جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
رهبر فاسد و نمایش فساد ستیزی

تاريخ انتشار : 6/14/2015



مجتبى واحدی

مبارزه نمایشی   با فساد و تبلیغات گسترده پیرامون آن، موضوعی است که مردم ایران  از آستانه انقلاب اسلامی ، شاهد آن بوده اند. آخرین پادشاه ایران که دیرهنگام متوجه فراگیری اتقلاب و غیر قابل کنترل بودن آن شده بود  برای آرام ساختن معترضان ،دستور دستگیری و زندانی شدن عده ای از مقامات عالیرتبه را صادر کرد که هنوز در خصوص نقش واقعی آنها در فساد های مالی تردید های اساسی وجود دارد.این مبارزه نمایشی را می توان نماد همکاری نانوشته دو نظام حکومتی دانست زیرا بسیاری  از دستگیر شدگان  توسط نظام سابق  به وسیله  دادگاههای انقلاب به قضاوت صادق خلخالی و محمدی گیلانی اعدام شدند. یکی از مظاهر نمایشی بودن این مبارزه ، دستگیری امیر عباس هویدا توسط رژیم گذشته و اعدام او توسط جمهوری اسلامی بود در حالی که با گذشت سی و هفت سال از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز اسنادی که فساد مالی هویدا را ثابت کند منتشر نشده است. نمایشی که توسط رژیم گذشته آغازشد با شدت و ابعاد گسترده  تر توسط جمهوری اسلامی ادامه یافت. در نظام جدید، آسان ترین روش همیشگی برای  حذف رقبای سیاسی یا منتقدان ،  ایراد  اتهامات مالی واخلاقی به آنان بوده است . البته  این سخن به معنای سالم دانستن و مبرا پنداشتن همه متهمان دستگیر شده نیست اما با قاطعیت می توان ادعا کرد که دستگیری همه مدیران و قدرتمندان متهم به فساد ،تنها زمانی صورت گرفته  و می گیرد که آنان با رأس نظام  و نزدیکان  او ، زاویه پیدا کرده اند  یا رأس نظام به تبلیغات منحرف کننده در داخل کشور نیاز داشته است. در حالی که فسادآنها از مدت ها قبل نقل محافل و مجالس رسمی و غیر رسمی بوده است. این نمایش تا کنون پرده های متعدد داشته که بدون تردید   دستگیری دو تن از معاونان محمود احمدی نژاد  را می توان  پر سر وصدا ترین پرده  این نمایش " لو رفته "دانست .
هنوز دوسال از دوره اول ریاست احمدی نژاد نگذشته بود که در محافل مخفی و علنی اصولگرایان ،زمزمه هایی در مورد فساد مالی اطرافیان او منتشر شد.نمایندگان اصولگرای مجلس از " حلقه فساد فاطمی" نام بردند. پس از آن به صورت مکرر بحث هایی در خصوص عدم واریز در آمدهای نفتی به خزانه مطرح شد اما  ظاهراً اراده - وشاید اجازه - برای رسیدگی و افشای  واقعیات وجود نداشت. البته انتظار افشا  و برخورد با مدیرانی که  رهبر جمهوری اسلامی بر پاکدستی آنان گواهی داده  وآنان را بهترین دولتمردان بعد از مشروطه می نامید چندان ساده نبود.با فاصله گرفتن تدریجی احمدی نژاد از خامنه ای و تلاش او برای مستقل نشان دادن خویش ، ظاهراً مجوز برخی نمایش های تریبونی برای رسوا سازی او آغاز شد. این مجوز ،ذوق زدگی برخی افراد حکومتی را به دنبال داشت  که در فاصله سالهای هشتاد و چهار تا نود توسط احمدی نژاد ، تحقیر شده بودند و خامنه ای با حمایت های نامحدود از رئیس فاسد دولت ،برتحقیر  آنان  صحه  گذاشته بود.   این ذوق  زدگی موجب حداکثر استفاده برخی افراد  علیه احمدی نژاد شد در حالی که  رهبر جمهوری اسلامی به خوبی می دانست سخن گفتن از فساد واقعی دولت  احمدی نژاد  و حجم آن ،مردم را به یاد حمایت های بی سابقه رهبر از دولت و رئیس آن می اندازد. لذا  تجاوز زیر دستان خود از حد مجاز افشاگری علیه احمدی نژاد را برنتافت وبا به جان خریدن رسوایی ، دستور " کش ندهید " صادر کرد. او با صدور این فرمان بار دیگر به اطرافیان خویش یاد آوری  کرد که حد خویش را بدانند و جزاطاعت دستور ، کار دیگری انجام ندهند 
اما مانند بسیاری از حوادث دیگر ، شرایط مطابق میل خامنه ای پیش نرفت و رهبر جمهوری اسلامی قانع شد که مخفی نگه داشتن  پیامدهای متعفن هشت سال مدیریت مشترک رهبر و احمدی نژاد ،غیر ممکن است. در این میان ،گروهی از اصلاح طلبان و حامیان دولت به یاری رهبر شتافتند . آنان  سردمدار جریانی شدند که هدف آن انتساب همه رسوایی های هشت ساله به احمدی نژاد و مبرا دانستن تلویحی خامنه ای بود.  نتیجه آن که  اکنون با گذشت حدود چهار سال از آخرین حمایت های قاطع رهبر از احمدی نژاد و در آستانه سومین سال افشاگری های کنترل شده دولت روحانی در مورد دوره هشت ساله هشتاد وچهار تا نود ودو، ظاهراً رهبر با خیالی آسوده تر از گذشته ، اجازه برخورد با برخی  اطرافیان احمدی نژاد را صادر کرده است تا پرده ای دیگر از نمایش سرگرم کننده  و انحرافی  در برابر چشمان مردم قرار گیرد. البته این پرده نیز  تحت کنترل کامل بازیگردان اصلی است ، همان کسی که بی تردید مفاسد گسترده سالهای گذشته با حمایت و انتفاع عمده او صورت گرفته و از نمایش اخیر نیز اهداف سیاسی خویش را تعقیب می نماید. 
