جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
شیخ محسن اراکی در ترازوی اخلاق

تاريخ انتشار : 9/8/2015



سجاد نیک آیین


شيخ محسن اراكی دبیر مجمع تقریب مذاهب اسلامی در اظهارات تازه ای باردیگر مدعیات پیشین خود را تکرار کرده است. هرچند در تیتر مصاحبۀ ایشان با خبرگزاری مهر وبعداً در بازنشر این خبر در کیهان ورسالت وغیره چنان وانمود شده بود که گویی ایشان در این مصاحبه از مسائلی تازه پرده خواهند برداشت وبالاخره پس از چندین ماه طرح مکرر مدعیات غیرمستند به گواهی شاهدان موثق ووثائق گواهی شده توسط کارشناسان معتمد، در نهایت نقطۀ پایانی بر اين انتظار خواهد نهاد، اما محتوای مصاحبه در نهایت حتی فاقد یک سطر مستند معتبر در باب اثبات مدعیات مطرح شده بود. فارغ از نقد شرعی اقدامات یکسال گذشتۀ جناب اراکی که به روشنی مصداق قذف ویا دست کم تهمت به شمار می رود، نکتۀ درخور توجه نقد اخلاقی اقداماتی است که تنها در چهارچوب تحلیلی "جاه طلبانه" از شخصیت اخلاقی ایشان قابل تحلیل وتفسیر است.
فارغ از اینکه مدعیات شیخ محسن اراکی دربارۀ آیت الله سید صادق شیرازی، مرجعیت ایشان وبیت ایشان را تهمت وشرعاً حرام بدانیم ویا آنکه آنرا تطبیق مفاد قاعدۀ "حفظ نظام" بدانیم وحکم به شرعیت اینگونه اقدامات دهیم، اما آنچه شیخ محسن اراکی طی یک سال اخیر انجام داده است کمتر مورد "مداقه اخلاقی" قرار گرفته است، آنچه این قلم خواهد کوشید در این نوشتار کوتاه به آن بپردازد.
شیخ محسن اراکی واعراض از انصاف
صرف نظر از آنکه هریک از ما خود را متعلق به کدام منظومۀ دینی ومذهبی دانسته وچگونه داوری اش دربارۀ دیگران را موجه ومشروع بداند، اما دست کم این نکته روشن است که تمامی دستگاههای اخلاقی عالم فارغ از تعلقات مذهبی حکم به وجوب رعایت انصاف در داوری نسبت به دیگری می دهند. فلسفۀ اخلاق "انصاف" را درشمار امور مستقل اخلاقی می دانند که التزام به آن در وهلۀ اول وپیش از هرچیز نسبت به خودِ فرد، مطلوب ودر شمار فضائل اخلاقی است. انصاف داشتن نسبت به خود ودر آیینۀ وجدان خود، خویشتن را عریان کردن وخود را با تمامی کاستی ها ونقائص دیدن، مقدمۀ پالایشی است که روح آدمی از رهگذر التزام به آن به گوهر انسانیت دست می یازد، وامکان خودشناسی وقضاوت منصفانه دربارۀ داشته هایش وداده هایش را فراهم می یابد.
این انصاف البته در رابطۀ با دیگری رنگی دیگر وعرضی عریض پیدا می کند. انسانها اخلاقاً موظف به رعایت "انصاف" در تعریف رابطۀ خود با دیگری هستند، گزاره ای که اقرار به صحتش حصولی ودر زمرۀ بدیهیات وجدانی تمامی آدمیان است. در تمامی فرهنگها، ادیان واجتماعات واصولاً هرجا "انسانیت" فرصت ظهور ورشد یافته است، اصل رعایت انصاف در شمار مسلم ترین وبدیهی ترین اصول اخلاقی بوده است که عقل بشری حکم به جهان شمولی و زمان شمولی آن داده است. این فضیلت اخلاقی وقتی پای چالاک علمای دین به میان می آید، بس پراهمیت تر واز درجۀ فضیلت به تکلیف اخلاقی عالمان ارتقاء می یابد، آنچنانکه شکستن حریم انصاف از سوی عالمان، بویژه علمای دین، نه تخلی از فضیلت اخلاقی بلکه تبنی رذیلتی اخلاقی وبل تجنی بر گوهر ِ انسانی ِ آدمی است.
