدام می گویند صحبت نکنید مصاحبه نکنید و.. مگر می شود صحبت نکنیم وقتی همسرم را اینطور گرفتار کرده اند. مثل شوهر من خیلی ها هستند. کسانی که برای انقلاب زندگی شان را گذاشته اند و الان اینطور گرفتار شده اند. ما سکوت نمی کنیم. زندگی مان را برای انقلاب گذاشتیه ایم که امروز بر تن بیمار همسرم که جانباز شیمیایی است شلاق بزنند؟ بعد تهدید کنند که سکوت کنید و حرف نزنید؟ او پیشتر هم در مصاحبه با "روز" گفته بود: من مانده ام چگونه می توانند چنین حکمی بدهند و چطور می خواهند اجرا کنند. چطور روی شان میشود برای جانباز شیمیایی که سالها زندگی اش را در جبهه و برای این مملکت گذاشته و ۳۰ سال به نظام خدمت کرده حکم زندان و شلاق بدهند آن هم به اتهامات واهی؟ ابتدا که اصلا ۴۰ ضربه بود در حکم بدوی ۲۰ ضربه برای تشویش اذهان عمومی داده بوند و ۲۰ ضربه برای توهین به مقامات و شورای نگهبان که در دادگاه تجدید نظر اتهام تشویش اذهان عمومی و شلاق مربوط به آن نقض شد. اما حالا ۲۰ ضربه دیگر را چطور خجالت نمی کشند تایید کرده اند؟ همسر حسین فرزین افزوده بود: خیلی سخت است اصلا قبول اینکه زندانی کنند خیلی سخت است. ان هم زندانی که قاتلان و قاچاقچیان هستند. وقتی می رویم همه به این چشم نگاه می کنند. واقعا شوهر من جنگ که می رفت داخل خاک عراق که می رفت می گفتم برو به امید خدا. اما الان اینقدر استرس دارم که شب ها نمی توانم بخوابم. مدام احساس می کنم همسرم در خطر است.ما افتخار می کنیم که شوهر من می فهمد مسائل را درک می کند و خوشحال هستیم که به خاطر حرف و عقیده اش زندانی اش کرده اند. ولی چه حرفی مگر زده که زندانی شود؟ اگر عیب و ایرادی می بینیم باید بازگو کنیم یکی دندان اش وقتی درد می کند باید برود دکتر و درمان کند و اگر نکند بدتر می شود این وضعیت ما است. امیدوارم مسولین و کسانی که دست اندرکار امور هستند فکری و تدبیری بکنند که نظام را حفظ کنند. شوهر مرا زندانی کرده اند مرا چگونه می خواهند حفظ کنند در نظام؟ منی که در جبهه بوده ام پشت جبهه بوده ام مرا داغون می کنند من دیگر آنطور که می خواهند نمی توانم باشم چون من شکسته شدم مرا شکستند. من با ۴ بچه کوچک رفتم پشت جبهه و ما، شوهرم و امثال شوهرم را بدرقه می کردیم که بروید و امیدتان به خدا باشد و حالا یک عده آدم هایی آمده اند که نه جنگ دیده اند نه جبهه دیده اند حتی فیلم های جنگ که امثال شوهر من می سازند را می بینند می نشینند و می خندند.
رسام؛
تأسف انگیزتر آنکه در روزگاری نظام خود را بشدت نیازمند چنین فداکاریها وچنین فداکارانی می یافت، رهبری وقت نظام آنانرا ولی نعمتان انقلاب وصاحبان اصلی آن قلمداد می نمود، اما امروز میراث داران حکومت آیت الله خمینی نه تنها حق ولی نعمتی برای این جانبازان قائل نیستند، که حتی قصور وتقصیر احتمالی اینان را حتی با ملاحظه جانفشانی ها واز خود گذشتگی های اینان قابل چشم پوشی واغماض نمی دانند.
آنچه از زبان همسر این جانباز شیمیایی بیان شده است، تنها گوشه ای از ستم عظیمی که نه تنها هرروزه بر ایرانیان مخالف رژیم تمامیت خواه تهران می رود بلکه حتی سهامداران برپایی وتثبیت انقلاب هم از دستبرد آن در امان نمانده اند.