رسام؛ واحد خبر 1- هاشمی رفسنجانی هفته گذشته در مراسم اختتامیه «همایش بزرگداشت بانوی انقلاب اسلامی، خانم خدیجه ثقفی» خاطرهای را از همسر امام (ره) نقل کرد که واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. وی با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری سال 84 این انتخابات را از مصادیق آیندهنگری همسر امام خواند و با اشاره به ملاقات خویش با ایشان گفت: «واقعاً یک موی بدنم راضی نبود که وارد انتخابات شوم و همه میدانستند نمیآیم. یکبار همسر امام مرا خواستند و گفتند که امام این انقلاب را به دست شما داد و شما میخواهید به دست چه کسانی بدهید و اصلاً میدانید اینها کی هستند. پس از اظهارات همسر امام تکان خوردم و قبول کردم. پس از آن بود که برای حضور در انتخابات ثبتنام کردم.» 2- شورایی شدن رهبری از دیگر اظهارات هاشمی رفسنجانی بود که جنجال زیادی بر سر آن به راه افتاد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام 19 اسفند 93 در گفتوگو با روزنامه شرق گفت: «در اولین جلسهای که بعد از رحلت امام(ره) برای تعیین جانشینی ایشان داشتیم، اولین بحث ما این بود که شورا باشد یا فرد. ما که جزو هیأت رئیسه خبرگان بودیم و باید برنامهها را تنظیم میکردیم، نظر ما این بود که شورایی باشد و شورای سهنفره را در نظر گرفتیم که آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی و آیتالله موسوی اردبیلی بودند.» 3- هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با فصلنامه ارتباطات که در آن به خاطرهگویی درباره رابطه با آمریکا پرداخته بود نیز واکنشهایی به دنبال داشت. وی گفته بود در سالهای آخر حیات امام(ره) نامهای به ایشان نوشته و گفته: «اینکه با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. اگر شما ما را از این گردنه عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.» 4- هاشمی در مصاحبه ای که بعدها به کتاب تبدیل میشود، گفته بود: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم؛ مثلاً در اجتماعات ما "مرگ بر بنیصدر" شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. "مرگ بر بازرگان" بود که خواهش کردم، نگویند. "مرگ بر شوروی" بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. نوشتار رسام؛ هرچند هاشمی رفسنجانی این خاطرات را در مقطع کنار گذاشته شدن از قدرت قدرت والبته در چهارچوب سیاست تقابلی با آقای خامنه ای بیان می کند، اما در عین حال او با این خاطرات می کوشد تا آبروی بر باد رفته واعتبار مخدوش شدۀ آیت الله خمینی را نیز به وی بازگرداند. مسأله ای که وفاداری وی به آنچه "آرمانهای انقلاب" خوانده می شود را نشان می دهد. از سوی دیگر پیامد خطرناک اینگونه خاطرات بویژه برای نسل کنونی جویای آزادی در ایران، ورای اعتبار بخشیدن به آیت الله خمینی، زمینه سازی برای دست وپا کردن پایگاهی اجتماعی برای سید حسن خمینی می تواند قلمداد شود. مسأله ای که می توان آنرا پروژۀ آگاهانه هاشمی برای به چالش کشیدن رهبری مجتبی خامنه ای در آینده ای نه چندان دور دانست. بسیارند کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه اظهارات هاشمی را بر محمل تغییر اشخاص سوار کرده ودیدگاه وی را دیدگاهی متحول شده می دانند، اما آنچه به روشنی از لابلای اظهارات هاشمی قابل درک ودریافت است، دست نشستن وی از نظام وبی اعتقادی ژرف وی به دموکراسی، آزادی بیان وتکثرگرایی سیاسی است. مسأله ای که اگر به درستی تحلیل نشده وتوسط نخبگان مورد روشنگری قرار نگیرد، بطور بالقوه خطر ظهور وبروز ودر حقیقت بازتولید خمینیسم در کشور را افزایش خواهد داد.