مجید خیامی
تلویزیون های لس آنجلسی و منبع خبری معتبر برای سایتهای اصولگرا سایت دروغ پرداز "فتن" با انتشار چند دقیقه از صحبتهای شهرام همایون، صاحب یکی از تلویزیون های لس آنجلسی به نام "کانال یک"، که ادعا می کند کانالهای مذهبی خارج از کشور توسط کشورهای خارجی حمایت می شوند، عملاً نشان داد که برای ضربه زدن به هر آن کسی که با آنها و اندیشه هایشان همفکر و همسو نیستند به هیچ حد و مرز اخلاقی و شرعی پایبند نیست. همایون که مشخصاً از شبکه تلویزیونی ماهواره ای امام حسین علیه اسلام نام می برد، شخصی است که در ضدیت و دشمنی با جمهوری اسلامی برای همگان شناخته شده است و اگر قرار بر این باشد که صحبتهای این فرد ملاک قضاوت قرار گیرد مطمئناً صحبتهای بسیار شنیدنی تری در خصوص نظام و رهبر و مسئولین جمهوری اسلامی دارد. با نگاهی به مطالب و محتوای سایت "فتن" به خوبی روشن می شود که گردانندگان آن هدفی جز تخریب ومآلاً نابودی سایر قرائتها از تشیع و اسلام را ندارند. ادعا وتهمتهایی که این وبسایت بویژه به جریان "اصیل"، "متعهد" و"نوگرا" ی شیرازی ها وارد می کنند در حالی است که حکومت متبوع این وبسایت وبرادر خوانده های آن از جمله عماریون وتئوری پرداران آنان از جمله بجانی ها و اراکی ها، خود اصلی ترین مروجان خشونت و ایجاد تفرقه بین مسلمین و شیعیان هستند. در حالی که امروز در منطقه خاورمیانه و بین مسلمانان جنگ و کشتار و تفرقه بیداد می کند و تمامی تلاشها باید صرف همزیستی وهمدلی میان نحله ها ومذاهب گوناگون گردد، این سایت و امثال آن دقیقاً در راستای اهداف مستعمران و دشمنان اسلام که همانا کینه ورزی و نفرت پراکنی میان شیعیان است گام برمی دارند. تأسیس شبکه های ماهواره ای مذهبی مسأله ای است که بارها وبارها از سوی نهادهای امنیتی نظام به عنوان حربه ای برای ایجاد فشار بر آیت الله العظمی سید صادق شیرازی وبیت ایشان بکار گرفته شده است. اصرار گردانندگان محافل امنیتی ِ نظام ولایت فقیه در دامن زدن به این مسأله بخودی خود نشان دهندۀ عمق تهدیدی است که تمامیت خواهان مذهبی در ایران از وجود شبکه های ماهواره ای مستقل مذهبی احساس می کنند. این نظریه پردازان خشونت وقتل وترور چنان تصویر می کنند که گویی استفاده از ابزار رسانه در عصر رسانه وتأسیس یک شبکۀ تلیوزیونی گناهی نابخشودنی است. به نظر می رسد در ادبیات نظام جمهوری اسلامی نه تنها ولی به اصطلاح فقیهِ حاکم تمامی آزادیهای مذهبی مراجع تقلید را مصادره کرده وآنانرا محکوم به تبعیت بی چون وچرا از خود وفرامین اش ساخته است، حتی در بعد فرهنگی هم حق تبلیغ تشیع را هم در تملک خود می داند. آقای خامنه ای باید از انواع شبکه های ماهواره ای ورسانه ها از وبسایت گرفته تا صفحه فیس بوک وتوییتر وشبکه های رنگارنگ ماهواره ای برخوردار باشد، اما دیگر مراجع تقلید مستقل هر روز وهر شب در رسانه های نظام با انواع واقسام تهمت های ناروا مورد اتهام وابستگی به این کشور وآن کشور قرار می گیرند. یکی از مراجع تقلیدی که جمهوری اسلامی او را صرفاً به دلیل خدمت مخلصانه به مذهب اهل بیت علیهم السلام وبدون ثناگویی برای این آن، مورد انواع واقسان فشارها قرار می