سيد محمد موسوی
ویژۀ رسام؛ در سالهای اخير توجه شيعيان به شبکه های ماهواره ای مذهبی گسترش پيدا کرده است. در اين سالها ده ها شبکه مذهبی به زبانهای مختلف تأسيس شده است و هر کدام به گونه ای که مدّ نظر مؤسسان اين شبکه ها است در نشر فرهنگ اصيل تشيع کوشا بوده اند.
در دنيای رسانه ای آشفته و متناقض تأثير اين شبکه ها شگرف بوده، اکثر از اين شبکه ها صرفاً مذهبی است. اولين شخصی که خواهان تأسيس شبکه های دينی شد مرحوم آيت الله العظمی سيد محمد حسينی شيرازی بود که با نظر ژرف و نگاه درازمدتی متوجه تأثير شگرف رسانه های ماهواره ای شد، و حدود بيست سال قبل با نوشتن کتابچه ی (با ماهواره چه کنيم) اين موضوع را مورد بررسی قرار داد.
ايشان در اين کتابچه با اشاره به اينکه با تکنولوژی نمی توان مبارزه کرد و منع کردن آن غير مفيد است، پيشنهاد و طرح های عملی تأسيس شبکه های دينی را داد تا از اين تکنولوژی استفاده ی صحيح شود، زيرا هيچگاه تنها منع و تحريم نتوانسته از مفاسد جلوگيری کند، بلکه ايجاد جايگزين متناسب با آموزه های دينی است که آثار مخرب وسائل انحرافی را از بين می برد، همواره دين مبين اسلام همينگونه بوده است، که با تحريم شيء فاسد جايگزين مناسب برای او قرار داده، زنا را حرام نموده اما ازدواج را مشروع، ربا را حرام اما مضاربه را جايز، گوشت خوک را حرام و گوشت گوسفند را حلال و....
با توجه به اين نکته معظم له در آن کتابچه پيشنهاد استفاده از تکنولوژی ماهواره ای با راه اندازی شبکه های مذهبی را داد، در آن زمان اين امر شبيه به خيال بافی تلقی می شد، اما اشخاص دورنگر هميشه از زمان خود جلوتر بوده و ناممکن را ممکن می کردند.
ايشان در سال 1380 درگذشت، لکن رهروان راه ايشان راه او را ادامه دادند و فرزند معظم له با سختی فراوان موفق به راه اندازی شبکه الانوار به زبان عربی و سلام به زبان فارسی شد، که علاوه بر تأثير فراوان اين دو شبکه خود باعث باز شدن راه بر ديگران شد و در طی اين سالها ده ها شبکه ی مذهبی ديگر تأسيس شد، که خود از مصاديق فرمايش پيامبر صلی الله عليه وآله شد که فرمود (من سنّ سنة حسنه فله اجرها وآجر من عمل بها الی يوم القيامة).
در اينجا تذکر سه نکته لازم است: نکته ی اول: تأسيس اين شبکه ها در آن سالها در ايران غير ممکن بود، زيرا صدا و سيما حق انحصاری رهبر انقلاب تلقی شده، و دستگاه حاکميت با توجه به تأثير شگرف رسانه ها از اجازه دادن به ديگران جهت تأسيس رسانه های صوتی تصويری جداً خودداری می کرد، لذا چاره ای جز اين نبود که در مکانی که از نظر قانونی منعی در تأسيس اين رسانه ها نداشته باشد اين رسانه ها تأسيس گردد.
شبکه های عربی غالباً در کويت که از آزادی نسبی برخوردار است تأسيس گرديد، و شبکه های فارسی در اروپا يا آمريکا که گرچه بلاد کفر است اما قانون اجازه ی فعاليت مذهبی به تمام مذاهب می دهد، لذا خود حاکميت ايران در آمريکا و اروپا مساجد و حسينيه تأسيس نموده است، از جمله مرکز اسلامی انگليس در لندن که توسط نماينده ی آقای خامنه ای در انگلستان شيخ محسن اراکی ـ که هم اکنون عضو مجلس خبرگان است ـ تأسيس گرديد، و اين مرکز و امثال آن تاکنون فعال بوده و علی رغم قطع مناسبات ديپلماتيک بين ايران و انگليس هنوز مشغول به فعاليت هستند، و همچنين مراکزی که توسط طرفداران انقلاب در آمريکا تأسيس شده و از طرف دولت آمريکا هيچ منعی از آن نشده است، با آنکه عکس دو رهبر انقلاب در اين مراکز نصب شده است است و تمامی مناسبات انقلابی در اين مراکز برگزار می شود، چون مناسبت 22 بهمن، 14و15 خرداد، روز قدس وغيره.
