مهران محمدی فشارکی

ویزۀ رسام؛

با پیروزی حسن روحانی اصلاح طلبان یک نفس راحتی کشیدند و خدا را شکر کردند که  "آن  مرد رفت"  واز امروز تا چهار سال باد به پرچم اصلاح طلبان می خورد.

غافل از اینکه در کشور ما تغییر دولت به معنی تغییر تاکتیک است نه تغییر استراتژی ، دولت عوض می شود و به جای احمدی نژاد دکتر روحانی با شعار تدبیر و امید سر کارمی آید تا شاید بخشی از آزادیهای غصب شده ملت را به آنها بر گرداند.

اما باید پذیرفت که حسن روحانی هم باید بر روی خطی حرکت کند که اقتدارگرایان سالهاست آن را بر روی سیاستهای نانوشته این نظام رسم کرده اند و خواسته ملت و اصلاح طلبان از جناب روحانی در این چهار سال و یا بهتر بگوییم در این هشت سال تغییر این استراتژی حاکم بر کشور است که تا این سیاستهای قیّم مآبانه در نظام کشیده شده باشد در بر همان پاشنه اصولگرایانی می چرخد که کمترین جرمشان تغییر شعارهای اولیه انقلاب یعنی استقلال ،آزادی وجمهوری اسلامی است که مردمانش خود حاکم برسرنوشتشان باشند و کسی نخواهد به زور آنها را به بهشت بفرستد .

در همین راستا و به درخواست انجمن اسلامی دانشگاه شیراز در روز 16 آذر ماه بمناسبت روز دانشجو دعوتی ازحجت الاسلام والمسلمین هادی غفاری ازپیشکسوتان قبل ازانقلاب و عضومجمع نیروهای خط امام صورت گرفت اما مانند همیشه عده ای هنجار شکن با هوچی بازی به این جلسه قانونی حمله ور شده و با ایجاد اخلال در نظم این مراسم مانع از اجرای مناسب این نشست دانشجویی شدند و در ادامه نیز با هماهنگی گروهها فشار و حمله ور شدن به اتو مبیل حامل این روحانی مبارز قدیمی خسارتهایی را به اتومبیل ایشان وارد نمودند.

هر چند اینگونه رفتارهای خلاف قانون سالهاست که در کشور ما مسبوق به سابقه بوده و هرچه هم فریاد اعتراض بلند شد نه تنها صدا به جایی نرسید که تازه حامیان تازه ای هم پیدا کردند اما شور بختانه آنچه موجب رنجش بیشتر این اتفاقات در کشورما شده و می شود حمایتهای صریح و آشکاری است که توسط مسئولان صورت می پذیرد مسئولانی که خود باید سر لوحه قانونمداری و قانونمندی باشند خود را مافوق قانون دانسته وبه زعم خود تفسیر قانون نموده و نسخه شفا بخش هم تجویز می کنند اما تجویزشان به جای آنکه شفا دهد کور می کند!

همانگونه که دراظهار نظرات نسنجیده شان بدون بررسی عواقب این سخنان عده ای جوان خام و احساساتی را تحریک کرده و به کارزار مقابله با مردم می فرستند که هنوز داغ آن سخنان هیجانی وغیر منطقی بر چهره زنان و دختران ما خود نمایی می کند در همین رابطه و در پی سخنرانی حجت الاسلام هادی غفاری امام جمعه موقت شیراز سید ابو الفضل رضوی اردکانی طی مصاحبه ای گفته : اگر هادی غفاری فرار نکرده بود دانشجویان بسیجی دندانش را خرد می کردند !!

واعجبا از این سخنان ، هر کس نداند بنظرش سخن یک گنده لات چاله میدانی و کلاه مخملی دهه بیست و سی دوره پهلوی است که بخواهد در خیابان نسق بگیرد.

این دسته از امامان جمعه و نمایندگان رهبری که یا چوب تر بلند می کنند و یا دندان خرد می کنند و یا فتوای خون ریزی و.... صادر می کنند از کجا درس می گیرند؟ ومگر اینان درمکتب قال الصادق و قال الباقر درس نخوانده اند؟

مکتب اهل بیت ما که مکتب ارشاد و هدایت بود نه مکتب تعزیر و تنبیه !

روش سلبی و تنبیهی امامان جمعه با مخالفانشان اینقدر که به روشهای بزن بهادری کوچه بازاری شبیه است به روشهای خدا و پیغمبری نمی ماند خداوندی که درقرآنش نگران نوع دعوت موسی از فرعون است تا جایی که به موسی امر می کند که اگر نزد فرعون رفتی باید با او به نرمی و مهربانی سخن بگویی شاید دلش نرم شود و ایمان بیاورد فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی *

دغدغه اش این است که پیامبرش با لحن تند و خشن با دشمنش سخن بگوید . پس باید به این آقایان ائمه جمعه و جماعات گفت: هادی غفاری و یا هر منتقدی در این نظام هر که باشد از فرعون بدتر نیستند که شما برایشان حکم صادر کرده و عده ای جوان کم سن و سال را با این سخنان تحریک به عکس العمل می کنید و مگر هادی غفاری و دیگر سخنرانان بدون دعوت و هماهنگی مسئولان مربوطه آمده اند که عده ای بخواهند دندانشان را خرد کنند ؟

آقای امام جمعه موقت شیراز؛ تو را به خدا کجای سخنان هادی غفاری نشر اکاذیب بود و یا حاوی توهین به کسی بوده است ؟ ایراد سخنان وی کجاست ؟ برفرض محال در صورتی که سخنان هادی غفاری کذب محض و یا حاوی مطالب توهین آمیزبوده باشد باز سزایش خرد کردن دندان نیست .

پس قوه قضائیه در این میان چه کاره است ؟ آیا رفتار اسید پاش اصفهانی نسبت به زنان مانتویی ویا چاقو زدن جوان بسیجی به دختران مانتویی جهرمی و یا دهها مورد دیگر که با همین حکم های صادره از طرف شما و همکارانتان صادر می شود با روح قانون اساسی کشور و با موازین شرعی و اسلامی مطابقت دارد ؟

آیا هرآخوند صاحب تریبونی می تواند بر اساس معیارو سلیقه خودش فتوا صادر کند ؟ اگر جوابتان مثبت باشد پس چرا سید مهدی هاشمی را اعدام کردید؟ شاید اوهم به تکلیف و به دستور مرجع تقلیدش عمل کرده بود و اگر جوابتان منفی است پس چرا جوابگوی بازخورد سخنانتان در جامعه نیستید؟ پس بهتر آن است که برای دور ماندن از این همه چراهای احتمالی از اظهار نظر غیر کارشناسی خودداری کنید و اجازه بدهید کارشناسان امر و مسئولان مربوطه در این مورد اقدام کنند .

* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.