مجید خیامی
ویژۀ رسام؛ روز یکشنبه هفته جاری همایشی با عنوان «بانوی انقلاب اسلامی؛ خانم خدیجه ثقفی» همسر آیت الله خمینی در سالن اجلاس سران در تهران برگزار گردید که تعداد سازمانها و دستگاه های دولتی دست اندرکار و همچنین تعداد افراد شرکت کننده و به عبارتی بهتر مدعوین جالب توجه بود. بانی برگزار کننده این همایش پرهزینه، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی بود که سابقه ای طولانی در این خصوص دارد؛ از برگزاری مراسم های پرهزینه برای سالگرد آیت الله خمینی تا تهیه فیلم و کتاب و موسیقی که در مقاله ای جداگانه به آن پرداخته خواهد شد. برگزاری همايش های متعدد با موضوعات مختلف و از سوی دستگاه های گوناگون، در سال های بعد از انقلاب و به خصوص بعد از پایان جنگ، به خاطر حجم برگزاری آنها به موضوعی عادی تبديل شده است. اما وقتی برگزاری اين همايش ها را که بيلبوردهای تبليغاتی آن در گوشه و کنار شهر مشاهده و اخبار آن در رسانه ها خوانده و شنیده می شود، مورد بررسی قرار دهيم، بيش از هر چيز بودجه های اين نوع همايش ها، ذهن ما را مشغول خود می کند، که با توجه به اين اعتباراتی که به آنها اختصاص يافته آيا از تاثير مثبتی هم برخوردار است يا نه؟ تامل در همايش های مختلف بيشتر می تواند پاسخی برای اين سوال باشد، ولی امر مسلم اين است که امروزه رشد حيرت آور گرايش به برگزاری انواع همايشها، سمينارها و کنفرانسهايی که اغلب بدون هرگونه توجيه علمی و صرفاً با توجيه گری حرفه ای برخی مديران و صرف هزينه های هنگفت و پيش بينی نشده برگزار می شود می تواند نشانه آسيبی عمومی در فضای مديريتی کشور باشد. در حالی که هم اکنون اقتصاد ملی تحت شدیدترین تحریم هاست و کسری بودجه دولت را بشدت تحت فشار قرار داده، به نظر می رسد، برگزاری همایشهای بیاثر و بیخاصیت از تقویم کاری وزارتخانه ها و سازمانهای مختلف حذف نشدنی است. واقعیتی که در برگزاری چنین نشستهایی غیرقابل انکار است، اینکه همه ساله و با شروع نیمه دوم سال جریان برگزاری همایشهای رنگارنگ و متنوع سرعت می گیرد، به گونه ای که در دو سه ماه پایانی سال از هر گوشه و کناری نام «همایش» به گوش می رسد تا بدین وسیله با پایان اسفند کفگیر ارگانها هم به کف دیگ بودجه بخورد و با شروع سال نو همین روند بار دیگر تکرار شود چرا که بسیاری از مدیران دولتی معتقد هستند که مازاد بودجه سازمان و دستگاه تحت امر خود را نباید به حساب خزانه کشور بازگرداند و اگر چنین اقدامی انجام دهند از سوی مسئولان بودجه کل کشور تصور بر هزینه مازاد آن دستگاه شده و در سال آینده بودجه کمتری به آنها اختصاص خواهد یافت. اندر حکایت همایشهای بیخاصیت در سالهای جاری زیاد گفته و شنیده شده است. برخی منتقدان از آن به عنوان «همایش های بیخاصیت » و برخی هم به «حاتم بخشی از بیت المال» یاد می کنند. به عقیده صاحب نظران اینکه همایشی با صرف هزینه سنگین برگزار شود و پرونده آن با مراسم اختتامیه، تقدیر و تشکر از چند نفر و احیاناً چاپ نتایج نشست در کتاب یا مجلاتی بسته شود که شاید هیچ وقت توسط مسؤولان و سیاستگذاران ورق نخورد و صورت عمل به خود نبیند، به اقتصاد ملی ضربه های سنگینی می زند و خواهد زد. کارشناسان بر این باورند، هدف اصلی برپایی هر همایش و اجلاسی طرح مجموعه ای از مشکلات و نارسایی ها در حوزه های مختلف و یا ارایه تازهترین دستاوردها برای حل برخی ناهنجاری هاست، اما در عمل خروجی همایشهایی که در سالهای متمادی در کشور برگزار شده، به هیچ وجه با اهداف اولیه برگزاری همایشها همخوانی نداشته است و حتی در شرایط سخت فعلی هزینه های هنگفتی به اقتصاد ملی تحمیل کرده و وقت قابل توجهی هم برای آن صرف شده است. ریخت و پاشهایی که در همایشهای مختلف و بیحاصل انجام می شود، در سالهای اخیر موجبات انتقاد مراجع تقلید را هم فراهم آورده، به طوری که یک مرجع تقلید حکومتی به نام مکارم شیرازی با اشاره به اینکه کشور هم اکنون با مشکلات بزرگی روبهروست که باید رفع و رجوع شود، به صراحت اظهار داشته است: «در این شرایط باید به جای همایشهای بیخاصیت، همایشهایی برای بررسی واقعی راههای کنترل تورم برگزار شوند».
