محمود صارمی
ویژۀ رسام؛ محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران ایران، چندی پیش در اجتماع موسوم به «شکوه مقاومت» در کرمان با بیان اینکه انقلاب اسلامی در حال گسترش است و از دستاوردهای بزرگ آن صدور تفکر مقاومت و ایستادگی به کشورهای مختلف است، تصریح کرد: «اگر تفکر ایستادگی و مقاومت به کشورهایی چون سوریه، عراق و لبنان صادر نمیشد معلوم نبود سرنوشت این کشورها چه میشد. انقلاب یمن بدون این تفکر به پیروزی نمیرسید، لذا اینکه آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی تمام اهداف شومشان علیه ملت ما به نتیجه نمیرسد، به خاطر همین تفکر مقاومت است». صحبت های محمد علی جعفری در حالی مطرح می شود که پیشتر مقام های نظامی و امنیتی ایران دخالت های خود را در کشورهای همجوار نفی می نمودند، اما در ماههای اخیر فرماندهان نظامی ایران از دخالت های آشکار خود در کشورهای همسایه به عنوان سپر مقاومت در برابر صهیونیست و آمریکا یاد می کنند. این در حالی است که منتقدین داخلی و سیاستمداران کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه معتقدند که دخالت های رژیم ایران در عراق، سوریه، یمن و لبنان منجر به دخالت های آمریکا و انگلیس نیز شده و می تواند باعث برهم زدن وحدت امت اسلامی و جنگ مذهبی در کشورهای اسلامی شود. جمهوری اسلامی از آغاز انقلاب مردمی سوریه به حمایت از رژیم اسد پرداخته است و این رژیم را جزو سپر مقاومت و مخالفان را تروریست می خواند. در وضعیت کنونی، عراق و سوریه برای جمهوری اسلامی، یگانه کشورهای همپیمان محسوب میشوند. رهبری ایران تمام کوشش خود را به کار بسته تا حکومتهای شیعی عراق و اسد پا برجا بمانند و از خطر سرنگونی برهند. اظهارات صریح مقامهای نظامی و امنیتی و سیاسی جمهوری اسلامی دال بر این ادعاست. مهدی طائب، از چهرههای دارای نفوذ در بسیج و سپاه ایران با تاکید بر این که سوریه استان سیوپنجم و یک استان استراتژیک برای جمهوری اسلامی است میگوید: «اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد، اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم، چون اگر سوریه را نگه داریم میتوانیم خوزستان را هم پس بگیریم، اما اگر سوریه را از دست بدهیم تهران را هم نمیتوانیم نگه داریم». در عراق نیز رهبر "جیش المختار" گوش به فرمان رهبر ایران است. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، "جیش المختار" یک گروه شبهنظامی شیعه است و رابطه نزدیکی با سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران دارد. درباره شمار اعضا و تواناییهای گروه "جیش المختار" اطلاع چندانی در دست نیست. ولی عبدالله الرکابی، سخنگوی این گروه میگوید که "جیش المختار" یک میلیون عضو دارد و "واثق البطاط" گوش به فرمان رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله علی خامنهای است. مدتی قبل شنیده شد که جیش المختار" با پخش شبنامه هایی در مناطقی از بغداد مبنی بر تهدید ساکنان آن مناطق، خواستار خروج آنان از آنجا شده بود. الرکابی طرفداران صدام حسین را متهم به دست داشتن در پخش این اعلامیه به منظور تشدید مناقشه شیعه و سنی میکند. جیش المختار"، که نامش در زیر شبنامه تهدیدآمیز آمده، توسط واثق البطاط، از رهبران پیشین بریگادهای حزبالله عراق تأسیس شده است. وی اوایل ماه فوریه ۲۰۱۳ تأسیس این گروه تازه شبهنظامی شیعه را اعلام کرده بود. خبرگزاری آسوشیتدپرس مینویسد که گویا جریان حزبالله عراق توسط سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران راهاندازی شده و به آن آموزش داده میشود. این همان جریان شبهنظامی شیعی در عراق است که تا پیش از خروج نیروهای آمریکایی از عراق در دسامبر ۲۰۱۱، پایگاهها و واحدهای آمریکایی را هدف حملات خود قرار میداد. البطاط به شبکه تلویزیونی الشرقیه گفته بود که او "جیش المختار" را تأسیس کرده تا با سنیهایی مقابله کند که همانند حکومت بشار اسد در سوریه، قصد سرنگونی دولت شیعی نوری مالکی در عراق را دارند. به گزارش آسوشیتدپرس، وی گفته است که نیروی قدس که شاخه عملیات برونمرزی سپاه پاسداران ایران است، نقش مشاور این گروه را دارد. البطاط همزمان مدعی است که این گروه غیر از مشورت، هیچ کمک دیگری از رهبری تهران دریافت نمیکند. اختلاف های طایفه ای در عراق به اندازه ای است که بسیاری از تحلیل گران از احتمال به راه افتادن جنگ داخلی در این کشور سخن می گویند. هرچند ترکیه و ایالات متحده همچنان در صحنه سیاست داخلی عراق نقش های کلیدی را بر عهده