علی صبا
اظهارات روز گذشتۀ معاون وزیر اطلاعات در شهرستان بم دربارۀ تعطیلی دفاتر 17 شبکۀ ماهواره ای تلویزیونی شیعه در حقیقت بازتولید خبر واتهاماتی بود که از نزدیک به چهار ماه قبل بارها وبارها نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بارها وبارها آنرا تکرار کرده ند. وجه مشترک شبکه هایی که پورفلاح، معاون وزیر اطلاعات دولت ایران، آنها را شبکه های تفرقه افکن نامیده است حاکی از این واقعیت است که فصل مشترک این کانالهای ماهواره ای انتساب وبعضاً ارتباط برخی از این شبکه های با بیت مرجعی سنتی در قم به نام سید صادق شیرازی است. مرجعی که بیش از یک دهه رهبری بیت شیرازی وطیف سنتی حوزه در نقد جمهوری اسلامی وتئوری ولایت مطلقۀ فقیه را برعهده دارد. پرداختن به بیت شیرازی ونقش رهبران شاخص آن در دوران پس از انقلاب بهمن 57 نیازمند مجالی دیگر است، اما رصد رفتارهای چندماهۀ اخیر نظام در اعمال فشار بر سید صادق شیرازی وهمزمانی تشدید فشارها با بالاگرفتن دایرۀ وقلمرو نقدهای این " آیت الله تیزهوش" نشان می دهد، اتهام تفرقه افکنی وبرخورد با شبکه های ماهواره ای نزدیک به وی، محملی برای تسویه حسابهای سیاسی با یکی از سرسخت ترین منتقدان رهبری در پایتخت مشروعیت نظام یعنی شهر قم شده است. این تحلیل بویژه هنگامی تقویت می شود که بدانم اظهارات معاون وزیر اطلاعات پس از کمتر دو هفته از اظهارات سید صادق شیرازی در انتقاد از وجود زندانیان سیاسی وعقیدتی در ایران صورت می گیرد. آیت الله شیرازی طی سالهای گذشته از مناسبتهای مذهبی به عنوان ابزاری برای نقد حکومت وبرقراری ارتباط با دیگر طیف های خارج از دایرۀ مذهبیون بهره جسته است. سالروز رحلت پیامبر اسلام در واپسین روزهای ماه صفر امسال مناسبتی بود تا این مرجع تقلید سنتی از زاویه ای دیگر، زبان به نقد نظام جمهوری اسلامی بگشاید وبا استفاده از همان ابزار مورد علاقۀ رهبر جمهوری اسلامی، یعنی شبیه سازی تاریخی، وبا طرح قرائت منحصر بفرد خود از سیاست ورزی پیامبر اسلام بر مبنی عدم وجود زندانی سیاسی وعقیدتی در حکومت پیامبر، تلویحاً وجود این دست از زندانیان در جمهوری اسلامی را فاقد وجاهت شرعی وقانونی بداند. "فتح نرم" هیئت های مذهبی در پایتخت های مذهبی نظام تز اصفهان تا مشهد وقم ویزد در قالب "نو اخباری گریِ سیاست گریز" درکنار توسعه افقی گفتمان بیت شیرازی واهتمام ورزیدن به مقولۀ حقوق که بطور ویژه ای در فتوای تحریم مصادرۀ اموال زندانیان سیاسی به اوج خود رسید، حساسیت ارکان قدرت نسبت به بیت شیرازی واحیای نقش روحانیت سنتی در معارضه با جمهوری اسلامی را برانگیخته است. روش حکومت در برخورد با این کانون رو به گسترش قدرت، ترور شخصیت واستفاده از انحصار رسانه ای برای بی اعتبار کردن گفتمان مرجعیت سنتی بوده است. مسأله تأکید بر برخی مقوله های خاص درون مذهبی، که شاخصۀ بیت شیرازی در سالهای اخیر بوده است، محل تأمل وگفت وشنود فراوان است، اما با این همه نمی توان پیوندی منطقی میان این مسأله وتفرقه در میان مذاهب برقرار ساخت، چه مسأله تنش های مذهبی نه در دوران حاضر بلکه مسأله ای مسبوق به سابقه در تمامی ادوار تاریخی ایران وبلکه بشریت پس از ورود اسلام وحتی پیش از آن بوده است. مرتبط ساختن نزاعهای فکری با جنگهای خونین برخواسته از تضاد منافع مادی، اقتصادی وسیاسی به مثابۀ تحلیلی ساده انگارانه وکودکانه است که نهادهای امنیتی نظام با القای آن تلاش دارد تا انحراف افکار عمومی را از پرداختن به انگیزۀ اصلی برخوردها با مخالفان ومنتقدان مذهبی بازدارد. در مقابل، هواداران بیت شیرازی وبرخی چهره های شاخص آن علاوه بر آنکه بارها بر تنوع وتکثر دیدگاههای موجود در چهارچوب این مرجعیت سنتی تأکید کرده اند، همواره این نکته را خاطر نشان کرده اند که نزاع وجنگ میان شیعه وسنی در منطقه ریشه در اختلافات فکری وعقیدتی میان پیروان دو مذهب