صادق محدثی

برای آنانکه با وبسایت عماریون ودست اندرکاران آن، طیف چماقداران موسوم به انصار حزب الله ودر حقیقت یاران شیطان، انتشار اظهارات سخیف وزنندۀ روح الله بجانی چندان دور از ذهن ونامأنوس نبود. روح الله بجانی بعنوان فرماندۀ انصار حزب الله تبریز ونیز فرماندۀ نیروهای سیصد نفری موسوم به جیش الخامنه ای ( ارتش خامنه ای) از نمایندگان واز مشت های نمونۀ خروار ارعاب، ترور ووحشت در ساختار حکومت ایران بشمار می رود که استفاده از الفاظی آنچنانکه او دربارۀ مرجعیت شیعه بکار برده است از چون اویی دور از ذهن وانتظار نیست.
اما در این میان بسیارند دوستان ناآگاه یا غافلی که از بجانی وعماریون تافته ای جدا از بافتۀ نظام حاکم برایران می سازند ودر صدند تا با جدا کردن حساب این جریان از رهبری وشخص آقای خامنه ای، این جریان را اقلیتی جدا از نظام تصویر کنند. این دوستان ناآگاه در حقیقت عامدانه یا از سر سهو وسهل انگاری میان مقبولیت این جریان در نظام ومطلوبیت آن توسط سران نظام فرقی نمی گذارند.
جریان افراطی گرایی که بجانی، پناهیان، ازغدی، حسینیان، اراکی ودیگرانی از این سنخ آنرا نمایندگی می کنند، حتی اگر از سوی کلیت نظام از مقبولیت حداقلی برخوردار نباشد اما استقرای تجربی ومراجعه تاریخچه حکومت ایران در برخورد با مخالفان نشان می دهد، این جریان حتی به فرض عدم اقبال اجمالی تمامی سران حکومت به آن، اما حداقل مطلوب ومقبول رأس هرم حاکمیت یعنی آقای خامنه ای بوده وهست. این جریان هرگاه که انتقادها واعتراضات از سران نظام بالا می گرفته است با چراغ رهبری وبیت آن پا به عرصۀ رسانه ای واجتماعی گذاشته وبا فضا سازی زمینۀ حذف فیزیکی مخالفان ومنتقدان خود را فراهم آورده اند. قتلهای زنجیره ای وآنچه در ترور منتقدان نظام رخ داد بهترین گواه بر این مدعاست.
قتلهای زنجیره ای، ترور مخالفان نظام در خارج از کشور وتهدید معترضان توسط عناصر وابسته به نظام در داخل وخارج نشان از رغبت وعطشی دیرپا وپنهان در ذات وجوهر نظام حاکم بر ایران دارد، که بر اساس آن مخالفان از هر صنف وطیفی وبراساس حکم اولی محکوم به انتخاب میان دو گزینه اند، یا انزوا وحذف اجتماعی وحصر ویا حذف فیزیکی وترور! بجانی ها، امامی ها و لاجوردی ها وپناهیان ها اجراکنندگان ردۀ چندم این راهبرد استراتژیک نظام هستند. راهبردی که در دیرزمانی در بیت رهبری تدوین وتصویب شده واجرای آن بر عهدۀ این چماقداران گذاشته شده است. ازهمین رو در حقیقت مسؤول اظهارات بجانی وتهدید وی به ترور آیت الله سید صادق شیرازی، نه او بلکه رهبری است که نخستین بار به فتنه تفرقه میان شیعیان دامن زد وبا کاربرد الفاظی همچون شیعه لندنی وانگلیسی درحقیقت به چماقداران محبوبش نقشه راه آینده را نشان داده و اسم رمز عملیات برعلیه جریان وبیت الله العظمی شیرازی را بر زبان جاری ساخت.
اما این همه داستان نیست!رویۀ دیگر این سکه وحقیقت پنهان در ورای اظهارات بجانی وپیش تر از او آیت الله خامنه ای حکایتی از واقعیت پنهان دیگری هم دارد. تجربه برخورد با مخالفان در جمهوری اسلامی نشان داده است که رسانه ای کردن دشمنی وعداوت با منتقدان ومعترضات وپس از آن تهدید وارعاب آنان، به سبک یالثاراتی ها وعماریون، در حقیقت فازهای آخر پروژه برخورد با منتقدان ومعترضان را تشکیل می دهد. آقای خامنه ای علاقه زیادی به پنهان کاری وبه تعبیر عامیانه ترور زیر آبی مخالفان خود دارد وتاضرورت اقتضا نکند، دشمنی خود را علنی وآشکار نمی سازد وبه اقتضای سیاست ورزی در معنای امروزی اش پنهان کاری وکشتن بی سر وصدای مخالفان را بر شیوه های دیگر برخورد ترجیح می دهد. ترورهای خاموش دگراندیشان در پروژه قتلهای زنجیره ای نشان از علاقمندی ایشان به ترور پنهان مخالفان دارد. در نمونه ای دیگر از اینگونه پنهان کاری ها، محمود علوی، وزیر کنونی اطلاعات ایران، چندی قبل با اشاره به برخی اقدامات ماموران این وزارتخانه در خارج از کشور، گفته بود  برخی چهره‌های مخالف مسلح جمهوری اسلامی "هدف تیر غیب قرار گرفتند. "
اظهار آشکار دشمنی با بیت آیت الله العظمی سید صادق شیرازی وتصریح امروز اعوان انصار نظام به ترور از جمله اظهارات بجانی ویا سخنان دبیرکل سازمان تقریب مذهب، اراکی، که خبر از حملۀ خودجوش مردم قم به آیت الله العظمی شیرازی داده بود، ودیگرانی همانند اینان، درحقیقت تجلی آشکار سلسله ای از فشارهای پنهان بر بیت آیت الله العظمی شیرازی است ودر ذات خود  گواهی براین مدعاست که نظام برای حذف مخالفان ِ حتی مذهبی هم از توسل به ابزار خشونت، ترور وحذف فیزیکی ابایی ندارد.
