مهران محمدی
یک ماه پیش تر اطلاعیه ای توسط روابط عمومی وزارت اطلاعات در اخبار سراسری ایران منتشر شد مبنی بر اینکه دفاتر تولیدی شماری از شبکه های ماهواره ای مذهبی در ایران بسته و کارکنان آن بازداشت شدند.
 در این اطلاعیه اعلام شده بود که فعالیت این شبکه ها بطور مخفیانه و غیر قانونی و در راستای ایجاد اختلاف مذهبی و تشدید تفرقه و تخریب و جهه تشیع بوده است . البته آنهایی که آشنایی مختصری با این شبکه ها داشته باشند می دانند که فعالیت اینگونه شبکه در کشور نه مخفیانه بوده و نه غیر قانونی است زیرا حداقل فعالیت این شبکه ها به حدود 5 سال گذشته می رسد که اگر قرار بر غیر قانونی بودن این شبکه ها وجود داشت لازم به جلوگیری در این مدت 5 سال گذشته بوده است!
طبق اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر (امر بمعروف و نهی از منکر )وظیفه همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر و دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت است و کمترین فعالیت این شبکه ها ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام و نظرات مراجع تقلید اسلام است که این هم نیاز به مجوز ندارد همانگونه که در کشورمان نیز گروههایی با اسامی مذهبی هستند که در تمامی صحنه ها دخالت می کنند که نه تنها حاکمان جلوگیری نمی کنند بلکه با حمایتهای مادی و معنوی در صدد رشد و گسترش این افراد تلاش می کنند که نیازی به نام بردن نیست و همگان از موضوع مطلعند !
اما اضافه بر آن چیزی که وزارت اطلاعات و قوه قضائیه بدنبال آن هستند و نشانگر حرکتی حساب شده در سطح بالاتری از این ارگانهای منسوب نظام است تخریب و هتک حرمت مرجعیت در راس این شبکه ها می باشد همگان مستحضرند که شبکه های امام حسین و سلام و... زیر نظر و حمایت مالی آیت الله العظمی سید صادق شیرازی حفظه الله می باشد و شخص آیت الله سالهاست که یکی از منتقدین نظام جمهوری اسلامی می باشد و به همین جهت است که تضیقاتی را سالهاست که نسبت به بیت ایشان و شاگردانشان ایجاد کرده اند اما آنچه که مرا ترغیب برای نوشتن این یادداشت نمود همانا دلایل سخیف و خنده دار وزارت اطلاعات برای بستن و توقیف اموال و بازداشت کارکنان این شبکه ها بوده است از جمله اینکه ایجاد اختلاف مذهبی!! و وتشدید تفرقه و تخریب وجهه تشیع می باشد.
در این قسمت از دلایل ذکر شده باید گفت این شبکه ها نیستند که ایجاد اختلاف می کنند بلکه این مذاهب هستند که در درون خود اختلاف دارند و گرنه که همه بر یک مذهب بودند یا شیعه و یا سنی !! و این خود نشانه اختلاف مذهب است و وظیفه این شبکه ها در برابر هجمه شبکه های تبلیغ وهابیت و سنی گرایی همانا صلاحیت وپاکی و درستی مذهب حقه شیعه می باشد ثانیا در اطلاعیه وزارت اطلاعات آمده است تشدید تفرقه که این بدان معناست که تفرقه وجود داشته ودارد و این شبکه ها آن را دامن زده اند!
خب اگر قرار باشد که گروهی کارشناس در برنامه ای بخواهند حقانیت شیعه را به اثبات برسانند و حرفی از نظرات و اسناد و شواهد انحراف و بطلان طرف مقابل نگویند که دیگر بیایید هرگونه حرف سخنرانی و مباحثه ای را تعطیل کنید که این هم خلاف عقل است هم خلاف شرع همان شرع و شریعتی که خودتان از بصیرت و شناخت آن سالهاست که داد تان را بلند کرده اید!
و اما سومین مورد از این دلایل تخریب وجهه تشیع است که منظور مراسم قمه زنی و انعکاس آن در سراسر جهان است که شاید حاکمان جمهوری اسلامی دلیلشان از تخریب وجهه تشیع مساله قمه زنی و حمایت تمام قد آیت الله سید صادق شیرازی از این مراسم است که این موضوع هم با دلایلی که عرض می کنم قابل حل و چه بسا حل بوده اما شاید عده ای این مساله قدیمی را دستاویزی برای مقابله با جریان شیرازیها قرار داده اند .
