علی صبا
برای ناظران بیرونی وآنانکه جمهوری اسلامی را از بیرون وپیرامون مشاهده می کنند، نظام کنونی حاکم بر ایران حکومتی برآمده از میان روحانیون شیعه است که با رهبر وراهبری روحانیون شیعه ویا دست کمی طیفی از روحانیون شیعه مقدرات ایران زمین را در دست گرفته ومبانی نظری وعملی زمامداری خود را بر افکار وعقاید وباورهای به ظاهر شیعی بنا کرده اند. این مسأله هرچند در وهلۀ نخست چندان غیر واقعی به نظر نمی رسد وگویندگان وشنوندگان آن تا اندازۀ زیادی به درستی این مدعا باور داشته واحیاناً جتی بعنوان پیش فرضی مسلم آنرا قابل مناقشه وبحث نمی دانند، اما باید گفت که مبانی نظری وعملی حکومت ایران از دیدگاه هر ناظر درونی شیعه واز نگاه یک فرد شیعه، نه تنها سنخیتی با تشیع راستین وقرائت اصیل شیعی ندارد، بلکه به جرأت می توان حکومت کنونی در ایران را شیعه گریز وبلکه شیعه ستیز دانست. در این نوشتار نه از جایگاه یک فعال جامعۀ مدنی، بلکه از جایگاه یا مؤمن باورمند به عقاید شیعه، به ارزیابی ونقد سیاستهایی خواهم پرداخت که اثبات کنندۀ این مدعاست. برای اثبات این مدعا، به ذکر نمونه هایی عینی وبرگرفته از اقوال وافعال مؤسسان وکارگزاران نظام ونقل ونقد آنها اکتفا خواهم نمود. الف- متحدان وبرادران ناصبی آری؛ دوستان شیعه نه! در شیعه گریزی این حکومت همین بس که به جای یافتن متحدان، دوستان وبرادرانی از میان گروهها ودسته جات مختلف شیعه ودر درجۀ اول از داخل کشور شیعه ای به نام ایران، همیشه وهمواره مبنای خود را یافتن دوستان، متحدان وبرادرانی غیر شیعی قرار داده است. بر اساس همین استراتژی وراهبرد، جمهوری اسلامی در عین حال که مراجع تقلید شیعه ومقلدان آنها را در داخل کشور به بهانه های مختلف وبا انگهای گوناگون مورد هجوم قرار داده وبه انواع واقسام تهمتها نواخته است، آغوش گرم خود را بر متحدان غیر شیعی وبلکه بعضاً ضد شیعی گشوده وحتی از بستن عقد اخوت با ضد شیعیان نیز ابایی نداشته است. شیعیان منتقد نظام وناهمسو با سیاست رهبران به واهی ترین بهانه ها به غضب ولی مطلق فقیه گرفتار آمده اند، به حصر وحبس گرفتار شده واز تمامی حقوق خویش محروم شده اند، اما خیانت برادران ناصبی حکومت، از حماس گرفته تا اخوان المسلمین مصر مورد اغماض وچشم پوشی قرار گرفته است. مراجع شیعه حتی از بیان آزادنۀ عقاید وباروهای شیعی منع شده ودر دنیای رسانه از حق داشتن ابزار رسانه محروم شده وشبکه های تلویزیونی شان نه تنها از گرفتن مجوز تأسیس در داخل کشور منع شده بلکه حتی وقتی خود بر حسب وظیفه شناسی از آزادی های رسانه ای در سایر نقاط جهان بهره مند شده واقدام به انجام این وظیفۀ خطیر تاریخی کرده اند، با انگ وابستگی به اجنبی توسط رسانه های نظام ولایت فقیه مورد همجه قرار گرفته وانواع پرونده سازی ها برایشان صورت گرفته است. در مقابل، اظهارات محمد مرسی رئیس جمهور مصر واز شاخص ترین چهره های ضد شیعۀ مصر در تهران واهانت آشکار وی به احساسات میلیونها شیعه در جهان وطلب رضوان برای دشمنان وقاتلان اهل بیت صلوات الله وسلامه علیهم اجمعین بطور مستقیم توسط رسانۀ ملی یک کشور به اصطلاح شیعه وبدون حتی سانسور یک کلمه پوشش داده می شود. ب- سکوت در برابر جنایت علیه شیعیان جمهوری اسلامی ایران، علیرغم آنکه تصور عمومی، هیچ گاه بعنوان متحدی مطمئن برای شیعیان منطقه عمل نکرده است. از هند وپاکستان گرفته تا عراق ولبنان وحتی در داخل ایران، شیعیان بارها وجه المصالحه وقربانی سیاستهای نظام جمهوری اسلامی بوده اند. در حالیکه