دهد، آیت الله العظمی سید صادق شیرازی است. آیت الله سید صادق حسینی شیرازی و برادر مرحومشان آیت الله سید محمد حسینی شیرازی از مراجع تقلید منتقد جمهوری اسلامی بوده وهستند. آیت الله سید صادق شیرازی که از نوادگان میرزای شیرازی است بعد از رحلت برادرشان به عنوان جانشین آن مرحوم در امر تقلید مورد قبول عامه مقلدان قرار گرفتند و به مدیریت وجوه شرعیه پرداختی از طرف مردم همت گماردند. علاوه بر پرداخت شهریه طلاب و کمک به امور خیریه و عام المنفعه، ترویج اسلام و تشیع به شیوه های مدرن امروزی همچون ایجاد وب سایت و کمک به تاسیس رادیو و تلویزیون از اقدامات ایشان می باشد. هر چند که هیچ کدام از این رادیوها و تلویزیونها مستقیماً متعلق یا تحت مدیریت او نمی باشد اما تشویق ایشان در راه اندازی رسانه ها وشبکه های ماهواره ای برای ترویج و آشنایی هر چه بیشتر مردم مسلمان با اندیشه های والا و مترقی شیعه که جمهوری اسلامی ضربه بزرگی به اعتبار و قداست آن زده است، قابل انکار نیست. در حالی که جمهوری اسلامی با درآمدهای میلیارد دلاری خود نه تنها نتوانسته به ترویج و تبلیغ صحیح مذهب تشیع بعد از 36 سال حکومتداری کمکی بنماید بلکه با ارسال پول به گروه هایی خاص در کشورهایی خاص به گسترش خشونت و ضدیت هر چه بیشتر جهان تسنن با ایرانیان و شیعیان دامن زده است. جمهوری اسلامی با صرف میلیاردها تومان از بودجه عمومی مملکت برای رادیوها و تلویزیونهای دولتی علاوه بر اینکه سعی دارد مردم داخل کشور را به سوی اندیشه ها و ایدئولوژی حاکم جذب کند، بلکه با کانالهای برون مرزی خود این هدف را در خارج از مرزهای ایران نیز دنبال می کند. هرچند که امروز شاهد هستیم 70 درصد از مردم ایران بنا به آمار منتشر شده از طرف ارگانهای رسمی نظام مشغول تماشای کانالهای ماهواره ای هستند و کانالهای برون مرزی نیز با کمترین بیننده در سطح منطقه روبروست. در حالی که کانالهایی همچون الجزیره و العربیه و بسیاری از کانالهای اخبار وفیلم وسرگرمی که از سوی کشورهای همسایه راه اندازی شده اند در به دست آوردن بیننده در رقابتی شدید هستند، کانالهای جمهوری اسلامی با هدر دادن پول بیت المال به نفرت افکنی و دشمن تراشی ادامه می دهند. جمهوری اسلامی که در تاریخ 36 ساله خود نشان داده که تحمل هیچ صدای منتقد و مخالفی را ندارد نه تنها اجازه تاسیس کانالهای خصوص را در ایران نمی دهد و در دنیای امروز که عصر انفجار اطلاعات نام دارد با ادامه روش شکست خورده انحصاری کردن رسانه ها و ارسال محتوای یک طرفه به کار خود ادامه میدهد، بلکه با بستن دفتر و حسابهای بانکی شبکه های تلویزیونی و رادیویی که در خارج از کشور فعالیت می کنند سعی در مختل نمودن فعالیتهای آنها را دارد. جالب اینجاست که مردم داخل ایران طبق قانون مصوب مجلس شورای اسلامی اجازه استفاده از ماهواره را ندارند اما حکومت برای تبلیغات و اهداف سیاسی اش نهایت استفاده را از ماهواره می کند. البته سران نظام به خوبی می دانند که این قانون در عمل قابل اجرا نیست و با دستور و بخشنامه نمی توان جلوی رشد و ورود تکنولوژی های روز را گرفت و اگر همگام با جهان پیش نرود، محکوم به شکست است. از طرفی