در بخش های گذشته جواب برخی شبهات سی دی عمامه های انگليسی داده شده است، و هم اکنون جواب از شبهه ای ديگر. 

رابعاً: ياسر الحبيب  وبافتن آسمان وریسمان

در اين سی دی بخش هائی از گفته های ياسر الحبيب گذاشته شده و سعی سازندگان سی دی در اين بوده که گفتار ياسر الحبيب را به آيت الله العظمی سيد صادق شيرازی نسبت دهند، در اينجا چند نکته بايد مورد توجه قرار گيرد: 

ياسر الحبيب کويتی در نوجوانی در جلسات مذهبی شرکت می نمود و ابتدا به گروه حزب الدعوه پيوست، در کويت مجله ی المنبر و هيئت خدام المهدی را تأسيس نمود و به شغل نويسندگی روی آورد، در مجله المنبر به خلفای اهل سنت تاخت و بر عليه آنان سخنرانی نمود که همين موجب دستگيری او و محکوميتش به زندان شد، بعد از آزادی موقت از زندان از کشور کويت به عراق گريخت و مدتی در شهرهای نجف و کربلا زندگی کرد و در آنجا بود که به حوزه ی علميه پيوست، سپس به ايران مهاجرت نمود و مدتی را در قم به درس مشغول شد و سپس به انگلستان مهاجرت نمود، و در درس آيت الله سيد مجتبی شيرازی شرکت کرد. 

وی با تأسيس شبکه فدک خود را جهانی نمود و با برپائی جشن در سالروز مرگ عايشه جهان تسنن را متشنج کرد و سپس با نوشتن کتاب الفاحشه تشنج را به اوج رساند. 

ياسر الحبيب هنگامی که در ايران بود از آيت الله العظمی سيد صادق شيرازی و چند نفر از علمای حوزه ی علميه قم و اصفهان اجازه ی روايت دريافت نمود که اين اجازه ها را در سايت خود در معرض عموم به نمايش گذاشته است. 

ياسر الحبيب در شبکه تلویزیونی علاوه بر حمله به خلفای اهل سنت، به برخی علمای شيعه نيز حمله های سخت نموده، و به ايران و رهبرش تاخته است. در مقابل او از آيت الله العظمی شيرازی به تجليل نام می برد و ايشان را اعلم علمای وقت می شمارد. 

تماميت خواهان در سی دی عمامه های انگليسی اين اجازه نامه و تجليل های وی از آیت الله العظمی سید صادق شیرازی را دستمايه ی حمله به آيت الله العظمی شيرازی نموده، و تمام گفته های ياسر الحبيب را به پای معظم له نوشته اند!! 

این در حالیست که اجازه روايت حتی وکالت دليل تأييد يک شخص نمی تواند باشد، مراجع معظم تقليد به روحانيون مختلف وکالت و اجازه روايت می دهند درحاليکه ممکن است که با آنان اختلاف نظر فکری و عملی داشته باشند، قبل انقلاب آيت الله خمينی به آيت الله حلبی ـ مؤسس انجمن حجتيه ـ وکالت نامه داده در حاليکه از نظر فکری اختلاف صد و هشتاد درجه بين آنان بوده است. 

آيت الله العظمی شيرازی هيچگاه سخن در تأييد ياسر الحبيب نداشته است، بلکه در طی پيامی دفتر ايشان اعلام نمود که به جز شبکه ی مرجعيت هيچ شبکه ی ديگری نظرات معظم له را منتقل نمی کند. حال چگونه تماميت خواهان نظرات ياسر الحبيب را به معظم له نسبت داده اند؟!! اين جز بی تقوايی و بهتان و افترا چيز ديگری نيست. 

اگر با اين تصريح و پيام باز گفتار و کردار ياسر الحبيب به معظم له نسبت داده شود پس تمام کارهای رئيس جمهور سابق ايران محمود احمدی نژاد بايد به پای آقای خامنه ای نوشته شود در مرگ هوگو چاوز محمود احمدی نژاد مادرش را بغل کرد و اين خلاف شرع علنی را در ديد ميلياردها بيننده ی تلويزيونی انجام داد. 

آقای خامنه ای بعد از انتخابات 88 در اولين خطبه ی نماز جمعه گفت که نظرش به نظر احمدی نژاد نزديکتر است، آيا اين گفته معنايش تأييد کارهای احمدی نژاد است، يعنی بغل گرفتن مادر چاوز مورد تأييد ايشان است؟!! آقای خامنه ای در اين مورد سکوت کامل نموده و اين خلاف شرع را محکوم ننموده، بلکه بعد از آن احمدی نژاد را به عضويت مجمع تشخيص مصلحت نظام منصوب نمود، و بعد از عمل پروستات با روی باز از او استقبال نمود. 

ممکن است گفته شود که آقای خامنه ای در اين گونه موارد نظر نمی دهد، می گوييم پس چطور هنگامی که احمدی نژاد در مجلس لاريجانی ها را زير سؤال برد آقای خامنه ای واکنش نشان داد و کار او را تقبيح نمود، اما از فسق و خلاف شرع بلغ کردن زن نامحرم در انظار عموم سکوت را پيشه کرد؟!! آيا اين به عنوان تأييد اين فسق نيست؟!! 

اگر چنین نيست پس چرا يک بام و دو هوا عمل می کنيد و با وجود تصريح دفتر آيت الله العظمی شيرازی و صدور پيام دفتر معظم له راجع به شبکه های ماهواره ای، می خواهيد گفتار و کردار ياسر الحبيب را به معظم له نسبت دهيد، لا اقل آيت الله العظمی شيرازی هيچ تأييدی از ياسر الحبيب بعد تأسيس شبکه ی فدک نکرده است، اما آقای خامنه ای بعد از تمام کارهای احمدی نژاد او را به منصب عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام درآورده و از او با تبسم استقبال نموده؟!! 

 مثال واضح تر در این مقال صدا وسیمای حکومتی ایران است که در قانون ذکر شده که زير نظر مستقيم نهاد رهبری است. آيا آقای خامنه ای تمام برنامه های صدا وسيما را تأييد می کنند؟ آيا بی حجابيها و بعضاً انحرافات عقائدی، سياسی و اجتماعی و موسيقی ها و خلاف شرع های زياد را تأييد می کنند؟!! چرا هنگام ديدن و شنيدن اين همه خلاف قانون و شرع و عرف در صدا وسيما رهبری را متهم نمی کنيد؟! هرچند که جای انتقاد به رهبری دارد چون که تصريح شده که صدا وسيما زير نظر نهاد رهبری است پس بايد اين نهاد جوابگو باشد اما شبکه های وابسته به مرجعيت بزرگ آيت الله العظمی شيرازی زير نظر ايشان و مرجعيت ايشان نيست و فقط شبکه مرجعيت رسماً زير نظر و اشراف می باشد.