جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
چرایی های ترور یک عالم ربانی

تاريخ انتشار : 3/18/2015



سجاد نيك آیین

ویژۀ رسام؛    


خبر را که شنیدم، اندوه جانکاه وخشم سرتاپایم را فراگرفت. کجا باید می گریستم وبغض درگلو خفته ام را برسر چه کسی فریاد باید می کردم. خبر شوک آور وباور آن بسی دشوار... شهادت آیت الله سید محمد رضا شیرازی.
هرگز باور نمی کردم که سید بزرگوار ومقدسی که کمترین نشانه ای ازیک بیماری حاد ویا مزمن دراو دیده نمی شد وهرماه بطور منظم توسط پزشک خانواده مورد معایته کامل قرار می گرفت، ناگهان وبدون هیچ دلیلی، دار فانی را وداع گفته باشد؛ بسیار سخت ودشوار بود وباور چنین دروغی، بخصوص برای ما که دیده بودیم وشنیده بودیم که نظام ولایت مطلقۀ فقیه با مخالفان روحانی اش چگونه رفتار می کند، بسی دشوارتر. برای ما که آیت الله العظمی شریعتمداری وشیرازی وقمی و... را دیده بودیم وبرای تمامی آنانکه با منش ورفتار نظام آیت الله خمینی آشنا بوده وهستند، باور طبیعی بودن مرگ این سید مقدس وبزرگوار جز ساده لوحی معنای دیگری نداشت.
خبر قطع ناگهانی وغیرمنتظرۀ برق منطقۀ مورد سکونت ایشان درقم ومشاهدۀ تصاویر چهره وبدن مضروب ومجروح ایشان که مورد ضرب وشتم نیروهای وزرات اطلاعات قرار گرفته بود، بعلاوۀ نمونه برداری از پیکر ایشان وانجام آزماییشهای دقیق پزشکی وتأیید شهادت ایشان دراثر مسمومیت وضرب وشتم توسط پزشکان، ازهمان آغاز علم به شهادت ایشان را به یقین مبدل نمود.
این روزها با برملا شدن مرگ مشکوک بسیاری از فعالان سیاسی ومذهبی مخالف نظام، ماهیت عملیات تروریستی رژیم ولایت مطلقۀ فقیه، آشکارتر وملموس تر شده است. برای همین هم بود که بهنگام شنیدن این خبر، دریک لحظه تمامی دشنام ها وکنایه ها وتهدیدهایی که آیت الله خمینی نثار روحانیون وعلمای "ولایتی" و"سنتی" می کرد درذهنم تداعی شد.

دراین نوشتار ودر آستانۀ هفتمین سالگرد شهادت آن شهید سعید، خواهم کوشید تا به بررسی انگیزه ها وعواملی که به ترور فقیه مقدس آیت الله سید محمد رضا شیرازی توسط رژیم جمهوری اسلامی منجر شد بپردازم.
نظام انقلابی؛ دشمن شمارۀ یک روحانیت ولایتی
"روحانيون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم كم نبودند و نيستند...خطر تحجرگرايان و مقدس نمايان احمق در حوزه‏هاى علميه كم نيست.... طلاب عزيز لحظه‏اى از فكر اين مارهاى خوش خط و خال كوتاهى نكنند، اينها مروّج اسلام امريكايى‏اند و دشمن رسول اللَّه....«ولايتى» هاى ديروز كه در سكوت و تحجر خود آبروى اسلام و مسلمين را ريخته‏اند، و در عمل پشت پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را شكسته‏اند و عنوان ولايت برايشان جز تكسب و تعيش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولايت نموده اند." (صحيفه امام - ج‏21- ص 289 -پيام(منشور روحانيت) به روحانيون، مراجع، مدرسين، طلاب و ائمه جمعه و جماعات)
آیت الله سید محمد رضا شیرازی را به حق باید شاخص ترین عالم وروحانی ولایتی دردوران معاصردانست که آیت الله خمینی اینچنین ناجوانمردانه وبا دراختیار داشتن رسانه ها وبیت المال دولتی برآنها می تازد وسیل تهمت وافترا را برآنها روان می دارد، بدون آنکه مجال هیچگونه دفاعی به آنها بدهد. چرایی این اظهارات آیت الله خمینی که اینچنین برعلمای ولایتی می تازد وبا ادبیاتی بدور از نزاکت وادب آنان را متحجز واحمق می خواند، شاید برای برخی خوانندگان دور ازفضای حوزه، مشخص وروشن نباشد، اما برای آنانکه از نزدیک با اخلاق وروحیات آیت الله خمینی آشناید، چندان غریب نبوده وچرایی آن نیز واضح است.
