مجید خیامی

ویژۀ رسام؛

روز گذشته خبری در بعضی از سایتهای اینترنتی وابسته به جریان هایی خاص که تمامی تلاش خود را صرف تفرقه در بین مسلمانان و به خصوص شیعیان داخل کشور می کنند منتشر شد با این مضمون که "پنج شنبه شب در کربلای معلی حین عبور آیت‌الله اراکی از بین الحرمین، مسئول ایستگاه تبلیغاتی سید صادق شیرازی، با تحریک دو سه تن از اوباش وابسته به این جریان، تلاش کردند برای آیت‌الله اراکی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی ایجاد مزاحمت کنند و به وی آزار برسانند. البته اقدام آنان موجب حضور زائرین و مجاوران حرم مطهر حسینی در حمایت از آیت الله اراکی شد و این طیف افراطی از هرگونه اهانت و آزار نسبت به وی ناکام ماندند."

این درحالی است که با بازخوانی شرح ماوقع روشن می شود که اساساً آنچه در کربلا اتفاق افتاد، اعتراض مؤدبانه ومنطقی هواداران آیت الله العظمی سید صادق شیرازی بود که در پاسخ به اهانتهای محسن اراکی خواستار توضیح وی وقانع کردن آنان ومناظره ویا پذیرش اشتباه وپوزش وی شده بودند.