بسیاری از شبکه های تلویزیونی و رادیویی جهان، امروزه به صورت خصوصی اداره می شوند و تعداد شبکه های دولتی در مقایسه بسیار کم می باشد. این شبکه های خصوصی هم اکثراً یا از طرف شرکت های بزرگ و یا افراد ثروتمند مدیریت می شوند و هزینه های آنها از راه هایی همچون پخش تبلیغات و پرداخت ماهیانه از طرف بینندگان و کمکهای مردمی و .... تامین می شود و شبکه های رادیویی و تلویزیونی مذهبی هم از این قاعده مستثنی نیستند. شبکه های مورد اشاره شهرام همایون هم علاوه بر کمکهای مردمی، از کمک های مراجع تقلید بهره می برند که مسلماً هیچ ایرادی به آنها وارد نیست. همانطور که تعداد شبکه های تبلیغ مسیحیت به مراتب بیشتر است و یا بعضی دولتها همچون جمهوری اسلامی (با داشتن شبکه قرآن) نیز دارای شبکه های مذهبی می باشند، این حق برای مراجع تقلیدی که وظیفه اصلی آنها هدایت مردم و مقلدان به سوی صراط مستقیم و رستگاری می باشد، به طریق اولی محفوظ است. جمهوری اسلامی واصولاً هر انسان خردمند در زمان وزمانه کنونی باید به این پرسش منطقی پاسخ دهد، که اگر مراجع تقلید از حق برخورداری وداشتن رسانه برخوردار نباشند، چگونه می توانند این رسالت خود را به انجام برسانند در حالی که هزاران هزار مقلدشان در کشورهای مختلف جهان زندگی می کنند و دسترسی به تمامی نظرات و اندیشه های ایشان به خصوص در مورد مسائل روز ندارند؟ آیا راهی جز رسانه ی همگانی که برای همه افراد از تمامی طبقات فراهم باشد وجود دارد؟ آیا وظیفه یک عالم دینی و مرجع تقلید صرفاً نوشتن یک رساله توضیح المسائل است؟ دست کم از منظر ایدئولوژی جمهوری اسلامی پاسخ به این پرسش منفی است. رسالت مراجع تقلید در جهان امروز نه فقط نوشتن رساله، بلکه اقامۀ دین وشعائر آن ودفاع از کیان مذهب حقۀ تشیع است. از این رو انجام چنین رسالتی وادای این واجب توسط یک مرجع تقلید که در برابر هدایت نوع انسان احساس مسئولیت می کند، فراهم آوردن مقدمات وجودی انجام این واجب خواهد بود. از این منظر اگر هم که انجام واجب مستلزم فراهم آوردن مقدمات وجودی اش باشد، که هست، بنابراین تأسیس وراه اندازی شبکه های خصوصی اساساً در شمار حقوق طبیعیِ مراجع عظام تقلید خواهد بود. تهمت و دروغ یکی از مشخصه های ثابت جمهوری اسلامی و تمامی دیکتاتوری ها می باشد که از آن برای حذف دگراندیشان ولو مذهبی استفاده می شود و برای بسیاری از مردم که با این شیوه ها آشنایی دارند، تکراری و غیرقابل باور است. جهان امروز دنیایی نیست که بتوان با یک ادعا و دروغ برای خود محبوبیت کسب کرد و دیگران را منفور ساخت. علاوه بر سخن، این عمل و کردار بانیان و حامیان یک اندیشه و تفکر و ایدئولوژی است که راه را برای صعود و گسترش آن باز می کند. ادبیات سایتهایی همچون "فتن" با ادبیات پرخاشگرانه و پر از دروغ و تزویر و ریا و بی ادبی ولمپنسیم است که با ادبیات فاشیستی وهیتلری تنها در نوع کلمات مورد استفاده تفاوت دارد و درواقع محتوا یکسان است. به قول فرمایش شیخ بهایی: آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست وان کس که مرا گفت نکو خود نیکوست حال متکلم از کلامش پیداست از کوزه همان برون تراود که در اوست