حتی رهبر جمهوری اسلامی نیز سال گذشته در پیامی برای همایش مبارزه با فساد، در مورد خروجی اینگونه همایش ها گفته بود: «این سمینار و امثال آن بناست چه معجزهای بکند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟ با توجه به شرایط مناسب و امیدبخشی که از لحاظ همدلی و هماهنگی و همفکری بین مسئولان امر وجود دارد، چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمیگیرد که نتیجه را همه بطور ملموس مشاهده کنند. توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظهای بگیرند و اجرا کنند». در تمام این همایش ها نیز غالبا یکی دو نفر بعنوان متکلم وحده به ایراد سخنرانی های تکراری می پردازند. برگزارکنندگان این همایش های بی حاصل نمی دانند که سالهاست که در جهان عمر سخنرانی های طولانی مدت و یک طرفه به سر آمده و فن آوریهایی مثل شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و وایبر و اسکایب و.... با ظهور خود در دهکده جهانی مک لوهان دیگر قاعده چیزی بعنوان مخاطب صرف یا متکلم وحده را بهم زده اند؟ به همین خاطر افراد جامعه امروز حاضرند ساعتها وقت خود را پای این شبکه های اجتماعی صرف کنند اما حتی برای چند دقیقه وقت خود را در این همایش ها و سمینارها صرف ننمایند. سالنی با صندلی های راحتی، تاج گل های رنگارنگ، پارچه نوشته های خوش آمد گویی و.... صحنه ای تکراری است که در 365 روز سال به دفعات در بسیاری از شهرستان ها، شهرها و در چند سال اخیر حتی در بخش ها شاهد آن بوده و هستیم و خدا کند که در آینده نظاره گر آن نباشیم. شمار زیادی از این گردهمایی ها که پسوند بین المللی را با خود یدک می کشند از دو یا سه کشور فراتر نمی رود و تعداد شرکت کنندگان داخلی و خارجی در آن هم بسیار اندک است و حتی به 30 نفر هم نمی رسد. در همایش بیداری اسلامی که در سال 92 برگزار شد 500 نفر تحت عنوان شخصیتهای جهان اسلام از 80 کشور اسلامی، اروپایی و غیراروپایی دعوت شده بودند و تمامی هزینه های سفر آنها از بلیط هواپیما تا اقامت در هتل های گران قیمت از طرف دولت ایران پرداخت شد که نه تنها هیچ دستاوردی نداشت بلکه مقامات کشورهایی همچون مصر و ترکیه به درستی تمامی مواضع ایران در قبال تحولات منطقه و به خصوص حمایت از بشار اسد در سوریه را زیر سوال برده و مورد حمله قرار دادند. ترسیم صحنه بسیاری از این همایش های خرد و کلان هم جای تامل دارد به گونه ای که دوربین های فیلمبرداری رسانه ملی و عکاسان خبری مطبوعات به دفعات تصاویری از صحنه های شرکت کنندگان خفته در همایش را به تصویر کشیده اند. سالانه تعداد این گونه نشست ها که به ظاهر با نام های متفاوتی در کشورمان برپا می شود رو به فزونی است اما دستاوردهای این نشست های پرهزینه برخلاف هیاهویی که از ماه ها قبل برای برپایی آنها می شود جزو رازهاست. هرگز نتایج واقعی این همایش ها و گردهمایی ها در اختیار رسانه ها و مطبوعاتی که با پافشاری روابط عمومی ها با انتشار پیش خبر به استقبال برگزاری آنها می روند و در زمان برگزاری آنها هم اخبار آنها را پوشش می دهند، گذاشته نمی شود. با مشاهده بسیاری از این نشست ها و همایش های ریز و درشت و هزینه ماهانه و سالانه، پرسش های بسیاری در ذهن جان می گیرد. نخست این که در هنگامه ای که بسیاری از سازمان ها و اداره ها با تنگناهای منابع مالی مواجه هستند، ضرورت برپایی این همایش ها چیست؟ آیا نهادهای نظارتی از شمار برگزاری این همایش ها مطلع هستند؟ آیا نتایج نشست ها و همایش های پیشین به بار نشسته است؟ سوال از خروجی انواع و اقسام همایش های برگزار شده و دلیل برگزاری همایش متعدد مطالبه تک تک ایرانیان است که مسئولان باید پاسخ دهند . فرجام سخن این که انتظار داریم همایش ها و گردهمایی ها به ویژه از نوع بی خاصیت آنها در ارزیابی عملکرد سالانه هر اداره و سازمان به عنوان امتیاز تلقی نشود و با احیاء سازمان برنامه و بودجه کشور، شاهد کاسته شدن از شمار آنها باشیم و بازار خودنمایی برخی از ادارات که بیشتر مصداق این بیت شاعر پارسی گوی کشورمان است «پی مصلحت مجلس آراستند، نشستند و گفتند و برخاستند» برای همیشه بسته شود.
*مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.