جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
اعدام های 67؛ همچنان به دنبال مجازات متهمان

تاريخ انتشار : 5/27/2015



سینا مهرانیان
ویژۀ رسام؛

در حالی که ماجرای اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی در سال های دهه شصت، با انکار و سکوت مقامات بلندپایه حکومت مواجه است، علی رازینی، یکی از اعضای جمع موسوم به "کمیته مرگ" که در دادگاه های سرپایی دهه شصت نقش قاضی را به عهده داشت، به تازگی در گفت و گو با خبرگزاری نیمه دولتی فارس، سکوت را شکسته و از اصرار آیت الله خمینی برای اعدام زندانیان سیاسی پرده برداشته است. رازینی از دهه شصت شغل های قضایی مهمی به عهده داشت و هم به ریاست دادگاه ویژه روحانیت و هم دیوان عدالت اداری و هم ریاست دادگستری تهران رسید، در همین مقام نیز ترور و معلول شد. 
طی ماه‌های مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷، شمار زیادی از زندانیان سیاسی – عقیدتی در زندان‌های ایران اعدام شدند. این زندانیان که عمدتاً اعضای سازمان مجاهدین خلق که برای به ثمر نشاندن جامعه بی‌طبقه توحیدی رجوی در زندان بودند یا عضو احزاب و گروه‌های چپ و کمونیست، با حکم آیت الله خمینی به جوخه‌های اعدام سپرده شدند و پس از آن عمدتاً در گورهای ناشناسی در گورستان خاوران در جنوب شرق تهران، به خاک سپرده شدند. بر سر شمار اعدام شدگان تابستان سال ۶۷، مناقشه جدی وجود دارد و تاکنون رقم مشخصی از قربانیان سال ۶۷، اعلام نشده است.
کشتار دهه شصت بخاطر وجود اختناق در ایران و در نبود وسایل ارتباط جمعی فراگیر همچون امروز تا حدی مخفی نگه داشته شد. هرچند در سال های اول انقلاب تمایل برای انتشار اخبار این کشتارها برای ایجاد رعب و وحشت وجود داشت، اما شرایط به گونه ای نبود که کسی بتواند گزارشی بنویسد یا فیلمی تهیه کند. ولی بعد از اعدام های سال 67 اخبار مختصری به مرور منتشر شد. فتوای آیت الله خمینی برای کشتار زندانیان مخفیانه صادر شده بود و چیزی نبود که علناً اعلام شود. حتی خود زندانیان سیاسی و خانواده های آنان هم وسعت کشتار را نمی دانستند. اولین شخصی که در این باره صحبت کرد آیت الله منتظری بود که در کتاب خاطراتش به آن اشاره کرده و تعداد آنها را حدود 3000 نفر برآورد کرد ولی سازمان های حقوق بشری تعداد را بین 4500 تا 5000 نفر تخمین می زنند. یکی از دلایل برکناری آیت الله منتظری نیز اعتراض به همین اعدام ها بود. 
رازینی در مصاحبه خود گفته است: «افرادی که دستگیر شده بودند تعدادشان زیاد نبود و آن‌ها را هم دستگاه قضایی اعدام کرد. به خاطر شرایط خاصی که در آن زمان حاکم بود. برخی گرایش‌ها مانند مرحوم منتظری باعث آزادی منافقین از زندان قبل از سال ۶۷ شده بودند، دستگاه قضایی نظرش این نبود که اینها موجودات با ارزشی هستند و باید حفظ شوند، لذا آنها را اعدام کرد. چون جرمشان سنگین بود و علاوه بر جرم‌های گذشته به ایران حمله کرده بودند. طبیعی است که اینها مستحق ارفاق نبودند و دستگاه قضایی هم معتقد بود که حکم اینها سریع‌تر اجرا شود. لذا هر کدام از این منافقین دست هر نهادی امانت بود تا بازجویی‌ها انجام شود و بعد از بازجویی تحویل دستگاه قضایی می‌شدند. مهم کاغذها و نوشته‌هایی بود که از اینها گرفته بودند و ما طبق تجربه‌ای که از اوایل انقلاب در مقابله با منافقین داشتیم می‌دانستیم که آن کاغذها خیلی با ارزش است و کنار هم گذاشتن آن می‌تواند خیلی از مطالب را آشکار کند که