جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
عمامه های علوی – بخش ششم

تاريخ انتشار : 9/29/2014



علی نیک پی
ویژۀ رسام
 
در پاسخ به شبهات عمامه های انگليسی
در قسمت گذشته پاسخ به شبهه ی تفرقه افکنی را آغاز کرديم و چهار نکته را متذکر شديم، در اين قسمت بحث را پی می گيريم: 
 
نکته پنجم؛ از نقطه نظر قرآنی واز منظر معارف اسلامی وحدت امری مطلقاً ممدوح نیست. از نظر قرآن کريم (وحدت) في نفسه نه خوب است و نه بد، بلکه حسن يا قبح وحدت به اعتبار متعلّق او است، يعنی اگر وحدت بر امر حق باشد خوب است، و اگر وحدت بر امر باطل باشد ناپسند است، لذا اولين وحدت شکنان در تاريخ پيامبران عليهم السلام بودند، زيرا آنان از وحدت با ودر چهارچوب امت بت پرست شان سرباز زدند. این دعوت به عدم اتحاد البته ناشی از آن بود که امت آنان بر باطل متحد و بر عقيده ی فاسد بت پرستی اجتماع نموده بودند. وحدت در این بستر چیزی جز اسیر شدن به باورها واعراف غلط جامعه ای عقب مانده نبود.
يامبران با تبليغ رسالت الهی باعث هدايت گروهی شدند و اختلاف نيز از همين جا آغاز گرديد، خدا می فرمايد: «کان الناس امة واحدة فبعث الله النبيين مبشرين ومنذرين... وما اختلف فيه إلا الذين اوتوه»(سوره بقره، آيه 213) يعنی (مردم همگی بر گمراهی اجتماع کرده بودند سپس خدا پيامبران را با بشارت و انذار فرستاد... و در کتاب آسمانی اختلاف نکردند مگر کسانی که آن کتاب بر آنها نازل شده بود)، يکی از بزرگترين اشکال بت پرستان مکه بر پيامبر خدا حضرت محمد صلی الله عليه وآله اين بود که بين اهل مکه اختلاف افکنده است. معاویه وبنی اميه نیز حضرت اميرمؤمنان عليه السلام را به همين تهمت مورد شدید ترین حملات وناسزاها قرار داده بودند، همچنانکه بعدها یزید نیز قيام امام حسين عليه السلام را وحدت شکنی و شق عصای مسلمين قلمداد می کردند. 
وحدت ارزشمند وحدتی است که بر محور  حق و حقيقت شکل گرفته شده باشد. خدای متعال می فرمايد: «واعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرقوا» يعنی (به ريسمان خدا چنگ انداخته و از آن جدا نشويد) که در روايات متواتر حبل الله تفسير به ولايت حضرت امير عليه السلام و ائمه طاهرين عليهم السلام شده است. 
از این فراتر آنکه، از نظر قرآن وحدت در بين پيروان پيامبران ناممکن و بعد پيامبران جنگ داخلی بين پيروان آنان از سنت های الهی شمرده شده است، خدا می فرمايد: «تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض منهم... ولو شاء الله ما اقتتل الذين من بعدهم من بعد ما جائتهم البينات ولکن اختلفوا فمنهم من آمن ومنهم من کفر ولو شاء الله ما اقتتلوا ولکن الله يفعل ما يريد»(سوره بقره، آيه253) يعنی آن فرستادگان الهی برخی را برتری بر بعض ديگر داديم... و اگر خدا می خواست هيچگاه جنگ بعد از آنان راه نمی افتاد.
بعد از آنکه دلايل روشن نازل شد لکن اختلاف کردند گروهی مؤمن و گروهی کافر و اگر خدا می خواست هيچگاه با هم جنگ نمی کردند لکن خدا آنچه را می خواهد انجام می دهد. سنت الهی در اختلاف پيروان پيامبران است تا حدی که به جنگ بين آنان منجر شود و اين خود مايه ی امتحان خلق است، جنگ های جمل و صفين و نهروان خود گواه اين سنت الهی است، و آيه دال بر کفر کسانی که با حضرت امير جنگ نمودند نيز هست. 
ملاحظه ی تاريخ معاصر وحدت خود گواه اين حقيقت قرآنی است که وحدتی جدا از بافت باورها وعقاید، وحدتی است که پیشاپیش محکوم به شکست است. حکومت ايران حدود سی و پنج سال است که بر سر وحدت با سنيان سرمايه گذاری کلان نموده، اما بازده این سرمایه گذاری کلان وگاه به قیمت عقب نشینی از عقاید چیزی تفرقه ی تفرقۀ فراینده ونزاع وکشتار میان مسلمین نبوده است، آنچنانکه می توان گفت شعار وحدتی اثری معکوس داشته است.
 
