در باب تحلیلهای بی پایۀ هاشمی رفسنجانی
 

مهران محمدی فشارکی
ویژۀ رسام؛
 سالهاست که میان شیعیان و اهل تسنن بواسطه نوع آموزه ها و آموخته های دینی هردو گروه اختلافاتی نمایان وغیرقابل کتمان است اما همواره این دو گروه درهمسایگی یکدیگر زندگی کرده اند.
حتی روابط را از همسایگی هم نزدیکتر برده و روابط عاطفی و فامیلی هم با یکدیگر بر قرار نموده اند وهر گروه آزادانه به اعمال مذهبی خود پرداخته و اختلافات مذهبی هیچگاه دامنه دار نشده تا عده ای گروه دیگر را محکوم کنند و در مقابل یکدیگر صف آرایی نموده و از یکدیگر انتقام بگیرند.
 گرچه ممکن بوده و یا محتمل است در برخی نقاط چنین اتفاقاتی رخ داده باشد اما این نوع رفتارها یا ریشه در اموری غیر از مسائل اعتقادی داشته و یا خواسته اند اختلافاتشان را به مسائل اعتقادی گره بزنند، اما در این میان چه در قبل از انقلاب و چه در بعد از انقلاب ایران کسانی بوده اند که کوشش خود را معطوف به هر چه نزدیک شدن این دو گروه مسلمان قرار داده تا هرچه بیشتر بر سر مشترکات خود تاکید کنند تا نقاط افتراق و اختلاف ؛ مانند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی که با تشکیل دارالتقریب مذاهب اسلامی نقطه ثقل این جریان شد و از آنطرف هم شیخ شلتوت مصری از بزرگان اهل تسنن با ایشان همکاریهایی داشت که تا حدودی هم این اقدامات موثر واقع شد و یا در بعد از انقلاب هم آیت الله العظمی منتظری با پشنهاد هفته وحدت و دعوت از علمای هر دو گروه قدمهای مثبتی را در زمینه نزدیک شدن هر چه بیشتر این دو گروه اسلامی بر داشت که تا کنون هم ادامه دارد.
 اما آنچه که درموضوع وحدت کمتر مورد توجه واقع شده و بیشتر از همه حاکمان جمهوری اسلامی را مورد غفلت قرار داده این است که نباید موضوع وحدت شیعه و سنی منجربه عقب نشینی و به مسلخ بردن عقاید شیعیان شود و گرچه افراطی گری و دامن زدن به اختلافات قومیتی و یا مذهبی مذموم و مورد تایید هیچ کس نیست، اما تفریط اعتقادی نیز موجبات رنگ باختن اعتقادات دینی ما شیعیان خواهد شد و این آتشی است که ما بوسیله هیزم وحدت به جان جامعه انداخته ایم سالهاست که دشمنان شیعیان و حتی گروههای افراطی اهل تسنن با انواع ابزار و ادوات ما رامحکوم و منکوب نموده و اگر موردی هم از شیعیان دیده شود آن را در بوق و کرنا می کنند که وا اسلاما و واشریعتا ؛ که نمونه بارز آن رفتارهای ناشایست سنی های عربستان در موسم حج نسبت به حجاج ایرانی است.
 در همین رابطه آقای هاشمی رفسنجانی در دیدار با مسئولان وزارت و رزش طی سخنانی منفعلانه و با اشاره به آیه ای از قر آن می گوید : «قرآن تهدید می کند که ولا تنازعوا فتفشلو و تذهب ریحکم.(ولی ما) ندیده گرفتیم و هی دامن زدیم به -اختلافات- سنی و شیعه و عمرکشون و لعنت به صحابه، از این کارهایی که خیلی عادی است و بعضی ها هم -انجامش را- عبادت می دانند!»
وی همچنین در ادامه می گوید :«کارهایی مثل عمرکشون و لعنت به صحابه - و اختلاف انداختن بین مسلمانان نتیجه اش این می شود - که - ما به این القاعده و داعش و طالبان و این چیزها می رسیم.»
این سخنان از ایشان که سالهاست بر کرسی سیاست سوارند عجیب بنظر می رسد و محتمل است که بواسطه دوستی دیرینه با سران عرب سعودی کمی سیاست مصلحت اندیشانه را بر عقلانیت دینی ترجیح داده اند و گرنه اینگونه سخنان آن هم از یک روحانی شیعه نه تنها عجیب که غریب هم است
 ! بنظر می رسد جناب هاشمی رفسنجانی فراموش کرده که آیه ای را که بعنوان شاهد مثال از آن استفاده نموده در مورد جنگ و در گیری میان دو گروه مسلمان است و ربطی به مباحث اعتقادی ندارد ! ولعن دشمنان خدا و اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین بحثی اعتقادیست که در قرآن و سنت به آن سفارش اکید شده است اما خلط مباحث اعتقادی و سیاسی مصلحت گرایانه ! و گره زدن آن با تشکیل و انعقاد گروههای هدایت شده ای مانند القاعده و داعش مبحثی ساده انگارانه و دور از انتظار بوده که از طرف مسئولین جمهوری اسلامی بیان می شود.
این به آن معناست که بگویند وجود گروههای مسلح حامی ایران در کشورهای عراق ؛ لبنان و یمن و... به خاطر جسارتهای اهل تسنن به اعتقادات شیعیان است و نیز همگان واقفند که برگزاری جشنی به نام عمر کشان که سالهاست کمرنگ شده واز یادها رفته و یا لعن و نفرین علنی تعدادی شیعه زمینه ایجاد گروههای وحشی غیر مسلمانی مانند القاعده و یا داعش بوده است که اگر اینگونه باشد باید آغاز جنگ ایران و عراق را نیز به همین موضوع مربوط بدانیم در حالیکه جناب هاشمی رفسنجانی بهتر می داند که که پیدایش داعش یک فرایند کاملا سیاسی در جلو گیری از نفوذ شیعیان در منطقه وطرح و بیان اینگونه سخنان تنها مستمسکی می شود برای توجیه وحشیگری داعشیان علیه شیعیان و نیز کمرنگ شدن اعتقادات شیعیان در برابر تحلیل و تفسیرهای شخصی و این در حالیست که اگر بر گزاری این مراسمات بنا باشد جنگ مسلحانه در پی داشته باشد شیعیان برای جنگیدن با اهل تسنن دلایل محکم تری برای ارائه داشته که نیاز به توضیح آن نیست.
بر این اساس همانطور که افراطی گری در اختلاف میان دو گروه مسلمان جایز نیست سخنان غیر کارشناسانه هم موجبات پیشروی و خط و نشان کشیدنهای دیگر اهل تسنن به دیگر اعتقادات شیعه خواهد شد و بهتر است رهبران و حاکمان جمهوری اسلامی کمی به مواضع قاطع و سرسختانه رهبران اهل تسنن اقتدا کرده و نگذارند برای خوشایند چند سنی متعصب دست از اصول مسلم عقاید شیعه بر دارند .
 

*مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.