مراسم قمه زنی مساله ای است که سالها در ایران و عراق و بعضی از کشورهای شیعه مرسوم بوده و مردم در عزای حسینی که به جهت همدردی و شبیه سازی این حادثه قمه زنی و... را انجام می دادند تا اینکه رهبری ایران با استناد به بدعت بودن این عمل و سوء استفاده دشمنان از این مراسم چهره اسلام و شیعه را خراب می کنند با این مراسم بشدت برخورد نمود و حتی در این میان عده ای کشته ؛ دستگیر و زندانی و شدند !(حوادث خمینی شهر اصفهان )
اما در جواب این حاکمان بایستی گفت : اولا به قول آیت الله بهجت که می گفت  در عراق یکی از علماخمر را نجس نمی دانست آقایی دیگر وقتی نظر ایشان را فهمید نسبت به او تند شد و سخن ناسزایی هم گفت ولی بعد متوجه شد در میان اقوال علماء قول به عدم نجاست وجود دارد لذا به کربلا رفت و از وی حلالیت طلبید و همین قضیه برای مقدس اردبیلی هم اتفاق افتاد .... آیت الله بهجت در ادامه می فرماید: انسان تا می تواند نباید نسبت به فقهایی که فتوای شاذ و خلاف مشهور دارند متعرض شود زیرا آنها بر اساس موازین خود در آن فتوی معذورند ..... این در حالیست که فتوای فقیه مجاهد سید صادق شیرازی نه فتوای خلاف مشهور است و نه از مقوله ی فتاوای شاذ ! بلکه فتوایی است که از امثال جناب آقای خامنه ای باید پرسید که شما چگونه پی به بدعت بودن آن برده اید آیا  مراجع گذشته بالاتفاق همگی بدعت گزار بوده اند و آیا این نوعی توهین به دیگر مراجع به حساب نمی آید ؟ و مگر این عمل مستحبی اینقدر نیاز به تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی دارد !؟
مطلب بعدی که به آن استناد کرده اند تخریب وجهه شیعه بواسطه قمه زنی است و حتی برای توجیه خود عکسهایی را در شبکه های اجتماعی پخش نموده که وانمود کنند اینگونه کارها نوعی وحشی گری است که حتی حیوانات هم انجام با فرزندان خود مهربانند نه اینکه فرزندان خردسالشان را به زیر تیغ قمه ببرند و طفل معصوم را با آن حال زار خونین و مالین نموده و خود را ماجور بدانند !! البته به عزیزان طراح اینگونه سوالات بایستی گفت که اسلام دینی نبوده و نیست که بخواهیم با تعریف و تمجید و یا تمسخر و خوشنیامدن دیگران آنرا کنار بگذاریم که در این صورت این دیگر اسلام نیست! و باید به آن عنوان بهاییت جدید !! داد که خودسرانه از سوی عده ای تراشیدند و به دنیا معرفی کردند وگرنه دهها مساله در اسلام است که شاید در نگاه عادی می شود به آن خندید و با نگاه تمسخر آمیزی به آن نگاه کرد برای مثال رمی جمرات و سنگ زدن به یک ستون سنگی هم از آن حرفهاست ! ویا قربانی نمودن حاجی که حیوان زبان بسته را سر بریده و لاشه آنرا آنجا رها می کنند و می روند پی کارشان !!
از اینها هم می گذرم و به مسائلی اشاره می کنم که در خود همین جمهوری اسلامی از صدا و سیمای نشان داده می شود که زیر نظر مستقیم شخص رهبری! اداره می شود و بنا بوده دانشگاه عمومی باشد و درس دین و اخلاق و انسانیت داده شود بطور مثال : در بازیهای المپیک سال گذشته خانم اهدا کننده جوایز به ورزشکاران کشتی گیر ایرانی و تیم ملی پس از اهدا مدال, با آنها دست می داد که این مورد به اعتقاد همین آقایان اشکالی نداشته و داد کسی در نیامد و یا در مسابقات کشتی که سال قبل از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد و خودم آنرا مشاهده نمودم که داور زن مسابقه برای اینکه ببیند کشتی گیر بدنش خوب خشک شده یا خیر هم بدن کشتی گیران را لمس می نمود و هم در انتهای مسابقه با آنها دست می داد و دست فرد پیروز را بلند می نمود و اینها از دید آقایان بدعت وحرام محسوب نمی شود !! و یا بانکهایی که سفره میلیونها نفراز مردم را به ربا آلوده می کنند اینها نیاز به پیگیری ندارد و دهها و صدها خلاف شرعی که علنی در جمهوری اسلامی پخش می شود و نه از علما صدایی به گوش می رسد و نه از حاکمان مدعی ترمیم چهره اسلام!.
همه اینها را گفتم که بگویم اعتقاد من این نبوده و نیست که باید در این شرایط اختلافی را دامن زده و موضوعاتی را که می شود به زمان دیگری موکول کرد را این روزها مساله روزمان کنیم اما اینها دلیل آن نیست که بشود دامن مرجعیت شیعه را با اعلام نظرش که عمدتا بر مقلدینش واجب است را با تهمتهای فراوان که از گفتنش شرم دارم لکه دار کرد و اطرافیانش را به حبس فرستاد. مسأله ای که متاسفانه سالهاست که این بدعت نامشروع مقابله با مرجعیت شیعه مستقل به عنوان رسمی ویرانگر بدنبال ریشه زنی و خفه نمودن شیعه و مرجعیت مستقل است و مگر فراموش کرده ایم رفتار ددمنشانه ای که با فقیه عالیقدر آیت الله العظمی منتظری در بیش از 5 سال حصر ایشان صورت گرفت!؟
این رفتارها نه دفاع از حقانیت شیعه است و نه وحدت میان شیعه وسنی که ما سالهاست وحدتی میان همین گروههای شیعه در داخل کشورمان ندیده ایم چه برسد به وحدت شیعه و سنی! مساله هر چه هست ریشه در قدرتی است که مرجعیت مستقل شیعه! در این سالها پیدا کرده است.