برای آنانکه با اندیشه ها ونقطه نظرات آیت الله خمینی دربارۀ جریانهای گوناگون روحانیت آشنایند وپیگیر دیدگاههای جنجال برانگیز وی بوده اند درک این نکته چندان دشوار نیست که بنیانگذار نظام ولایت مطلقۀ فقیه، روحانیت سنتی واصیل وعلمای "ولایتی" را که مبلغ راستین پیام اهل بیت علهیم اسلام بوده وآشنا کردن مردمان با معارف اهل بیت علیهم اسلام را تنها راه منطقی ومعقول زمینه سازی واقعی برای ظهور حضرت ولی امر عجل الله تعالی فرجه الشریف می دانستند، بلای جان روحانیت انقلابی می دانست که برای رسیدن به حکومت وپستهای حکومتی ازریختن هیچ خون، بردن هیچ آبرو ومصادرۀ هیچ مالی دریغ نداشت. روحانیت انقلابی که با دنیاطلبی خود تمامی پرده ها تقدس را ازپیرامون روحانیت زدوده بود، تاب وتحمل هیچ عالم مقدسف ولایتی وسنتی را نداشت. دعوت به خشونت وتصفیۀ فیزیکی این روحانیون از همان آغاز دردستور کار آیت الله خمینی بود. همچنانکه سخنان او درپیام منشور روحانیت چراغ سبزی برای این خشونت ودرحقیت تئوریزه نمودن آن بود. از نقطه نظر آیت الله خمینی تمامی روحانیت باید همان حرفی را تکرار می کرد که او می گفت وهمان راهی را می رفت که او راهنمایش بود. سخن گفتن از فضائل اهل بیت علیهم السلام، ابراز برائت از دشمنان آنان وتعظیم شعائر مسائلی بودند که ائتلاف ها وزد وبندهای سیاسی آیت الله خمینی با بسیاری جریانهای تروریستی منطقه ای وبین المللی را خدشه دار می نمود وبه تعبیر عوام فریبانۀ لو اتحاد مسلمین را خدشه دار می نمود. از این راهی نبود جز متهم کردن علمای ولایتی به تحجر وتقدس مآبی وعاملیت اجنبی وبازیچه وبازی خوردۀ دشمن بودن!
ادامۀ مسیر مرجعیت
خاندان شیرازی دراین میان، جامع صفات وویژگی های بوده وهستند که نظام ولایت مطلقۀ فقیه آیت الله خمینی از همان آغازین روزهای انقلاب 57 بشدت از سوی آنان احساس نگرانی می کرد. آیت الله العظمی سید محمد شیرازی، مرجع فقید شیعه وپدر آیت الله سید رضا شیرازی، ازنخستین مراجعی بود که هم به سبب آراء واندیشه های مدرن سیاسی خود از قبیل آزادی بیان، دموکراسی وتعدد احزاب، مورد اقبال نخبگان وروشنفکران بود وهم به سبب ویژگی بارز خاندان شیرازی درولایتی بودن ودفاع از شعائر اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین بشدت مورد احترام توده های مسلمان ومردمی درایران وسایر مناطق جهان بود. برای آیت الله خمینی که داعیه ولایت امر مسلمین جهان را داشت، وجود چنین رقیبی که هم نظام موجود را نفی می نمود وهم برای آن بدیل شورای مراجع تقلید را ارائه وترویج  می داشت، بسیار گران می آمد. حصر این مرجع بزرگوار ودستگیری فرزندان واطرافیان وی، راهکار آیت الله خمینی دربرخورد با این مرجع فقید بود.
پس از آیت الله خمینی، نظام ولایت مطلقۀ فقیه ورهبری آن که بشدت درموضع ضعف قرار داشت، نتوانست وجود ایشان را تاب بیاورد، وسرانجام ایشان را شهید نمود. شرح وقایع مربوط به تشییع جنازه وربودن پیکر آن بزرگوار مثنوی هفتاد منی است که درنوشتار دیگری شرح آن خواهد رفت.
بهرروی پس از آیت الله العطمی سید محمد شیرازی، مقلدان آن مرجع فقید حول برادر وی آیت الله العظمی سید صادق شیرازی گرد آمدند. نظام ولایت فقیه که گمان می کرد با شهادت آیت الله العظمی سید محمد شیرازی، پروندۀ تشکیلات مرجعیت درخاندان شیرازی بسته شده است، ناگهان با واقعیتی جدید روبرو شد. تشکیلات آیت الله العظمی شیرازی موفق شد تا با حفظ انسجام خود، سازماندهی ویکپارچگی بی نظیری درجهان حوزه را از خود به نمایش گذارد که درمیان دیگر تشکیلات مرجعی کمتربه چشم خورده است. دراین میان اما نقش شخصیت مورد بحث ما یعنی آیت الله سید محمد رضا شیرازی بسیار چشمگیر بود. وی نقش عمده ای درسامان یافتن امور پس از پدر بزرگوارش، آیت الله العظمی سید محمد شیرازی ایفا نمود وموفق شد پروژه ها وبرنامه های پدر بزرگوار را درکنار دیدگاههای راهبردی عموی خود همگام وهماهنگ به پیش ببرد.
