مهران محمدی فشارکی
ویژۀ رسام؛
گرچه بستری شدن آقای مهدوی کنی قدری طولانی شد اما مسئولان جمهوری اسلامی می دانستند که مهدوی کنی به آخر خط زندگی رسیده و همین امروز و فردا باید برایش رخت عزا به تن کنند. از مرگ مهدوی کنی مهمتر برای سران مسند نشین همانا جایگزینی برای ریاست خبرگان بعدی است ؛ مجلسی که می توان گفت برترین نقش را در حاکمیت که مسئولیت عزل و نصب و نظارت بر عملکرد اول شخص مملکت یعنی ولی فقیه را بر عهده دارد، اما مجلس خبرگان با عملکرد همراهانه و گوش به فرمان رؤسای قبلی اش نه تنها رهبری را پاسخگوی اعمالش قرار نداده است، بلکه در پایان هر اجلاس این شیوخ و پیر مردان تا زانو خمیده مجلس خبرگان هستند که باید گزارش کارخود را به رهبری عرضه کرده و از رهنمودها و سرمشقهای ایشان برای اجلاس آینده کسب تکلیف کنند ! از این رو پرده نشینان حکومتی در صدد جایگزینی فردی مناسب و گوش بفرمان برای مجلس خبرگان بعدی هستند تا از میان گزینه های موجود فرد مطیع و آقا اجازه ی دیگری را بر این مسند بنشانند در میان کاندیداهای ریاست خبرگان اسامی گوناگونی شنیده می شود که از میان آنها بعضی بدلیل کهولت سن و دلایل دیگر از این لیست کنار گذاشته خواهند شد اما کسانی مانند هاشمی شاهرودی ویا محمد یزدی وچند نفر دیگر شانس بیشتری را خواهند داشت. در این میان نام اکبر هاشمی رفسنجانی نسبت به بقیه افراد جلوه خاصی داشته هم به جهت سوابق انقلابی و مسئولیتی و هم به جهت آشنایی دیرینه با رهبری جمهوری اسلامی. آنچه که یقینا مانع برنده شده هاشمی برای رسیدن به این پست و مسئولیت خواهد شد نقش خانواده وفرزندان وی می باشد هاشمی رفسنجانی طی سالهای پس از انقلاب ثابت کرده که نقش خانواده یعنی زن و فرزندان برایش بسیار اهمیت داشته و نمی تواند خود را از این علاقه مفرط جدا کند. نقش همسر آقای رفسنجانی در نجات او از مرگ حتمی در سال58خود یکی از دلایلی است که هاشمی را تا آخر عمرمدیون خود کرده و همینطور نقش فرزندان او از پسرها گرفته تا فاطمه و فائزه ! . اما در میان همه خانواده هاشمی رفسنجانی نقش مهدی و فائزه از بقیه پر رنگ تر است. فائزه که از پرتو نام پدر نفر اول تهران ونماینده مجلس شد و با ارائه طرح ها و نظرات خاصش بر سر زبانها افتاد و با انتشار روزنامه زن افکار فمینیستی اش را بیشتر به رخ دیگران کشید و مهدی هاشمی نیز که نسبت به دو برادر دیگرش محسن و یاسر بیشتر در بازی اقتصاد غرق شد و سیاست را نیز ازراه اقتصادی دنبال کرد. دعوای این روزهای موافقین ومخالفین ریاست مجلس خبرگان هاشمی رفسنجانی دعوای اطاعت ناپذیری او از سیاستهای دیکته شده حاکمان در سایه است. این است که اجماع نظر بر سر ریاست وی حاصل نمی شود. هاشمی امروز هاشمی سالهای گذشته نیست که به تعریف و تمجید مقلدانه بپردازد عده ای معتقدند هاشمی رفسنجانی که برای بعد از فوت آیت الله خمینی رخت رهبری دوخته بود بنا به مصالح بوجود آمده از این مسئولیت کمی فاصله گرفت تا زمان مقررش فرا رسد و اکنون وی می پندارد که سالهاست از زمان مقررش هم گذشته است لذا سکویی بهتر برای پرش به مقام رهبری از خبرگان نمی بیند. بنا براین با طرح نظراتی مانند تعیین سقف زمان رهبری ویا طرح شورای رهبری بدنبال رسیدن به این مسئولیت است. اما هاشمی خود بهتر می داند که مخالفینش هرگز نخواهند گذاشت وی دو باره بر این مسند بنشیند وهاشمی رفسنجانی خوب به خاطر دارد که علت پیگیری پرونده فرزندش مهدی وحمله و جسارت به فائزه چیزی نبود مگرفشاربه نقطه ضعف وی برای کناره گیری وی از کاندیداتوری مجلس خبرگان که به ثمر هم نشست وپس از انصراف او پرونده مهدی دوباره در سکوت خبری فرو رفت. اگراین روزها دوباره اخبار پرونده م.ه.ر (مهدی هاشمی رفسنجانی) در اخباربه گوش می رسد باید دانست که هاشمی رفسنجانی دوباره اسب میدان زین کرده و زمرمه آمدن سر داده آقای هاشمی خوب می داند که تا تعلقات خانوادگیش دنبال او هست رسیدن به این مسند خوابی بی تعبیر و نقشه ایست دست نیافتنی و بهتراست از خیر این مسئولیت بگذرد ودر این روزهای پاییزی در پشت پنجره ویلای کیش به نوشتن همان خاطراتی بپردازد که هر روز برای راست و دروغش باید مصاحبه ای داشته باشد و شاید این سنت خداوند است که از هر دستی که بدهی پس به تو بر می گردانند . هاشمی رفسنجای امروز به یاد روزهایی هست که نقشه کنار گذاشتن فقیه عالیقدرآیت الله منتظری را از قائم مقامی با دیگران طراحی می کردند تا امروز بتوانند بر مسند رهبری تکیه زند !.اما تقدیرانسانها چیز دیگری را رقم زده است .