اظهارات اینچنینی از سوی مسئولینی همانند علوی، بجانی واراکی وتصریح علنی مبنی براحتمال حذف فیزیکی یک مرجع تقلید، در واقع شهادتی از سوی دست اندرکاران امنیتی حکومت ایران واعتراف آنان به جنایتی دیرینه در حق بیت شیرازی است که سالهاست در هیاهوهای رسانه ای از دید ناظران دور مانده است. این اظهارات در حقیقت اعتراف به این مسأله است که گزینه ترور وحذف فیزیکی خاندان شیرازی وبزرگان آن هیچ گاه از دید سران نظام دور نمانده است. این اظهارات در حقیقت دلیلی شاهدی گویا وقطعی مبنی بر دخالت مستقیم وهدفمند نظام ورهبری برای ترور کاندیدای بیت شیرازی برای تداوم مرجعیت در این بیت اصیل مرجعی را نشان می دهند. ترور ناحوانمرانه آیت الله سید محمد رضا شیرازی، برادرزاده آیت الله العظمی سید صادق شیرازی واز ارکان مهم بیت شیرازی در سالهای نه چندان دور گذشته، در دوازده خرداد 1387 در حقیقت یکی از فازهای عملیاتی پروژۀ نظام دربارۀ ترور بزرگان بیت شیرازی دانست. دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی با هدف قرار دادن سید محمد رضا شیرازی در حقیقت آلترناتیو بیت شیرازی برای تداوم واستمرار مرجعیت شیرازی را هدف گرفت. تروری که زمینۀ فشارهای امروز وتهدید شخص آیت الله العظمی سید صادق شیرازی را فراهم آورد وانچه امروز دیده می شود در حقیقت تداوم معنادار ترورهایی است که بجانی اخیراً از آنها پرده برداشت.
طرفه تز اینکه، همین کسانی که امروز آیت الله العظمی شیرازی وبیت ایشان را به تندروی وافراطی گری متهم می سازند، خود به افراطی ترین اشکال وزشت ترین وقبیح ترین وسایل برای ارعاب منتقدان متوسل می شوند. آیت الله العظمی شیرازی وبیت ایشان هیچ گاه وارد کارزار حذف فیزیکی مخالفان ومنتقدان نشده وهیچ گاه در این جهت گامهای تئوری وعملی برنداشته اند. در مقابل مدعیان وحدت، با این اظهارات خود در حقیقت بار دیگر این ادعا را مسجل ومسلم ساختند که مدل حکومتی ایران، در حقیقت الگو ومدل شیعی داعش در ایران است که برای خاموش کردن صدای مخالفان خود از بکاربستن هیچ ترفندی ابا نمی کند.
در مجموع باید گفت؛
اولاً، مسئول تمامی آنچه امروز نسبت به آیت الله العظمی شیرازی وجریان شیرازی رخ می دهد بر عهده شخص رهبری است وآقای خامنه ای شخصاً مسئولیت اظهارات تحریک آمیز خود وبالتبع رفتارهای خشونت طلبانۀ مقلدان افراطی خود را بر عهده دارد. اظهاراتی که در باب تهدید جانی مرجعیت شیعه تاکنون انجام شده ومی شود نتيجه ومحصول سياستهای رهبر حکومت ایران آقای خامنه ای است.
ثانیا، تهدیدهای امروز گروه افراطی در حقیقت تکمیل پروژۀ برخورد فیزیکی با بیت آیت الله العظمی شیرازی است که آقای خامنه ای ووزارت اطلاعات ایران با ترور  آیت الله سید محمد رضا شیرازی وبنا بر شواهدی بسیار قبل تر با مسموم ساختن آیت الله العظمی سید محمد شیرازی، مرجع فقید، آنرا آغاز کرده بود.
هشیاری دوستان ورساندن این پیام صریح وروشن، ما را به تحلیلی واقعی از آنچه در جریان است، سوق خواهد داد وزمینه های واکنش سریع، هوشمندان ومؤثر آینده را فراهم خواهد ساخت.

* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.