سید هادی طباطبایی ویژۀ رسام؛
پیاده روی عظیم اربعین، این روزها مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. برخی اما با نگاهی منکرانه به این اجتماع انسانی نظر کردهاند. یکی از منتقدان، اینگونه اجتماع عظیم اربعین را نشانه میرود: "جاده 80 کیلومتری نجف به کربلا گنجایش 20 ملیون نفر را ندارد. شهر کوچک کربلا گنجایش حضور 16 تا 20 ملیون زائر میهمان، علاوه بر ساکنانش را ندارد. تا حدی که من میفهمم، ارتش امریکا یا حتی ارتش شوروی سابق هم توانایی اسکان و پذیرایی 20 ملیون نفر در عرض چند روز را نداشته و ندارند" . این سخن پُر بی راه نیست. ارتشها به هر میزان هم که پیشرفته باشند و انضباط رفتاری داشته باشند، توان چنین مدیریتی را ندارند. در ماجرای راهپیمایی اربعین اما پای ارتش دولتی در میان نبود. نیروهای مردمی همّت کردهاند و نظم امور را به عهده گرفتهاند. دولتها معمولاً نگاهی از بالا به پایین و اقتدار گرایانه دارند. در روش آنها میباید به نحو ارعاب و تهدید و تطمیع، کوشید تا نظم کشور به دست آید. در ماجرای اربعین اما علاوه بر دولت عراق و ایران، ملتهای شیعه نیز دخیل بودهاند. سکّان انضباط را مردم بر عهده داشتهاند. اگر در دولتها اسکان نیروهای خارجی دغدغه بوده، در کربلا خانهی هر عراقی، محل سکونت زائران گردیده است. ملت عراق درب منازل را به روی زائران گشوده اند. میزبانان عراقی همّت کردهاند و زائر پذیرفتهاند و بر آنها حُرمت نهادهاند. نه نیازی به سامان دهی دولتی بوده و نه شیوه اقتدار گرایانهای در میان بوده است. وقتی که دست اقتدار مردمی در میان باشد، اینچنین گرهگشایی میکند. نویسنده با پیش کشیدن مباحث اقتصادی، عنوان میکند که: "یک ملیون و 300 هزار تا دو ملیون نفر ایرانی در این مراسم حضور دارند. بدین ترتیب، دست کم بین 130 ملیون تا 200 ملیون دلار از در آمدهای کشور به عراق انتقال خواهد یافت. شهرداری تهران از مدتها پیش پذیرفت تا در این مراسم به شهرداری کربلا در نظافت شهر کمک کند. آیا این هزینه ها اسراف نیست؟ آیا اقشار زیر خط فقر ایرانی بیش از همه به این پول نیاز ندارند؟ آیا دولت در شرایطی قرار ندارد که حتی قادر به تامین نیازهای ضروری آموزشی و بهداشتی مردم نیست؟ فقط مردم عراق نیستند که به عنوان نذر از زائران پذیرایی میکنند، بسیاری از ایرانیان نیز هزینه های زیادی بر این امر کرده اند. درست همانگونه که در ایام محرم در ایران میکنند. این هزینهها را هم باید محاسبه کرد. مردم ایران 5 ملیارد تومان نذر زوّار مراسم اربعین کردهاند." این انتقاد اگر وارد باشد، به نحو اولی در دیگر ایام سال و در سفرهای ایرانیان به دیگر ملل جهان سزاوراتر است. فرض بفرمایید که ماجرای سفر ایرانیان به کشورهای دیگر از قبیل امارات و ترکیه را پیش بکشیم. سالانه چند ملیون دلار از قِبَل سفر ایرانیان به این کشورها سرازیر میشود.؟ آیا عمل مسافرین به دیگر کشورها جای نقد دارد؟ خیر، هیچ خردهای بر آنان روا نیست و نباید باشد. همانگونه که ایراد آوردن بر زائران کربلا نیز از این منظر بیمورد است. اگر سرازیر شدن سرمایه ایرانی در کشور عراق مورد نزاع است، اتلاف این سرمایه در دیگر کشورها هم مورد سئوال است. در ثانی، نویسنده خرده گرفته است که چرا ایرانیان نذر و نذورات میکنند و هزینه های سنگینی را اتلاف میکنند. سئوال ما این است که شما به جای ماجرای اربعین و هزینههای بیشمار آن، ماجرای نوروز ایرانی را قرار دهید. در 15 روز ایام نوروز چرا ایرانیان، آتش در خرمن اموال خود میزنند؟ خانوادهها به مسافرت میروند، رخت نو به تن میکنند و خانه مجلل میکنند. اگر سُرور نوروزی رواست، چرا عزای اربعینی جایز نباشد؟ اگر هزینههای آن میدان به چشم نمیآید چرا سرمایههای این عرصه برجسته شود؟ اگر استفاده از اموال شخصی جایز و رواست، که البته رواست، در امور معنوی و دینی از جمله نذر و سفر زیارتی هم رواست. استفاده از نیروهای دولتی و شهرداری چرا باید در این حرکت مردمی مورد غضب قرار گیرد؟ روز 13 بدر نیز حرکتی مردمی است و نه به فرمان حکومت است و نه با مایه گذاشتن از قدرت؛ اما مگر در این موارد، دولت دخالت نمیکند؟ و صرف هزینه نمیکند؟ در ماجرای اربعین هم، حرکتی مردمی شکل میگیرد و دولت نیز همت میکند و برای انضباط آن میکوشد. در مقالهای دیگر و در نقد راهپیمایی اربعین، گفته شده است که: "عزاداری در حد معقول اگر با هدف تعمیق محبت و علاقه باشد و با شناخت و آگاهی و از همه مهمتر با پیروی از مکتب امام حسین سلام الله علیه همراه شود ارزشمند است. اما عزاداری به عنوان یک قالب و ابزار نباید اصلی شود که متاسفانه در روّیه و مناسک کنونی این شکل را پیدا کرده است. کثیری از کسانی که برای امام حسین صلوات الله وسلامه علیه عزاداریهای طولانی میکنند، حتی روایتهای مشهور ماجرای عاشورا و نهضت امام حسین سلام الله علیه را نمیدانند و تحت تاثیر برخوردهای تحریف آمیز و نادرست از آن واقعه دوران ساز هستند" . اینکه میباید با معرفت، به مراسم مذهبی روی آورد سخن حقی است. نمیتوان آنرا منکر شد. اما دینداری مراتبی دارد. نمیتوان مراتب پایینتر دینداری را ایراد گرفت و آنرا در نظر نیاورد. هر چند، بر این باورم که زائران کربلا از معرفت بالای دینی بهره بردهاند، اما خرده گرفتن بر آنها از این منظر که زائران، مرتبهی مادون دینداری را برگزیدهاند نیز روا نیست و خلاف مشی عقلانیست. سخنی با روشنفکران دینی روشنفکران دینی بر مقولاتی تاکید کردهاند تا دینداری پیراستهای را به ارمغان آورند. آنها کوشیدهاند تا قرابت میان آموزههای دینی و شیوههای اخلاقی و انسانی را نشان دهند و برجسته سازند. یکی از تعلیمات روشنفکری دینی، اخلاقمداری است. در فلسفه اخلاق از سه سنخ اخلاق سخن به میان میآید. یکی اخلاق فایدهگراست و دیگری اخلاق وظیفهگرا و در آخر هم اخلاق فضیلتگرا. در اخلاق فضیلتگراست که آدمی فراتر از فایدهها و وظایف اخلاقی عمل میکند و به فضیلت اخلاقی نائل میآید. در راهپیمایی اربعین هم، نهایتِ اخلاق مداری رخ نموده است. وقتی که انسانی انواع تدابیر را به کار میبندد تا خستگی از تنِ همنوع خود به در کند، نهایت اخلاقمداری رخ داده است. وقتی که میزبانی، بر زائرانِ مسافر، چنان اعتماد میکند که خانه خود را بی هیچ چشم داشتی در اختیار آنها قرار میدهد، اوج اخلاق گرایی را به نمایش میگذارد. هنگامی که انسانی، کوچکترین خدمتی که از او میآید را از دیگران دریغ نمیکند و خود را سایهبانِ زائری معلول قرار میدهد، او اخلاق