جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
شیعیان منطقه وگرفتاری در دام ولایت مطلقۀ فقیه

تاريخ انتشار : 5/14/2015




سجاد نیک آیین


تاریخ تشیع سراسر از غربت و ظلم و ستمی است که بر این مذهب وپیروان آن رفته است. از دوران ائمه معصومین  عليهم السلام و جور و ستم بنی عباس و بنی امیه تا امروز که مورد تجاوز و خشم و کینه سایر مذاهب قرار دارند. آنچه که بر پیروان راستین علی عليه السلام می رود قصه پر غصه ای است که زمامداران امور مسلمین باعث و بانی آن هستند.
امروز هم، آنان که خود را ولی امر مسلمین جهان می دانند وسرنوشت و جان و مال و ناموس مردم را محکوم به ولایت مطلقۀ خود می دانند، سیاست های منطقه ای وجهانی شان روزگاری سیاه برای شیعیان رقم زده و سرنوشت تاریکی را برای بنیان نهاده است. شیعیان روزگار ما دمیان دو لبه تیغ قدرت و ثروت حاکمان فاسد ایران از یکسو وفرصت طلبی تکفیری هایی که آهنگ نابودی تشیع کرده اند، قرار دارند. جمهوری اسلامی به عنوان تنها حکومت شیعه در جهان که می توانست مرکز ثقلی در منطقه و حامی شیعیان سایر کشورها باشد به علت سیاستهای غلط مسئولین آن، عملاً به پاشنۀ آشیل تشیع بدل شده  و اسباب درد و رنج بیشتر شیعیان را فراهم آورده است.
بنیانگذاران نظام اسلامی در ایران از همان ابتدای تشکیل با طرح شعارهایی همچون صدور انقلاب سنگ بنای دخالت در سایر کشورهای منطقه و به خصوص کشورهای اسلامی را پایه گذاری کردند. حمایت معنوی و شعاری از گروه های فلسطینی و شیعیان لبنان در روزهای ابتدایی انقلاب، رفته رفته به حمایت های مادی و لجستیکی و نظامی این گروه ها ارتقا پیدا کرد. تحریک عراق و جنگ با این کشور که جایگاه مهمی در میان کشورهای عربی در منطقه خلیج فارس داشت واصرار بر ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر و رد درخواست پرداخت غرامت جنگ از سوی کشورهای ثروتمند همچون عربستان و کویت، ضربه بزرگ دیگری به اعتماد این کشورها به ایران وارد کرد و آن را نشانه ی توسعه طلبی ایران در جهت صدور شیعه گری به کشورهای منطقه قلمداد نمودند. از طرف دیگر شعارهایی همچون مرگ بر آمریکا و اسرائیل و سایر کشورهای دیگر که رابطه ی دوستانه ای با دولتهای منطقه داشتند نیز زمینه ی ذهنی توسعه طلبی مذهبی نظام جدید در ایران را بیش از پیش تقویت نمود.
تشکیل سازمان سیاسی و نظامی حزب الله در لبنان در دهه 1980 که متشکل از نیروهای شیعه لبنانی با حمایتهای مالی و معنوی و لجستیکی ایران بود عملاً از اولین دستاوردهای صدور انقلاب محسوب می شد. این سازمان که رفته رفته به یک قدرت تشکیلاتی بزرگ و نیرومند در جامعه لبنان تبدیل گردید امروز سهم مهم و تعیین کننده ای در معادلات قدرت و سیاست لبنان دارد و حتی در دو سال اخیر با اعزام نیروهایش به سوریه، به بشار اسد در مبارزه با مخالفان دولت سوریه کمک های بسیار زیادی کرده است. همچنین گزارش های تایید نشده ای وجود دارد که تعدادی از جنگجویان حزب الله به یمن نیز فرستاده شده تا به حوثی ها در مقابله با نیروهای ائتلاف به رهبری عربستان کمک نمایند. تشکیل این سازمان با چنین قدرتی زنگ خطر را در کشورهای منطقه به صدا درآورد.  
در عراق نیز از دوران بعد از جنگ، ایران با حمایت از شیعیان سعی در ساقط کردن صدام داشت که فرصت از طریق حمله آمریکا به این کشور فراهم گردید و در این اوضاع نابسامان، جمهوری اسلامی هر روز سعی بیشتری بر نفوذ در این کشور داشته و دارد. بعد از روی کار آمدن نوری المالکی شرایط بسیار مناسبی فراهم گردید به حدی که اعتراضات مقامات عراقی و مردم سنی مذهب را در پی داشت. حمایت جمهوری اسلامی از بشار اسد در سوریه که اکثر مخالفانش را سنی مذهب ها تشکیل می دهند یکی دیگر از بزرگترین خطاهایی است که مرتکب شده است و جبهه مخالفان سنی مذهب بر علیه شیعیان را به شدت تقویت کرده است. حضور قاسم سلیمانی در عراق در حمایت از شیعیان و کشتارهایی که از سنی ها صورت گرفته و کشته شدن نزدیک به 200 هزار نفر در سوریه، عملاً جنگ فرقه ای را به راه انداخته است که نه چشم انداز کوتاه مدتی بر پایان آن متصور است ونه نقش جمهوری اسلامی در پیدایش آن انکار پذیر است. در میام این هیاهو وشیعه کشی آنچه از چشم وذهن مردم پنهان می ماند والبته ابزاری به دست تروریستهای تکفیری برای شیعه کشی می دهد آنستکه، این مسئولین جمهوری اسلامی هستند که با نگاه ایدئولوژیک خود وضعیت را به اینجا رسانده اند و اکثر مردم شیعه ایران و سایر کشورهای منطقه نه تنها با این اقدامات مخالف هستند بلکه خود قربانی این جنگ فرقه ای شده و مورد خشم و کینه سنی مذهب ها قرار گرفته اند.