نکتۀ ششم؛ اگر فراتر رفته و تاريخ اسلام را مورد کاوش قرار دهيم خواهيم ديد که ابوموسی اشعری از نظر فکری و علمی نظير وحدتيان زمان معاصر عمل کرده است، در جنگ صفين هزاران هزار نفر کشته شد و بعد از آتش بس موقت حکميت برقرار شد، حضرت امير عليه السلام مخالف آتش بس و سپس مخالف تعيين ابوموسی بر حکميت بود، لکن (لا رأی لمن لا يطاع) حضرت مجبور به پذيرش هر دو امر شد، ابوموسی اشعری در يک اقدام وحدتی خواهان عزل هر دو طرف درگيری يعنی حضرت اميرالمؤمنين و معاويه شد و به جای اين دو عبدالله به عمر را به خلافت پيشنهاد نمود، لکن خواسته ی او متحقق نشد، که اگر هر دو طرف تن به خواسته ی او می دادند جنگ داخلی مسلمين خاتمه می يافت و همگی متوجه دشمن مشرک که روم بود می شدند!! وحدتيان معاصر نيز همين گونه عمل می کنند می گويند بايد از حق علی بن ابی طالب عليهما السلام بگذريم يا لا اقل سکوت کنيم و در مقابل دشمن مشترک که غرب و شرق است با سنيان متحد شده تا عزت و قوت اسلام را به رخ آنان بکشيم، اين وحدتيان اين اقدامات را يک استراتيژی تلقی نموده لذا مخالف هرگونه خصوصيت شيعی هستند تا خاطر سنيان آزرده نشود و از وحدتيان رم نکنند!! به برخی از اين خصوصيات در قسمت قبلی اشاره شد.
 
نکته هفتم؛ ممکن است گفته شود که در وطن با سنيان مشترک هستيم بلکه در اکثر جاهايی که شيعيان سکونت دارند سنيان نيز يافت می شوند! در جواب می گوييم که در غالب بلاد شيعه و بلاد اسلامی اقليت يهودی و مسيحی يافت می شود و مسلمانان و شيعيان با آنان زندگی مشترک دارند، اما همين مسلمانان علناً قرآن که در مذمت و لعن و نفرين يهود و نصاری آيات بی شمار دارد را تلاوت می کنند، و اين آيات را مانع زندگی مشترک با يهود و نصاری تلقی نمی کنند و هيچ گاه صدايی برنخواسته که اين آيات مخفيانه تلاوت شود تا باعث مشکلات با اين اقليت های مذهبی نشود، حال چگونه مسلمانان علناً مذمت يهود و نصاری را می کنند، و به اشخاص آنان احترام گذاشته از آنان حمايت می کنند اگر اين تناقض نيست، که نيست، همين روش را با سنيان بايد به کار گرفت در بلاد شيعه عقايد شيعه علناً بايد گفته شود اما با اشخاص سنی با احترام برخورد شود و زندگی مشترک داشته باشند.
در زمان پیش ازانقلاب نیز همين روش در زمان شاه بود و هيچ مشکلی برای شيعيان نبو.د مثلاً در آن زمان مراسم عيدالزهرا علناً در شهرهای ايران برگزار می شد و در عين حال امنيت کشور و شيعيان در اوج خود بود و هيچ مشکلی از اين جهت نبود. عربستان سعودی همين روش را با شيعيان گرفته است، در رسانه ها و کتابها و حتی کتابهای مدارس علناً شيعيان را تکفير نموده و آنان را قبرپرست و مشرک قلمداد می کنند، قبور ائمه اطهار در بقيع را خراب نموده و با شيعيان بدترين برخورد را در حج دارند، در عين حال شيعيان و سنيان عربستان زندگی مشترک در شهرهای مختلف دارند و دولت امنيت شيعيان را تأمين نموده است.
در عین حال همين عربستان سعودی، رابطة العالم الاسلامی تأسيس نموده و در کنفرانس کشورهای اسلامی شرکت می کند و از طرف ديگر در ترويج وهابيت در جهان سخت کوشا است، و لا اقل وحدتيان ايران کمی سياست را از عربستان وهابی ياد بگيرند.
 