را نیز شرمنده خود کرده است. میتوان و میباید این نحوه از اخلاق مداری را برجسته کرد و آنرا تعمیم داد و در دیگر ایام نیز آنرا به کار بست و بدان توصیههای مشفقانه کرد، نه اینکه بر آن خرده گرفت و برنتابید. پلورالیزم دینی دیگر آموزه روشنفکران است. حُرمت نهادن بر دیگر مذاهب و ادیان، اگر در دیگر ایام سال تحقق نمییابد و کمتر مورد عنایت قرار میگیرد، اما راهپیمایی اربعین، تجلیگاه این مفهوم است. بنگرید به موارد عدیدهای که غیرِ شیعیان بر حرم حسینی وارد شدهاند و قدر دیدهاند. "موکب المسیحین فی الحرم الحسینی" از دستههای عزاداری در حرم ابا عبدالله بود. تابلوی "انا ایزدی و روحی فداک یا حسین" دیگر از موارد حضور غیر شیعیان بود. برخی علمای اهل سنت نیز در قالب دستههای عزاداری به حرم وارد شدند و مورد عنایت و توجه زائران قرار گرفتند. این نحوه از رفتار مداراگونه و احترام بر کیشِ دیگران، اگر در سایر ایام سال نیز مورد توجه قرار گیرد، شریعت مهر انگیز اسلامی را تحقق میبخشد. خشونت پرهیزی و مداراگرایی از دیگر اندیشههای روشن اندیشان معاصر است. خشونت پرهیزی برآمده از این عقیده است که برای رسیدن به نتیجه، استفاده از خشونت ضرورتی ندارد. همان عملی که شیعیان در اربعین به رخ کشیدند. در اوج نزاعها و خشونت طلبیهای داعش و در نهایتِ تهدیدهای نابخردانه، شیعیان با راهپیمایی سکوتِ اربعین، مشی خشونت پرهیزی را ترویج دادند؛ بدون اینکه خونی بریزند و سنگی بر بنای ناراست خشونت طلبی بیفزایند. آنان مدارا میکنند و لب فرو میبندند و با سکوتِ عظیم خود، منش دینی و اخلاقی خود را به انجام میرسانند. این رَویّه اگر امتداد یابد و منش مدارا طلبی مورد تاکید قرار گیرد، میتواند گرههای ناگشوده بسیاری را بگشاید. تاکید بر معنویت، به عنوان گوهر دینداری، از دیگر مواردی است که روشنفکران دینی بدان التفات ورزیدهاند. ماجرای اربعین حسینی هم نمودی از معنویتی است که ملیونها نفر را با پای پیاده به کربلا میکشاند. منتقدانِ راهپیمایی اربعین بر این باورند که سویههای هویت بخشی این ماجرا در حال فربهی است و میباید از آن مانع شد؛ اما بر این نکته نیز میباید توجه داد که همین هویّت نیز با محوریت معنویت سامان یافته و ثمر بخش گردیده است. معنویتی که از این سفر زیارتی نصیب میشود، میتواند یکی از عوامل برجستهی این سفر روحانی لقب گیرد. روشن اندیشان دینی اگر بر مصداق یابی اندیشهها و تئوریهای خود التفات میورزند، سفر زیارتی اربعین را نباید به دیدهی انکار بنگرند. این واقعه میتواند الگویی بر آموزههای روشناندیشان دینی هم در حساب آید. تعمیم این رفتارها میتواند تحقق آموزههای آنان را نیز در پی داشته باشد. وظیفه روشن اندیشان اما در این زمان، برجسته کردن ماجرای راهپیمایی اربعین و دریافت نکاتِ نیک آن و توصیه به تعمیم آن در طول ایام زندگانی است؛ نه تخفیف و خردهگیری. حرارتی که در قلوب مومنان درگرفته است، می تواند امتداد یابد، زندگانی را اخلاقی، معنوی و ثمر بخشتر کند و آموزههای روشن اندیشان دینی را نیز به مقصد نزدیکتر گرداند. "اِنَّ لِقَتلِ الحُسَین حَرارَهٌ فی قُلوبِ المُومِنینَ لا تَبرُدُ اَبَدا". * مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.