هزینه ای که امروز شیعیان در کشورهای منطقه از بابت سیاستهای جمهوری اسلامی پرداخت می کنند را تنها شاید بتوان با دوران حکومت بنی امیه مقایسه کرد. سرکوب قیام شیعیان بحرین و شرق عربستان و یمن توسط دولت عربستان واکنشی به اقدامات ایران در راستای راه اندازی جنگ شیعه و سنی و ماجراجویی های مذهبی آن است. زمانی که خامنه ای در دیدار با اعضای مجلس خبرگان می گوید: «نظام فعلی جهانی قابل استمرار نیست و نظم جدیدی در حال شکل‌گیری است … و در چنین شرایطی ما بایستی آمادگی برای نقش‌آفرینی در نظم جدید جهانی را داشته باشیم. … هدفی که رسیدن به آن جز از طریق قوی‌تر کردن کشور و استفاده از همه ی ظرفیت‌های داخلی و خارجی امکان پذیر نیست. … طرفداران نظام جمهوری اسلامی در منطقه عمق راهبردی ما هستند، ضمن آنکه در آمریکای لاتین و قسمت‌های مهمی از آسیا نیز، عمق راهبردی داریم که باید از آنها به درستی استفاده شود» آیا نباید منتظر واکنش کشورهای منطقه در قبال این سخنان باشیم؟ مطمئناً اگر دخالتهای ایران در سوریه نبود الان با هیولایی به نام داعش مواجه نبودیم. اگر حمایت ایران از حوثی های یمن نبود امروز شاهد بمباران کشور فقیر یمن توسط ائتلافی از 8 کشور ثروتمند و قوی نبودیم.
در مقابل البته مدعای حکومت ایران در هواداری از شیعه وتشیع بشدت مخدوش وغیرقابل اثبات است. جمهوری اسلامی هرچند کوشیده است که برای همراهی گروههای مختلف شیعه خود را یگانه تکیه گاه وحامی تشیع وشیعیان معرفی کند، اما تجربۀ سالهای کشتار روزمرۀ شیعیان در پاراچنار پاکستان، هند ودر روزگاری نه چندان دور افغانستان نشان داده است، آنچه محور سیاست گذاری های حکومت را تشکیل می دهد، نه حمایت از مذهب شیعه، بلکه "حفظ نظام" حتی به بهای "قربانی کردن" شیعیان و "وجه المصالحه" قرار دادن آنان بوده است. نمونه های یاد شده بهترین گواه بر این مدعا هستند.
شبکه های ماهواره ای متعلق به تندروهای سنی مذهب که اوضاع را برای تسویه حساب با مذهب شیعه مناسب می بینند با یک کاسه کردن حساب کل شیعیان و حکومت جمهوری اسلامی، شدیدترین فشارها را بر دولتهای حاکم منطقه از جمله عربستان و قطر و امارات وارد می کنند و این دولتها مجبور به اتخاذ واکنشی در مقابل آن هستند. تجهیز مخالفان بشار اسد که منجر به زایش گروه هایی همچون داعش و جبهه النصره می شود و تشکیل ائتلافی منطقه ای با شرکت 8 کشور بر علیه شورشیان شیعه یمن، تنها نمونه هایی از واکنش کشورها در مقابل اقدامات ایران و شیعیان منطقه است.
محدودیتهایی که برای اهل تسنن در کشور ایجاد شده منجمله نداشتن حتی یک مسجد در تهران، عدم اجازه برگزاری نماز جمعه و نماز عید فطر، دستگیری تعدادی از رهبران و عالمان اهل تسنن به بهانه های واهی و محروم نگه داشتن مناطق سنی نشین همچون سیستان و بلوچستان و کردستان عملاً نشان از دشمنی جمهوری اسلامی با مذهب تسنن دارد و اینها همه از چشم سایر مردم منطقه که از اکثریت سنی تشکیل شده اند، پنهان نمی ماند. این درحالیستکه البته جمهوری اسلامی در ظاهر فریبکارانه شعار وحدت سر می دهد ومخالفان شیعۀ خود را با این بهانه سرکوب می کند.
متاسفانه بهایی که شیعیان بابت سیاستها و اقدامات جمهوری اسلامی پرداخت می کنند بسی سنگین و نابخشودنی است. در این میان اقدامات انسانی و صلح دوستی تعدادی از مراجع تقلید مستقل و سنتی همچون آیت الله سید صادق شیرازی که با اعزام نماینده به کشورهای عربستان و کویت و اردن و امارات و بحرین و ..... در تلاش برای کاستن از شکاف ایجاد شده و جلوگیری از شعله ورتر شدن آتش برافروخته شده در منطقه هستند، بسیار بجا وقابل تقدیر وتحسین است. این مراجع  البته تحت فشاری دوگانه هستند، از یک سو باید با برقراری تماس با علما و بزرگان اهل سنت سعی کنند تا حساب شیعیان را از اقدامات سیاسی حاکمان اسلامی جدا کنند و راهی برای پایان دادن به این برادر کشی ها پیدا کنند واز سوی دیگر جمهوری اسلامی آنانرا بدلیل استقلال ومخالفت شان با سیاسی کردن پروژۀ تشیع، تحت شدیدترین فشارها قرار می دهد. بیگمان این احساس وظیفۀ تاریخی وانجام رسالتی که برعهدۀ این مراجع تقلید گذاشته شده است مسأله ای است که نسلهای آیندۀ شیعه تا روزگارانی دور وامدار آن خواهند بود.


* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.


برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.