اکنون مایلم این پرسش را مطرح نمایم که چه چیز موجب تن دادن سید علی خامنه ای به دستگیری محمد رضا رحیمی و حمید بقایی  شده است ؟ این دستگیری  از مسخره ترین بخش های نمایش فساد ستیزی خامنه ای است . هنوز دلایل اصلی دستگیری بقایی اعلام نشده  اما اتهاماتی که رحیمی را روانه زندان کرد از جهت ارزش مالی ، شاید حتی با یک در صد اموال حیف و میل شده در هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد برابری نکند. در واقع می توان گفت خامنه ای در ادامه  سناریویی که  اصلاح طلبان ، مجری بخشی از آن  هستند به دنبال منحرف کردن اذهان از خود و فرد مورد حمایت خویش - احمدی نژاد - و تمرکز افکار عمومی بر فساد  دو  مدیری است که احمدی نژاد هم  از زیان نزدیکان خود از آنها اعلام تبری  و  دوری می کند.نکته قابل توجه در بازی تبلیغاتی اخیر این است که نه دغدغه ای برای  رسیدگی به   دهها میلیارد دلار درآمدهای نفتی وسایر وجوه حیف  و میل شده در سالهای اخیر وجود دارد و نه  قرار است عامل اصلی اختلاس های کلان  و حامی گردن کلفت او  مجبور به پاسخ گویی باشند  بلکه برای سرگرم سازی مردم ، پرونده هایی که موضوع آن بخش بسیار کوچکی از ثروت فنا شده ملت  می باشد با تبلیغات  گسترده ، دررسانه ها مطرح می شود و کسانی به زندان می افتند که به خاطر نزدیکی به احمدی نژاد  مورد توجه هستند.  به نظر می رسد رهبر جمهوری اسلامی از " فساد ستیزی نمایشی " و به ویژه پرده اخیرآن ، هدف خاصی را دنبال می کرده و به آن رسیده است. این هدف ،  معطوف سازی افکار عمومی  به  آفتابه دزد ها  برای تحت الشعاع قرار گرفتن  فسادهای اصلی بوده  که خامنه ای مسئول مستقیم  آنهاست . البته بهره گیری از عبارت " آفتابه دزد " به معنی ناچیز انگاشتن  فسادی نیست که رحیمی و احتمالاً بقایی در آن مباشرت و مشارکت داشته اند بلکه مقصود ،  مقایسه میان  ارقام مطرح شده در پرونده های اخیر و مبالغی است  که جناح های مختلف حکومت بر حیف و میل آن  در دوره هشت ساله همکاری خامنه ای و احمدی نژاد ، متفق القول هستند.
نکته دیگری که در نمایش اخیر فساد ستیزی خامنه ای باید مورد توجه قرار گیرد زمان انتخاب شده برای به زندان انداختن رحیمی و بقایی است. خامنه ای در روند مذاکرات هسته ای دچار درماندگی است. او از یک طرف ناچار است برای کاهش فشارناشی از تحریم های بانکی و نفتی ، تن به خواسته طرف های مذاکره غربی بدهد و از سوی دیگر ، احساس نیاز به اراذل و اوباش حکومتی - دلواپسان -  برای مقابله با منتقدان و مخالفان داخلی ، راهی جز مدارا با تندروها و چماقداران  برای او باقی نگذاشته است.اما برخی تحرکات اخیر  در داخل کشور و نگرانی  خامنه ای  از افشای نقش دوگانه رهبر در تعامل با موافقان و مخالفان مذاکرا ت هسته ای ، او را ناچار ساخته تا باردیگر سوژه ای تبلیغاتی را سامان دهد و در حاشیه آن نقش خود در فساد های کلان سالهای اخیر را مخفی نماید. او همچنین به دنبال القای این شایعه است که احتمال بازگشت احمدی نژاد و باند او به قدرت ،زیاد است  ودستگیری نزدیکان او ، برای مقابله با قدرت گیری مجدد رئیس جمهور سابق می باشد.هدف خامنه ای از القای این شبهه ، قانع سازی جناح های گوناگون به حد اقل ها در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان است.خامنه ای همین روش را در انتخابات ریاست جمهوری سال نود ودو با به میدان فرستادن سعید جلیلی انجام داد و این بار " لولو" ی او ، احمدی نژاد است.
در یک کلام ، به نظر می رسد بهترین راه برای خنثی سازی نمایش اخیر خامنه ای ، بی توجهی به آن است. ذوق زدگی برخی فعالان سیاسی از دستگیری یاران نزدیک احمدی نژاد ، در واقع به رسمیت شناختن  بازی طراحی شده توسط رهبر جمهوری اسلامی  برای انحراف افکار عمومی از فسادهای اصلی و مخفی نگهداشتن نقش وی در مفاسد بی سابقه سالهای اخیر است .پس به هوش باشیم در زمینی که خامنه ای طراحی کرده ، بازی ننماییم و فریب فساد ستیزی تبلیغاتی او را نخوریم.                       

* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.