ندارد، بلکه خواستگاه این نزاع رقابت ایئولوژیک نظام جمهوری اسلامی وبرخی ماجراجویی های منطقه ای نظام در کشورهای همجوار سنی مذهب از جمله عربستان سعودی بوده است. رویدادهای سوریه وپیگیری جهت گیری رسانه های سنی وسلفی منطقه بویژه در میان شبکه های عرب زبانی همچون الجزیره والعربیه به روشنی گویای این واقعیت بود که مشکل اصلی اعراب سنی مذهب همسایه نه شیعیان متعصب وپی ورز شیرازی، بلکه سرداران سپاه قدس اعزام شده به عراق، یمن، سوریه، لبنان ومصر دیگر کشورهای اسلامی است، نکته ای که حتی سید حسن نصر الله در سخنرانی اخیر خود در لبنان بدان اذعان نمود. افکار عمومی اهل سنت، ایران را مسئول کشتار سنیان سوریه ویمن می دانند، همچنان که آخرین نظر سنجی در جهان عرب حکایت از سقوط بی سابقه محبوبیت ایران در کشورهای منطقه دارد. مؤسسه تحقیقاتی «پیو» (Pew) روز سهشنبه ۲۱ خرداد نتایج یک نظرسنجی را منتشر کرده که در ۳۹ کشور جهان انجام شده و نشان میدهد که ایران نه تنها از نظر سیاسی در جهان منزوی است بلکه در بیشتر کشورها، از جمله در لبنان و مناطق فلسطینی، محبوبیتی ندارد. بر اساس این نظر سنجی بیشتر مردم کشورهای مسلمان که این نظرسنجی در آنها انجام شده نیز ایران را کشوری منفی و غیرمحبوب میدانند. میزان عدم محبوبیت ایران در اردن ۸۱ درصد، در مصر ۷۸ درصد، در ترکیه ۶۸ درصد، لبنان ۶۰ درصد، و مناطق فلسطینی ۵۵ درصد است. نکتۀ دیگری که در این میان کمتر مورد توجه قرار می گیرد، فرافکنی نظام وبهربرداری حکومت از آشفتگی رسانه ای موجود وارسال پیامهای مغشوش به فضای فکری جامعه است. در حقیقت، آنچه طی سالهای گذشته مسألۀ شکاف شیعه وسنی را دست کم در داخل کشور بیش از هر زمان دیگری گسترش داده است نه احداث وافتتاح چند شبکۀ ماهواره ای، بلکه رفتار تبعیض آمیز حکومت با اهل سنت در داخل کشور وعدم اعطای مجوز به آنها حتی برای برگزاری نماز جمعه ومحروم ساختن آنان از تصدی پستهای مهم حکومتی بوده است. درچنین فضایی بدیهی است که پیامد شهروند درجه دو بشمار آوردن اهل سنت، چیزی جز اختلاف وچند دسته گی در میان ایرانیان نخواهد بود. از سوی دیگر، اتهام تفرقه افکنی به شبکه های ماهواره ای مستقل شیعه در حالی صورت می گیرد که علیرغم بازداشتها، سرکوبها ومصادرۀ گستردۀ اموال دفاتر این شبکه های تلویزیونی، مقامات ذیربط نظام برای اثبات مدعای تفرقه افکنی حتی از ارائۀ یک سند در ارتباط با این اتهام در دادگاهی علنی وعادلانه وبا حضور هیئت منصفه ومصابق موازین قانون اساسی جمهوری اسلامی خودداری کرده اند. نکتۀ جالب دیگر اینکه، اساساً حتی بحث نزاع فکری میان شیعه وسنی بحثی است که دو شبکۀ کاملاً رسمی ووابسته به جمهوری اسلامی خود درگیر آن بوده وهستند. راهبرد استفاده از برگۀ شیعیان منطقه در راه بسط نفوذ جمهوری اسلامی، حکومت را بر آن داشت تا با اختصاص بودجه ای کلان از محل درآمدهای نفتی در سالهای صعود سرسام آور نرخ نفت، شبکه هایی همانند "الکوثر" و "ولایت" را از دیدگاه طرح مسائل مورد اختلاف شیعه وسنی تأسیس وراه اندازی کند. چهره هایی مانند کمال حیدری، کارشناس جنجالی شبکۀ الکوثر، و محمد قزوینی، ودیر مسؤول شبکۀ ولایت، محصول بیش از پنج سال فعالیت تفرقه ساز وجنجالی شبکه های وابسته به حکومت جمهوری اسلامی هستند. چهره های وشبکه هایی که نه تنها در جریان برخورد با شبکه های ماهواره ای شیعه مورد برخورد قرار نگرفتند، بلکه کارشناسان شان هم روابط گرمی با بیت رهبری وشخص آیت الله خامنه ای دارند. با توجه به مجموع آنچه گفته شد، اظهارات اخیر معاون وزیر اطلاعات را باید در چهارچوبی فراتر از اظهارات ومدعیات ظاهری مقامات حکومت ودر پس انگیزه های سیاسی سران حکومت در فضا سازی برای فشار بیشتر بر مرجعیت سنتی ومستقل حوزه ارزیابی نمود. * مقالات ومصاحبه های مندرج درسایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.