تقدس ناشی از زهد وتقوای شخصی، عقاید ولائی وفقاهت سنتی درکنار پختگی افکار واندیشه های سیاسی استراتژیک وراهبردی، مجموعه عناصری بودند که آیت الله سید محمد رضا شیرازی را به چهرۀ بی بدیل وبرجستۀ مرجعیت خاندان شیرازی درآینده بدل می نمود. گردآمدن چنین عناصری برای نظامی که آبشخور افکار واندیشه هایش پیام آیت الله خمینی درمنشور روحانیت بود ، بسیار خطرناک بود وخاندان شیرازی را به کانون بالقوه وبالفعلی از قدرت بدل می نمود.
نقد اندیشه های آیت الله خمینی
از دیگر سو آیت الله سید محمد رضا شیرازی را باید بنیانگذار نقد افکار واندیشه های عقیدتی آیت الله خمینی نیز دانست. برگزاری جلسات سخنرانی نقد افکار "ابن عربی" که زمانی آیت الله خمینی وی را آیینه تمام نمای اسلام دانسته بود وگورباچف روسی را به آموختن اسلام درمکتب ابن عربی فراخوانده بود، بمعنی اعلام جنگ فکری با بنیانگذار انقلاب بود که دلی پرکینه از جریان پالایش عقاید حوزه از اندیشه های انحرافی عرفانی وفلسفی داشت ودرپیام موسوم به منشور روحانیت صراحتاً به این امر اعتراف کرده بود:
"فلسفه و عرفان، گناه و شرك بشمار مى‏رفت. در مدرسه فيضيه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفى از كوزه‏اى آب نوشيد، كوزه را آب كشيدند، چرا كه من فلسفه مى‏گفتم."
آیت الله سید محمد رضا شیرازی، درسخنرانی های گوناگون خود بر ضروت ریشه یابی بدعت ولایت مطلقۀ فقیه پای می فشرد وکلید آنرا رهیافتی به اندیشه های به اصطلاح عرفانی ابن عربی می دانست که آیت الله خمینی آنرا به حوزۀ فقاهت تسری وتعمیم داده بود.
تأکید برشعائر حسینی، فاطمی ومهدوی
این مطلب درکنار پای فشاری آن سید بزرگوار بر مسألۀ شعائر حسینی وفاطمی ومهدوی بطور کلی شعائر مذهبی شیعه، که یکی ازکانونهای مبارزۀ آیت الله خمینی با روحانیت سنتی وولایتی را تشکیل می داد، هرچه بیشتر نظام جمهوری اسلامی را می آزرد. بویژه دربخش شعائر مهدوی که نظام ولایت مطلقۀ فقیه تلاش می کرد تا با ظاهر سازی وعوام فریبی دولت سراپا ظلم وجور خود را دولت منصل به دولت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بنمایاند، آیت الله سید محمد رضا شیرازی با برپایی دهۀ مهدویه درپانزده شعبان وسازماندهی صدها تن از خطیبان وسخنوران درتبیین حقایق دولت مهدوی دست به مبارزه ای فکری وتبلیغاتی برای افشای فریبکاری های نظام حاکم پای نهاده بود.
حضور درعرصۀ رسانه
تبلیغات ورسانه وانحصاری بودن وسائل ارتباط جمعی یکی از شاهرگهای حیاتی بقای نظام ولایت مطلقۀ فقیه وتدوام ان بوده اند که استدلال برای اثبات وجود آن نیاز به بیان برهانهای پیچیدۀ عقلی ومنطقی هم ندارد. بستن فله ای روزنامه های منتقد، صدها روزنامه نگار زندانی، عدم وجود حتی یک شبکۀ رادیویی یا تلویزیونی خصوص درکشور وشکستن قلمهای منتقدان و... همه وهمه شواهدی براین مدعایند. درچنین شرایطی تأسیس شبکه های ماهواره ای به زبانهای فارسی وعربی وغیره، پروژه ای عظیم بود که آیت الله سید محمد رضا شیرازی پیگیرانه درعملی شدن آن نقش ایفا نمود وبه آرزوهای پدر بزرگوارش جامۀ عمل پوشاند. رسانه سازی وورود به دنیای تبلیغات درنظام ولایت مطلق فقیه جرم دیگری است که مرتکب شوندۀ آن به اشد مجازات محکوم است.