طرفداران آيت الله العظمی شيرازی نيز از اين آزادی نسبی استفاده کرده و شبکه سلام را در آمريکا راه اندازی کردند، بعد از آن نيز آقای مکارم شيرازی شبکه ولايت را در همين آمريکا توسط سيد نقوی پاکستانی تأسيس نمود.
بعد از فروپاشی رژيم صدام و آزاد شدن عراق غالب شبکه های شيعی و خاصه عرب زبان به عراق منتقل شد، و طرفداران آيت الله العظمی شيرازی نيز غالب شبکه های خود را به کربلا و بغداد منتقل نموده و شبکه های جديد را در اين دو شهر راه اندازی نمودند، مانند شبکه امام حسين عليه السلام عربی و فارسی و انگليسی و شبکه ی مرجعيت 1و2و3و4.
شبکه امام حسين عليه السلام فارسی از بدو تأسيس خواهان گرفتن مجوز انتقال به ايران بود، و درخواست از وزارت ارشاد را رسماً طی نامه های متعدد ابراز داشت، لکن تماميت خواهان هيچگاه اين مجوز را صادر نکردند و با ارجاع به وزارت اطلاعات، اين نامه ها بايکوت شده و جوابی داده نشد.
البته اين شبکه ها به شکل غير رسمی لکن علنی در ايران دفتر باز نمودند، و دست اندرکاران دولتی و خاصه وزارت اطلاعات از همان اول مطلع بودند و حتی گاهی مسئولين اين دفاتر را احضار نموده و آنان را تهديد يا توبيخ نموده اند، مسئولين وزارت اطلاعات و بيت رهبر خود می دانستند که چون مرکز اين شبکه ها در خارج از کشور است قدرت جلوگيری از پخش اين شبکه ها را ندارند و لذا با اجازه دادن غير رسمی به دفاتر اين شبکه ها می خواستند تا اين شبکه ها سياسی نشوند و بر عليه حاکميت ايران چيزی نگويند آن هم به خاطر حفظ اين دفاتر در ايران، و لذا تا الآن تقريباً تمامی شبکه های فارسی زبان مذهبی شيعی و بسياری از شبکه های شيعی به زبان ديگر در ايران به شکل غير رسمی اما علنی مشغول فعاليت هستند.
شبکه های مرتبط به طرفداران آيت الله العظمی شيرازی از اين امر مستثنا نبوده اند و دفاتر آنها نزديک به ده سال به شکل علنی فعاليت داشت، اما وحشت حاکميت از انتشار مرجعيت معظم له و همچنين حفظ استقلال اين مرجعيت به شکل کامل، و زير بار نرفتن آن، باعث اين شد که حاکميت برخورد امنيتی با اين مرجعيت داشته باشد و اولين نمود آن بستن دفاتر شبکه های مرتبط به طرفداران اين مرجعيت بود، که البته عملاً چندان تأثيری بر اين شبکه ها نداشته چون مرکز اين شبکه ها غالباً در کربلای معلی است و اين دفاتر فقط دفتر توليدی برنامه ها بوده است آن هم بخش کمی از برنامه های توليدی اين شبکات.
البته وزارت اطلاعات با يک پيام اعلام نمود که دفاتر عده ای شبکه کشف و تعطيل شد، که اين پيام يا ضعف مفرط وزارت اطلاعات را نشان می دهد که از فعاليت علنی ده ساله ی اين دفاتر مطلع نبوده و بعد از ده سال آن را کشف نموده، و يا دروغ گوئی اين پيام را نشان می دهد که با وجود اطلاع از قبل اعلام کرده که اين دفاتر را الآن کشف نموده!!
طرفداران تماميت خواهان سؤال می کنند چرا اين شبکه ها در خارج از کشور است، و چرا بعضی از آنها در آمريکا يا اروپا است؟!!