نکته هشتم؛ آيا وحدتيان شيعه به راستی وحدت طلب هستند؟!! جواب خير، بلکه از وحدت چماقی ساخته و تنها برای سرکوب گروه های مخالف خود از آن استفاده نموده در عين حال تظاهر به وحدت با سنيان دارند و در عمل به طبل تو خالی وحدت می کوبند. اگر وحدت حقيقی را می خواهيد پس چرا در تاريخ سی و پنج ساله جمهوری اسلامی يک وزير سنی يافت نمی شود؟! چرا مناصب مهم امنيتی ـ در ارتش و سپاه و بسيج و اطلاعات و... ـ به هيچ فرد سنی داده نشده است؟! چرا اجازه ی ساخت مسجد در تهران به سنيان داده نمی شود؟! و صدها چرای ديگر، اگر بگوييد که اين امور در تعارض با امنيت کشور است، البته اين گفته صحيح است، لکن خود کشف از طبل تو خالی بودن وحدت اين وحدتيان دارد، و خود اين رفتار گفته ی ما را تأييد می کند که وحدت با سنيان امری ناممکن و مخالف امنيت کشور است. خوب چرا شفاف نيستيد؟! 
حال که عمل به وحدت نمی کنيد اقلاً شعار وحدت را ندهيد! سر چه کسی می خواهيد کلاه بگذاريد؟! لا اقل از دشمن وهابی خود يعنی عربستان ياد بگيريد که خيلی شفاف عمل نموده، نه شعار وحدت می دهد و نه در عمل به وحدت کار دارد، و با اين حال با امکانات بی شمار وهابيت را در جهان اسلام منتشر می نمايد و از نظر سياسی استفاده و بهره ی فراوان می برد، در عين حال با دولت های شيعه روابط ديپلماتيک دارد. در مقابل کشور ايران که بايد مروج و ناشر تشيع در جهان باشد هيچ حرکت تبليغی و تشيعی در هيچ کجا ندارد و اگر هم فعاليتی باشد ضعيف است و در راستای سياست نظام انجام می گيرد و هدف تشيع نيست.
 
نکته نهم؛ رفتار وحدتيان چنان متناقض است که هر بيننده ای را به تعجب وا می دارد. در چند سال اخير همين وحدتيان مجبور به جنگ با سنيان در سوريه و عراق شدند، و وحدت اسلامی را با يک تبصره محدود نمودند، که با تکفيريان وحدت نيست، خوب اين قدم خوب و مبارک است اما چرا به حجاج ايرانی دستور داده می شود که پشت سر همين تکفيريان نماز بخوانند؟!! با تکفيريان در عراق و سوريه جنگ شود و در مکه پشت سرشان نماز خوانده شود!! اين شبيه به اين است که کسی بگويد لشکر اميرمؤمنان عليه السلام با معاويه جنگ کند اما در وقت نماز پُشت سر همين معاويه نماز بخواند آن هم برای حفظ وحدت!! البته بحث در وحدت بسيار و از حوصله اين نوشته خارج است لذا به همين مقدار بسنده می کنيم. قسمت بعدی شبهه ی باعث کشتار شيعيان شدن
 

برچسبها:



درج نظرات
نام :   
آدرس ایمیل : 
متن پیام :   
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.