پروژه های مستقل خدمات اجتماعی
انحصار پروژه های اجتماعی ومذهبی دردست حاکمیت کنونی، از دیگر ویژگیهای نظام ولایت مطلقۀ فقیه هستند. اقدام برای تأسیس پروژه های مستقل خدمات اجتماعی ونیز مذهبی، ورود به حوزۀ نفوذ مافیای حکومت استبداد مذهبی بشمار می رود واظ نظر نظام قابل تحمل نیست. تلاش برای ناکام گذاردن پروژه های خدماتی  مراجع تقلید یکی از شیوه های نظام جمهوری اسلامی درفشار برمراجع بوده است. همگان بیاد دارند که چگونه نظام جمهوری اسلامی دربزنگاه اختلاف با آیت الله العظمی سید حسن طباطبایی قمی، تمامی پروژه های ایشان از جمله تأسیس بیمارستانی مجهز درمشهد را مصادره وپروژۀ آنرا ناتمام گذاشت!
آیت الله سید محمدرضا شیرازی وتوانایی سازماندهی فوق العادۀ وی دربرآورد وشناخت نیازهای نوین اجتماعی وتأسیس مراکز، سازمانها وتشکیلات مختلف برای ارائۀ خدمات به توده های مختلف مردم، برای نظام بسیار نگران کننده بود ونهادهای اطلاعاتی وامنیتی آنرا سخت آشفته می کرد.
مرجعیت فکری وفقهی درجهان تشیع
اما این همۀ ماجرا نبود! آیت الله سید محمد رضا شیرازی، توانسته بود ظرف مدت کوتاهی به جایگاهی بسیار ارجمند درجهان عرب وبویژه درکشور همسایۀ ایران یعنی عراق دست پیدا کند و بواسطۀ سخنرانی ها مذهبی خود وپخش آن دررسانه های گوناگون ازمحبوبیت فوق العاده ای درمیان مردم کشورهای عرب زبان خاورمیانه برخوردار شود. تشییع باشکوه وبی نظیر پیکر این شهید بزرگوار درشهرهای مختلف عراق ودیگر کشورهای حاشیۀ خلیج فارس بویژه کویت وهمچنین سوریه ولبنان بهترین گواه براین مدعاست. این امر خبر از ظهور مرجعی درآینده می داد که برای پروژه های تمامیت خواهانۀ منطقه ای ولی فقیه حاکم درتهران بسیار دردسر آفرین باشد.
بنظر می رسد که مجموعۀ این عوامل ووجود چنین شاخصه هایی بود که درنهایت نهادهای اطلاعاتی رژیم جمهوری اسلامی که پیش از این درترور مخالفان خود از توسل به هیچ ابزار وشیوه ای فروگذار نکرده بودند، به این جمع بندی رساند که آیت الله سید محمد رضا شیرازی را باید به هر وسیلۀ ممکن حذف نمود. همچنانکه پیش تر نیز شرح آن رفت، دربامداد 11 خرداد 1387، برق منطقۀ تکیۀ سید حسن قم، محل سکونت سید محمد رضا شیرازی بطور غیرمنتظره ای قطع شد، مهاجمان وزارت اطلاعات قفل درب پشت بام منزل ایشان را شکسته وبه زور وارد منزل وی شدند. سید بزرگوار که برای اقامۀ نماز شب ازخواب برخاسته بود مضروب ومجروح کردند وسپس او را با تزریق سم به شهادت رساندند.
پس ازشهادت سید محمد رضا شیرازی عموی بزرگوار ایشان آیت الله العظمی سید مجتبی شیرازی دراظهاراتی صراحتاً جمهوری اسلامی وعوامل اطلاعاتی علی خامنه ای را درجریان ترور برادر زادۀ خود، مسئول دانست، آنچه به دروغپردازی رسانه های رژیم دربارۀ طبیعی بودن مرگ این سید بزرگوار پایان داد وآنانرا ناگزیر به سکوت وتسلیم دربرابر این افشاگری قاطعانه وصریح کرد.
آشنایی نسل جوان امروز با این مسائل وناگفته های تاریخ پردرد روحانیت درسایۀ نظام ولایت مطلقۀ فقیه، درافزایش قدرت تفکیک سره از ناسره وخوب از بد وزدودن پرده های مطلق گرایی وجزم اندیشی ازبرابر دیدگان آنان تآثیر بسزایی خواهد داشت.


* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.