خوب جواب پر واضح است که مگر شما اجازه می دهيد که کسی مستقل عمل کند و در داخل کشور رسانه داشته باشد!!
سؤال می کنند چرا انگلستان و ماهواره اروپايی هوت برد شبکه ی العالم و پرس تی وی و شبکه های صدا و سيما را تحت فشار قرار داده و گاهی آنها را از شبکه اروپايی هوت برد حذف کرده اما شبکه های طرفداران مرجعيت از هوت برد پخش می شود و در اروپا يا آمريکا دفتر دارد؟
جواب روشن است که اين امر خاص به شبکه های مرتبط به طرفداران آيت الله العظمی شيرازی نيست، شبکه ولايت مرتبط به آقای مکارم شيرازی در آمريکا تأسيس شد و تا مدتها از آمريکا پخش می شد و تاکنون از هوت برد پخش می شود، شبکه کربلا و هدهد مرتبط به مقلدين آيت الله سيستانی از هوتبرد پخش می شود و در اروپا دفتر دارد، بسياری از شبکه های عربی مرتبط به ايران مثل شبکه ميادين، و الاتجاه و... ـ که مستقيماً تابع صدا و سيما نيست ـ در اروپا و آمريکا دفتر دارند و از هوت برد پخش می شوند. و اما فشار بر العالم و پرس تی وی (اگر اين ادعا صحيح باشد) به جهت اين است که حاکميت ايران با پارازيت انداختن بر تلويزيون بی بی سی و معارضه ی سياسی با اروپا باعث برخورد سياسی با صدا و سيما شد، که اين خود يک امر سياسی است و جانب مذهبی ندارد، و لذا تمام مراکز مذهبی تابع حاکميت ايران در اروپا و آمريکا چون مرکز اسلامی انگليس در لندن و مراکز ديگر فعاليت طبيعی خود را تاکنون ادامه داده اند و هيچ منعی از اروپا يا آمريکا از اين مراکز نشده است.
نکته ی دوم: مرجعيت شيعه مرجعيت مستقل از نظر سياسی و مالی است، شيعيان موظفند که خمس اموال خود را به مراجع تقليد برسانند، و اين امر باعث عدم احتياج مرجعيت شيعه به حکومت ها شده، و همين باعث ناراحتی و نگرانی حکام ستمگر در طول تاريخ بوده است، لذا حاکميت های اقتدارگر و تماميت خواه همواره کوشش داشته اند که منابع مالی مرجعيت را قطع کنند تا بتوانند بر مرجعيت چيره شوند، اما چه کنند که شيعيان وظيفه ی دينی خود را در رساندن خمس به مراجع می دانند، و حتی اگر شده به شکل مخفيانه و دور از چشم جاسوسان حاکميت ها.
تماميت خواهان در ايران نيز دنبال قطع مصادر مالی مرجعيت هستند، آقای خامنه ای در استفتائی که در کتاب استفتائات چاپ شده، خمس را حق منحصر ولی فقيه دانسته، ولکن فعلاً اجازه داده که به مراجع مورد تأييد داده شود!! چون نمی توانند از دادن شيعيان خمس را به مراجع جلوگيری کند، اما در درازمدت مشغول برنامه ريزی برای چيره شدن بر خمس شيعيان هستند.
مراجع تقليد به مقلدان خود گاهی اجازه ی صرف حقوق شرعی و خاصه خمس را در موارد معينی داده اند، آيت الله العظمی شيرازی با توجه به اهميت رسانه های ماهواره ای به مقلدان خود اجازه ی صرف حقوق شرعی و خمس خود را در شبکه های ماهواره ای مذهبی داده اند، و چون ايشان دارای ميليونها مقلد در ايران و کشورهای عربی و غيره هستند، اين مقلدان تمامی هزينه های شبکه های ماهواره ای متعلق به طرفداران ايشان را تأمين نموده و اين حالت خاص به مرجعيت ايشان نيست، مرجعيت های ديگر که دارای شبکه های ماهواره ای هستند نيز يا به شکل مستقيم يا از طريق اجازه دادن به مقلدان در صرف حقوق شرعی در اين شبکه ها، هزينه ی اين شبکه ها را تأمين نموده اند.
