مهران محمدی فشارکی
ویژۀ رسام
بازهم میگویم من با این توافقات دل خوشکنک هسته ای موافق نیستم ! شاید حرفم را نپذیرید شماها مختارید مخالف باشید چون درد مرا نداشته اید اما من دلواپس نیستم مثل بعضی از دلواپسان مصلحتی بی درد مواجب بگیرو ساندیس خور !
من مانند یک خریدار مغبون شده هستم که خود را بازنده سالهایی می بیند که عمر و جوانیش را به پای انقلاب و جنگی گذاشت که هر روز از شعارهایش به اسمی و شکلی عقب نشست وباز هم با پررویی تمام ادای فاتحان جنگی رادر می آورد ! دیروز بدنبال سخنان آیت الله (امام سابق) خمینی!
برای آزادی قدس راه کربلا را باز می کردیم و برای رفع فتنه از عالم به دنیا اعلام جنگ می دادیم ! اما امروز با جان کری و لاوروف عکس یادگاری می گیریم ! دیروزمذاکره با دشمنان علی الخصوص آمریکای جنایتکار برایمان فریضه بود و برای دشمنانمان خط و نشان می کشیدیم که تا مبارزه هست ما هستیم !
امروز مبارزه شده مذاکره و دشمنان شده اند شرکای تجاری ! وشعار دوست و دشمن همیشگی نداریم شده استراتژی مبارزه ! دیروزمی گفتند اگر از صدام بگذریم از آل سعود که هرگز ! امروز هم از صدام گذشتیم ؛ هم با طالبان پیمان می بندیم و هم با آل سعود برادرشده ایم ! دیروزتا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر باقی بود ! امروز برای کربلا رفتن ویزا یادتان نرود !
سالها جنگ نعمت بود ! و دیروز تحریمها و امروز توافق ! دیروز عراقیها کافر بودند و صدام ؛ یزید دوران! امروز عراقیها برادران ما هستند و یزید دوران هم 1400 سال پیش مرد و به تاریخ پیوست و هر چه هست دوستی و برادی و زیبایی ومارایت الا جمیلا !
امروز.......... فقط به عمر و جوانبم می اندیشم ! عمری که دستمایه هوا و هوس یک عده خیال پرداز متوهم شد ! کسانی که فرزندانشان تنگ دلشان ماندند تا بچه های دیگران توی میدان مین قطعه قطعه شوند و در سرمای کردستان منجمد شده و در خوزستان بدن هایشان از گرما کرم بیفتد ! من خوشحال توافق نیستم ! زیرا بنا نیست کسی تاوان و غرامت روزها و سالهای جوانی ما را بپردازد !
روزهایی که می شد دوستان و برادرانمان در آتش هوا و هوس حاکمان بال و پرشان نسوزد و امروز میان ما باشند ! روزهایی که می شد غواصان عملیات کربلای چهار دست بسته نباشند و زنده بگور نشوند ! روزهایی که می شد دختران سوسنگردی زیر وزن سنگین سربازان عراقی مورد تجاوز قرار نگیرند ! روزی که می شد از دیوار سفارت آمریکا بالا نرفت تا نخواهیم 290 نفر را با تور ماهیگیری جنازه شان را در خلیج فارس جمع کنیم و دخترکان معصوم و زنان و مردان سردشتی را با کپسول اکسیژن نبینیم ! من از توافق حس خوبی ندارم ! من با توافق حال نمی کنم ! زمانی که جوانان ما در حبس و حصرند ! امروز بیش از هر روز یاد مادر مرحومم می افتم که 14 سال منتظر جنازه فرزندش چشمش به در سفید شد !
* مقالات ومصاحبه های مندرج در وبسایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.
تاريخ انتشار :
8/5/2015