برای نیروهای ما و جلوگیری از فعالیت‌های بعدی منافقین ارزشمند است. لذا نظر بر این بود که این مدارک یک جا جمع شود و اینکه افراد دست کدام نیرو باشند خیلی محل دعوا نبود. ما خدمت امام گفتیم با قوانین ما تنها می‌توانیم گروهکی‌ها یا جاسوس‌ها را که عالماً و عامداً به دشمن اطلاعات داده‌اند اعدام کنیم، اما کسی که مثلا در ستاد نیروهای مسلح تمام مهات و زاغه مهمات را نابود کند نمی‌توانیم اعدام کنیم و طبق قوانین تنها می‌توانیم او را حبس کرده و خسارت بگیریم. قانون و فتوای روشنی درباره کسی که به این طریق به جنگ ضربه زده نداریم. امام فرمودند: اگر کسی عالماً و عامداً به جبهه ضربه جبران‌ناپذیری بزند مجازاتش اعدام است». 
این اظهارات توسط یک مقام رسمی از درون حاکمیت، تایید کننده بسیاری از مطالب منتشر شده قبلی در این خصوص می باشد. البته چندی پیش، نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه برای اولین بار اقدام به انتشار موضع رسمی حکومت در قبال اعدام های سال ۶۷ کرد و تعداد اعلام شده قربانیان و همچنین ماجرای صیغه دختران قبل از اعدام را، "کذب محض" خواند. سایت «پرسمان دانشجویی» وابسته به اداره مشاوره نهاد رهبری گزارشی درباره اعدام‌های سال ۶۷ منتشر کرد و  دلیل اعدام شمار زیادی از زندانیان سیاسی در زندان اوین را، شورش این زندانیان همزمان با "عملیات مرصاد" اعلام کرده است. عملیات مرصاد (نامی که جمهوری اسلامی بر آن گذاشته) یا عملیات فروغ جاویدان (نامی که سازمان مجاهدین خلق بر آن گذاشته) نبردی بود که با پیشروی نیروهای سازمان مجاهدین خلق در خاک ایران، با هدف رسیدن به تهران رخ داد. مسعود و مریم رجوی برای رسیدن به قدرت تمام نیروها و یاران خود را در یک قمار بزرگ به نام (فروغ جاویدان) و بدون اینکه کمترین مهارتی در جنگ منظم داشته باشند طی سه روز در دشت‌های کرماشان به قتلگاه فرستادند. نیروها و افرادی تحصیل کرده که تعداد بسیار زیادی از آنها در دانشگاه های آمریکا و اروپا مشغول تحصیل بودند و با فراخوان رهبران سازمان مجاهدین به پایگاه اشرف در عراق مراجعت نمودند. سرمایه‌های ارزشمندی که اگر خودخواهی ها و قدرت طلبی های رهبران سازمان مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی نبود، می توانستند برای آینده این آب و خاک مثمر ثمر باشند. این نبرد در اواخر جنگ ایران و عراق و بعد از قبول قطعنامه در مرداد ماه سال ۱۳۶۷ درگرفت و ارتش ایران پس از چند روز درگیری در آن پیروز شد و شمار زیادی از نیروهای سازمان مجاهدین خلق نیز در آن کشته شدند.
مسئولان رسمی جمهوری اسلامی، تاکنون پاسخ روشنی به ابهامات پیرامون این اتفاق نداده و مسوولیت آن را بر عهده نگرفته‌اند. زندانیان سیاسی ایران در دهه شصت از مصطفی پورمحمدی به عنوان یکی از اعضای اصلی کمیته اعدام‌ها در تابستان ۱۳۶۷ نام می‌برند. آقای پورمحمدی هم اکنون وزیر دادگستری دولت حسن روحانی است. در مورد اعدام‌های سال ۱۳۶۷، در سال ۱۳۹۱ دادگاهی با حضور شاهدان و خانواده‌های قربانیان و نیز قضات بین‌المللی در کاخ صلح در لاهه، هلند، برپا شده. قضات بین‌المللی در این دادگاه، که متهم (نمایندگانی از جمهوری اسلامی) در آن شرکت نکرده بود، تمامی مدارک ارائه شده را بررسی و شهادت شاهدان را استماع کردند و در نهایت در آبان‌ماه همان سال، این دادگاه پس از دو جلسه، رخدادهای ۶۷ را جنایت علیه بشریت نامید.

* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.