هم اکنون ده ها شبکه ی ماهواره ای مذهبی شيعه از همين طريق تأمين می شود، و هم اکنون جمعی از مراجع تقليد اين شبکه ها را با اجازه دادن صرف حقوق شرعی و يا به شکل مستقيم ساپورت می کنند، لذا سؤال کردن از اينکه هزينه ی اين شبکه ها از کجا تأمين می شود سؤالی بچه گانه است که يا ناشی از عدم اطلاع از سيستم مالی مرجعيت شيعه است و يا ناشی از غرض ورزی و شايعه پراکنی و دروغ پردازی است که البته چندان تأثيری در شيعيان ـ که خود خمس بده هستند ـ ندارد.
نکته ی سوم: تماميت خواهان در ايران مسأله مذهبی و مصالح سياسی را قاطی کرده و هميشه خواهان اين هستند که مذهب و دين در خدمت سياست آنان باشد، با اينکه بايد عکس باشد و سياست در خدمت دين باشد، محور دين است نه مصالح سياسی، لذا اميرمؤمنان عليه السلام با آنکه می توانست معاويه را از راه های غير مشروع نابود کند اما شعار (حفظ نظام اوجب واجبات است) را نداد، بلکه شعارش (حفظ دين اوجب واجبات است) بود، و هيچگاه برای حفظ حکومت خود احکام شرع را زير پا نگذاشت، و فرمايش او اين بود (أتريدون أن أطلب النصر بالجور) آيا می خواهيد که پيروزی را با ستم به دست آورم!!
تربيت شده اين امام همام يعنی مسلم بن عقيل عليه السلام می توانست به مکر ابن زياد را ترور کند و بساط او را برچيند و مانع از حادثه ی کربلا شود، اما فرمايش پيامبر (الاسلام قيد الفتک) يعنی اسلام جنايتکاری را منع نموده را تطبيق عملی کرد و ابن زياد را ترور نکرد و آخرالامر خود شهيد شد و حادثه کربلا پيش آمد، اين اسلام علی بن ابی طالب عليهما السلام است، اما اسلامی که تماميت خواهان دنبال آن هستند اسلامی است که برای حفظ نظام هر جنايتی را مرتکب می شود، يعنی همان اسلام معاويه و بنی اميه نه اسلام اميرمؤمنان علی بن ابی طالب عليه السلام.
همين باعث شده که اين تماميت خواهان خواستار کنترل مذهب و دين باشند، و خواهان تحت سلطه در آوردن مراجع و رسانه های تبليغاتی مذهبی شيعه، لذا از هر مرجعيت مستقل که دارای رسانه ی مستقل باشد ناراحت هستند و هر جا بتوانند برخورد امنيتی می کنند، بهانه تراشی هم کار ندارد و دروغ پردازی هم در نظر آنان مانع ندارد، و هر حرامی را به خاطر حفظ سلطه ی خود حلال می کنند، وعاظ السلاطين هم هميشه فراوان هستند و هر حلالی را حرام و هر حرامی را حلال می کنند و سپس به خدا و پيامبر صلی الله عليه وآله و ائمه عليهم السلام نسبت می دهند!!
اما حجت خدا هميشه بر همگان اتمام شده، و هميشه مراجع پارسا و دينمداران بودند که برای حکام جور کرنش نکنند، و حجت خدا بر ديگران بودند.
اکنون نيز مرجعيت الهی و مستقل آيت الله العظمی شيرازی علاوه بر خدمت به دين و مذهب که با دور انديشی شبکه های مختلف و در کشورهای مختلف و با اجازه دادن صرف حقوق شرعی را تأسيس نموده تا هيچ حاکمی نتواند اين شبکه ها را تعطيل نمايند و آموزه های دينی به دور از سياست بازی به همگان برسد، علاوه بر اين خود حجت خدا بر بقيه ی دينداران شده است که می توان دين را بدور از حکومت های تماميت خواه ترويج و تبليغ کرد، حال کمی هم تحمل برخورد امنيتی و شنيدن افتراها و تهمت ها بايد کرد، که خود اين هزينه ی استقامت در راه حق و حقيقت است.
خدا می فرمايد: «قل فلله الحجة البالغة» حجت خدا بر همگان رسيده و هيچ کس در روز قيامت نمی تواند دين فروشی يا کم کاری خود را توجيه کند، (والعاقبة للمتقين).