. از آنجاییکه سابقه دشمنی و عداوت این سایتها و موسسان و مدیران آنها با مراجع تقلید غیر همسو با حاکمیت، مدت زمان زیادی است که روشن شده است و نیازی به تکذیب و ارسال جوابیه نیست اما از آن جهت که در این خبر اشاره به تبلیغات و ایستگاه تبلیغاتی آیت الله شیرازی در کربلا شده است لازم است از همین زاویه نگاهی به عملکرد منتقدین شود تا ابعاد آن بر همگان بیش از پیش روشن شود.
آیت الله سید صادق حسینی شیرازی فرزند مرجع عالیقدر سید مهدی شیرازی و برادر مرجع شهید سید محمد شیرازی است که در ایران و عراق و لبنان و پاکستان و یمن و بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی مقلدانی دارد که به علت دیدگاه های روشنفکرانه و ارائه برداشتی رحمانی و انساندوستانه از دین اسلام و مذهب تشیع، دوستداران و ارادتمندانی در بسیاری از نقاط دنیا دارد که علاوه بر ارسال حجم عظیمی وجوهات شرعیه، بعضاً به صورت فردی و یا گروهی به تبلیغ مواضع و دیدگاه های نامبرده مبادرت می ورزند. فلذا احیاناً نصب پلاکاردی حاوی سخنان و نظرات ایشان و یا معرفی کتابها و جزوات و سخنرانی های نامبرده را نمی توان کاری خلاف عرف معرفی کرد و اینگونه به ضد تبلیغ با اخبار مسموم و هدف دار روی آورد. خوشبختانه امروزه در عصر تکنولوژی هیچ خبر و اقدامی از دید همگان پوشیده نمی ماند و تمامی مردم می توانند با یک جست و جوی ساده در اینترنت به پاسخ سوالهایشان دسترسی پیدا کنند. آنچه که سایر مراجع تقلید و علما و نویسندگان و شعرا و خلاصه از هر قشری که در صدد نشر دیدگاه های خود در موارد مورد نظر می باشد، انجام می دهند طبیعتاً می تواند از سوی آیت الله شیرازی و دوستداران و مقلدان ایشان نیز انجام پذیرد. به عنوان مثال آنچه که ما هر ساله در طول برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب مشاهده می کنیم که تمامی مراجع تقلید اقدام به برپایی غرفه نموده و اقدام به نشر نظرات خود می کنند می تواند شاهدی بر این مدعا باشد.
از جهتی دیگر اگر اشخاصی در شهرهای مقدس عراق اقدام به ایجاد ایستگاه های تبلیغاتی برای آشنایی زوار با اندیشه های آیت الله شیرازی می نمایند به این دلیل است که اصولاً ايشان مقلدان فراوانی در عراق دارد چرا که خود متولد عراق است و علاوه بر اینکه چهره ای شناخته شده و مورد وثوق مردم است، پدر و برادرش نیز برای مردم عراق همان جایگاه را داشته و دارند. اما برای بسیاری از مقلدان ایشان روشن است که دلیل این همه دشمنی و تبلیغات سو، آن است که ایشان با رد نظریه ولایت فقیه و انتقادهای روشن و بی پرده از شیوه حکومتداری رایج در جمهوری اسلامی که به نام دین و مذهب صورت می گیرد باعث خشم رهبر جمهوری اسلامی و اعوان و انصار او شده است. چه خوب بود همین سایتهای منتقدی که همگی از طرف بیت رهبری حمایت مادی و معنوی می شوند نیم نگاهی به سطح خیابانهای شهرهای کوچک و بزرگ کشور انداخته و حجم تبلیغاتی که برای رهبری که اکنون بیش از 25 سال از رهبری او می گذرد و در تمام این سالها تمامی تریبونهای دولتی اعم از صدا و سیما و نشریات و نمازهای جمعه سراسر کشور و مساجد و سازمانها و ادارات و بانکها و حتی دعاهای پیش از پروازهای هواپیماها یکسره نام او را ذکر کرده اند، بیاندازند تا مشخص شود که آیا در طول تاریخ مرجعیت شیعه هيچ گاه چنین رسمی بوده است یا خیر؟ آیا آنچه که در طی این 25 سال برای تبلیغ و جا انداختن رهبری و مرجعیت او انجام شده است جز کاری است که همواره سلاطین و شاهان برای بقای سلطنت خویش انجام داده اند؟
همچنین می توان به مراسمی که در کشورهای دیگر و به نام سازمانهای دیگر که حمایت های مادی و معنوی جمهوری اسلامی از آنها منجمله حزب الله لبنان، اظهر من الشمس است اشاره کرد که با چاپ پر تیراژ عکسها و پلاکارهای حاوی تصاویر و سخنان رهبر جمهوری اسلامی سعی در تبلیغ هر چه بیشتر نامبرده در جهت رهبری دنیای اسلام را دارند. در همین شهرهای عراق نیز به وفور می توان این اقدامات تبلیغاتی را به خصوص در شهرهای زیارتی مشاهده کرد. بسیاری از مردم هنوز صف های طویلی که در سفرهای استانی رهبر جمهوری اسلامی برای دستبوسی وی تشکیل می شد و صدا و سیما با تبلیغات پر سروصدا و فیلم برداری زمینی و هوایی آن را به نمایش می گذاشت به یاد دارند. یک بررسی مستقل و بی طرف می تواند روشن سازد که هزینه هایی که هر ساله برای تبلیغ رهبر جمهوری اسلامی می شود چه اندازه خرج بر بیت المال مسلمین وارد می کند و دستاورد این همه اسراف بیت المال برای مردم و کشور جر استحکام دیکتاتوری فردی و مذهبی چه بوده است؟ یک حساب سرانگشتی از سفرهای رهبر جمهوری اسلامی که هیچ ضرورتی برای انجام آنها یافت نمی شود، عمق این خودکامگی را نشان می دهد. هزینه های پلاکاردهای استقبال و تاج گلها و هزینه اقامت تیم های امنیتی و همراهان و تعطیلی شهرها و کسب و کارها و هزینه های بسیار گران صدا و سیما و انتقال هزاران نفر از مردم حتی با دادن پول به آنها از شهری به شهری دیگر برای سیاهی لشگر و هزاران هزار خرج ریز و درشت دیگر همگی از جیب ملتی بیرون آورده می شود که میلیونها نفر از شهروندانش در زیر خط فقر زندگی می کنند.
این سایتهای دروغ پراکن که بنا به دستور صاحبان خود جز ساز مخالف زدن و انتقاد و تهمت و شایعه سازی در برابر مخالفین راه دیگری برای امرار معاش نمی شناسند از صبح تا به شام آماده نوشتن هرگونه دروغ و افترایی برای ارتزاق خود هستند و نه تنها ترسی از خدا نداشته که حتی وجدان و انسانیت را زیر پا گذارده تا شاید دل دیکتاتور را بیشتر به دست بیاورند. اینها نه درد دین دارند و نه درد انسانیت. ضربه ای را که اسلام از این کوته فکران جاهل مقدس ماب در طول تاریخ خورده، از دشمنی که شمشیر به دست گرفته و مردانه مشغول به جنگیدن شده، نخورده است. باشد که روزی رسوا شوند.