دارند اما جدال قدرت های خارجی در این کشور بیشتر به ایران و عربستان سعودی اختصاص دارد. ایران با اکثریت شیعه و عربستانی که پروژه ایران هراسی را پیش می برد. محمد ایوب استاد روابط بین الملل دانشگاه میشیگان در نوشتاری که در ریل کلیر پالیتیک منتشر شد با نشانه رفتن انگشت اتهام خود در خصوص ناآرامی ها در عراق به سمت کشورهای همسایه ادامه می دهد: «میان اختلاف های طایفه ای در سوریه و عراق تفاوت های فاحش بسیاری وجود دارد. در سوریه، اختلاف های قومی ثمره حضور علوی ها در راس قدرت در چهاردهه گذشته است. در عراق شیعیان اکثریت را در اختیار دارند و بر همین اساس گفته می شود که نتیجه آرای ماخوذه در انتخابات های پس از 2003 میلادی در این کشور دست شیعیان را در رقابت با اهل تسنن بالا برده است. بحث دومی که اینجا مطرح است این است که در سوریه ما شاهد تعمیق بحران با ریشه های داخلی هستیم چرا که اکثریتی که علوی نیستند ادعا می کنند که در این سالها به دلیل حاکمیت خاندان اسد بر قدرت از متن به حاشیه دنیای سیاست رانده شده اند. در عراق اما بروز اختلاف های طایفه ای نتیجه حمله ایالات متحده به این کشور در سال 2003 میلادی است. حمله ای که نه تنها به حکومت صدام حسین پایان داد بلکه مولود قریب به یک دهه ناآرامی سیاسی و نظامی در این کشور شده و شاید بتوان گفت که ثمره آن کشوری است که امروز از بسیاری جهان شکست خورده نامیده می شود. این بحران خلا امنیتی را برای بسیاری از شهروندان مهیا کرده و در نتیجه این خلا است که مردم ترجیح می دهند زیر سایه چتر وابستگی های طایفه ای اندک امنیتی برای خود بخرند». در این میان عراق هم تبدیل به صحنه رویارویی سیاست های منطقه ای تهران و ریاض شده است. این در حالی است که ترکیه نیز با مشاهده سیاستها و اقدامات ایران در سوریه و عراق به موضع گیری های ضدایرانی در منطقه روی آورده است. از آنجا که ترکیه و عربستان هر دو متحد استراتژیک آمریکا در منطقه به حساب می آیند پربیراه نیست که ادعا کنیم در عراق امروز شاهد وقوع چندین جنگ نیابتی در دل یکدیگر هستیم. تلاش ایران برای تبدیل شدن به قدرتی منطقه ای این کشور را در مقابل عربستان سعودی قرار داده که به واسطه سرمایه نفتی اش و البته میزبانی از اماکن مقدس مسلمانان، خود را در معادلات منطقه هم برتر می داند. برای درک خصومت عربستان با ایران به سخنان ملک عبدالله در آوریل 2008 اشاره می کنیم که در سیلی از افشاگری های ویکی لیکس از آن نیز پرده برداری شد. وی برای مهار برنامه هسته ای ایران و پایان دادن به نفوذ تهران در عراق جمله ای جنجالی و بی سابقه را بر زبان راند: سر این افعی ( ایران) را از تن جدا کنید. با چنین پیش زمینه ای به سراغ دغدغه ریاض و اعراب اهل سنت متحد وی در منطقه، نظیر اردن برویم. متحدانی که بارها و بارها تاکید کرده اند که از تقویت هلال شیعی که ایران، عراق، بشار اسد و حزب الله لبنان تشکیل داده اند واهمه دارند. عربستان همواره عراق را حیاط خلوت خود در منطقه دیده و اکنون نمی تواند نیل آن به سمت دیگری را باور کند. تعجبی ندارد که عراق درست مانند سوریه به میدان نبرد عربستان و ایران تبدیل شود. ایران از دولت شیعیان حمایت می کند و ریاض هم مخالف این دولتها است. مالکی بر اساس اطلاعات درز کرده از گفتگوهای محرمانه میان مقام های عربستانی و امریکایی از منظر این دو کشور نماینده ایران در عراق محسوب می شد. نسخه ای مشابه را می توان برای افغانستان نیز پیچید. کشوری که در آن پاکستان و ایران به عنوان دو همسایه هم مرز از گروه های سیاسی مختلف حمایت می کنند. پس از خروج نیروهای ناتو از این کشور در پایان سال 2014 میلادی، ایران می تواند جرقه آغاز جنگ داخلی در این کشور را زده و البته فضا را برای مانورهای سیاسی قدرت های منطقه ای هم هموارتر سازد. تحلیلگران آگاه ومستقل معتقدند، شعارهای آزادی قدس و ضد امپریالیستی رژیم ایران برای فریب افکارعمومی، نفوذ در دنیای اسلام ومصرف داخلی کشور ایران صورت می گیرد. پیشتر مقام های دولتی ایران از جمله محمود احمدی نژاد و مسئولان امنيتى دولت خاتمی اذعان نموده بودند که اشغال عراق و افغانستان با کمک مسئولان امنيتى ايران صورت گرفته است. آن ها عنوان کرده بودند، ایران نقش کلیدى در این جنگ ها، با ایالت متحده آمریکا و انگلیس داشته است. با وجود روابط پنهان رژیم ایران با قدرت هاى غربی، اما در ادبیات رسمی این رژیم از ایالت متحده آمریکا به عنوان شیطان بزرگ یاد می شود. * مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.