زحمی شدن یک شهروند فلسطینی در حادثۀ رانندگی می تواند تمامی مقامات کشوری ولشکری را به صدور صدها بیانیه ورهبر جمهوری اسلامی را به ساعتی تحلیل وابراز تأسف از این واقعۀ دلخراش وجنابت هولناک وادارد، اما کشتار صدها شیعه در پاراچنار پاکستان وکاظمین مقدسه در عراق تا جنایت اسید پاشی علیه دختران شیعۀ ایران زمین، نه تنها شایستۀ حتی صدور یک پیام تسلیت نمی شود، بدتر از آن کشتار شیعیان توسط گروهکی تروریستی داعش در میان هلهله ها وکف وسوت هم پیمانان ناصبی اش در منطقه، نه تنها نظام را به تجدید نظر در سیاستهای مذهبی واصل شیعه ستیزی وناصبی پرستی اش وا نمی دارد، بلکه بر اساس مبنایی نا نوشته وپذیرفته شده توسط سران نظام، به سرعت حتی در راستای اختلاف افکنی میان شیعه وسنی توصیف می شود، تا هم از حاکمان سلب مسئولیت مذهبی وشرعی شده باشد، وهم بار دیگر مراتب ادب وعرض ارادت بر آستان متحدان ضد شیعی اظهار شده، شاید اینان مرحمتی فرموده وعامل سیاستهای محکم به شکست خود ونظام باقی بمانند. جمهوری اسلامی در این مسیر وبرای تطبیق این مبنا، تنها به سکوت در برابر جنایت علیه شیعیان نیز بسنده نکرده وگاه خود دست به جنایت علیه شیعیان ووجه المصالحه قرار دادن آنها برای استراضای دوستان مننطقه ای اش دست زده است. حصر، تبعید واعمال فشار بر طیف مراجع سنتی وولایتی شیعه از جمله، آیات عظام طباطبایی قمی، یعسوب الدین رستگاری، سید محمد شیرازی ودر تازه ترین نمونه فشار بر آیت الله العظمی سید صادق شیرازی از مهمترین وبارزترین اینگونه رفتارها وسیاست گذاری هاست. پ- دوستی با غیر شیعیان با بهایی گزاف هزینۀ این شیعه گریزی ها وشیعه ستیزی های نظام جمهوری اسلامی همواره از کیسۀ ایرانیان وشهروندان شیعه این سرزمین پراخت شده است. سرازیر ساختن انواع امکانات مالی واقتصادی به گروهک هایی تروریستی همانند حزب الله نه از غیب ونه از حساب شخصی آیت الله خامنه ای، بلکه از بیت المال شیعیان ایران پرداخته شده است. این پرداختهای سنگین، البته در حالی صورت گرفته است که ایرانیان شیعه مذهب، به دلیل فقر وتنگدستی حتی به فروش اعضای بدن خود، از جمله کلیه، روی آورده اند وامروز بازار سیاه کلیه در ایران ولایت مطلقۀ فقیه، بازاری داغ وپر رونق است. ت- عقیدۀ شیعیان؛ هزینۀ دیگر شیعه گریزی جلب رضات دوستان غیر شیعی، علاوه بر وجه المصالحه قرار دادن مرجعیت شیعه وشیعیان، حتی به دست شستن ومحدود کردن نشر عقاید شیعی نیز تسری پیدا کرده است. در دوران جمهوری اسلامی، برای اولین بار در تاریخ تشیع، وقایع مسلم تاریخی که وقوع آنها مورد اجماع تمامی مورخین اسلامی وغیر اسلامی بوده است، تنها وتنها برای جلب رضایت متحدان استراتژیک منطقه ای مورد انکار قرار گرفت ونظام کوشید تا به هر شکل ممکن این وقایع تاریخی را انکار کند ویا دست کم از بیان شان جلوگیری نماید. انکار واقعۀ شهادت حضرت صدیقۀ کبری، فاطمۀ زهرا سلام الله وصلواته علیها وشهادت فرزند ایشان حضرت محسن صلوات الله وسلامه علیه اولین بار در حکومت ایران وبا اهداف واغراضی سیاسی پیگیری شد. همچنان بارگاه ابولؤلؤه، قاتلِ قاتل حضرت زهرا سلام الله وصلواته علیها اولین بار در حکومت جمهوری اسلامی تعطیل شد تا لبخند رضایتی بر لبان مفتیان سلفی از ریاض تا رباط نشانده شود. وجه دیگر این شیعه ستیزی، در مبارزۀ فزایندۀ حکومت ایران با شعائر حسینی ومراسم محرم وحتی وقایع تاریخی پیرامون آن نمود می یابد، که در قسمت بعدی همین نوشتار بصورتی تفصیلی بدان خواهم پرداخت.
ادامه دارد...