اظهارات وعملکرد شیخ محسن اراکی طی بيش از یک سال گذشته متضمن نقض مکرر این اصل اخلاقی ودریدن حریمهای انصاف نسبت به خود ویکی از معدود بازماندگان وقافله سالاران علم واخلاق وتقوا، آیت الله العظمی سید صادق شیرازی،  بوده است. وی غیرمنصفانه وبی آنکه نخست رسم مروت وانصاف را نسبت به خود به جای آورد، شمشیر طعن وکین از نیام برکشیده وبیش از یکسال با در اختیار داشتن انواع تریبونهای رنگارنگ از شبکه های تلویزیونی رسمی گرفته تا روزنامه ومجله ومسجد وهیأت سیل اتهامات را متوجه مرجعی مظلومی کرده است که یگانه جرمش آن بوده که اسرار هویدا می کرده است.
مرجع تقلیدی که حتی از حق برخورداری از یک دهم درصد تریبونهای جناب اراکی هم برخوردار نیست و اطرافیان ایشان که به زندان افتاده اند از بدیهی ترین حقوق متهمین یعنی برگزاری دادگاه علنی صالح، داشتن موکل وبرخورداری از فرصت دفاع در محضر هیأت منصفه محروم بوده اند. در چنین شرایطی جناب اراکی، حتی اگر میان خود، وجدانش وخدایش به صحت مدعیاتش یقین می داشت، اما مقتضای انصاف آن بود که به جای آنکه خود را در جایگاه قاضی ودادستان وهیأت منصفه نشانده وبدون ارائۀ حتی یک سطر مستندات محکمه پسند تنها به صدور اتهامات اکتفا کند، مسئولان را به برگزاری دادگاهی علنی  با حضور هیأت منصفۀ وکیل مدافعان مستقل فراخوانده وبه تأسی از مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین امام علی سلام الله علیه در دادگاه ونزد قاضی مستقل مدعیات خود را به محک دادگاهی مستقل وبیطرف بگذارد.تیرگی این جفا به تیزآب عوام فریبانۀ "مصلحت" و "سیاست" و"امنیت" جلا نمی یابد.
بی سروسامانی امروز ما ناشی از همین بی اخلاقی ها وبی پروایی های غیراخلاقی است. اگر جناب اراکی اندک انصافی داشته وبیش از افسانه سرایی در باب وابستگی این وآن به بیگانه، آیینۀ انصاف در دست گرفته وخود در آن می دیدند، مسلماً خود را احق به خطاب وابستگی به اجانب وارتزاق از قِبَل به آنان می یافتند. اگر صرف مهاجرت به یک کشور خارجی مستند ما برای حمل اتهام وابستگی به شیعه ای از شیعیان امیرمؤمنان صلوات الله وسلامه علیه باشد، ایشان دربارۀ پیشینۀ حضور خود در انگلستان وتکیه بر کرسی ریاست یکی از بزرگترین مراکز اسلامی در شهر لندن چه حکم خواهند داد؟ آیا مقتضای انصاف ومروت این نبود که ایشان دست کم به عنوان مقدمه ای اخلاقی حداقل توجیهی برای حضور خود در انگلستان ومجاب کردن خوانندگان ارائه می دادند که ساحت ایشان را از اتهام انگلیسی بودن مبرا سازد؟!
خیانت در امانت تقریب
وقتی وحدت شیعیان با یکدیگر در پای همین بی مروتی ها وبی انصافی ها وبی اخلاقی ها قربانی می شود، لفاظی وطنازی کدامین درد از دردهای بی شمار جهان اسلام را درمان خواهد کرد وچگونه اهل سنت را متقاعد خواهد کرد که وحدت مدعایی ما از جنس شعار ومصلحت نیست بلکه ناشی از اقتضایی ذاتی واصولی است؟ برادران سنی وقتی بی مروتی جناب اراکی را با دوستان شیعه میبییند، چگونه مدعای مدارا با اهل سنت را باور کنند؟!
آیا مقتضای جایگاه دبیرکلی مجمع تقریب مذاهب ، به طریق اولی وظیفۀ تقریب میان مراجع  به عنوان بزرگان طائفۀ شیعی را لازم نمی کند؟ مقتضای عقل سلیم وخـــُــلق قویم نزد هر وجدان آگاه، آراستن خانه وسفرۀ خودی وسپس دعوت از میهمان غریب برای ضیافت براین سفره است. وقتی بر سر سفرۀ خودی گوشت برادران شیعه در محافل غیبت وتهمت سلاخی می شود، سنی به کدامین امید بر این سفره با منِ شیعی هم سفره وهم غذا شود؟! آیا این خود دافعه سازی برای تشیع ودعوت برای گریز وخروج فوج فوج از تشیع نیست؟!
شیخ محسن اراکی وجفای اخلاقی به نظام
فتح باب "اتهام" تنها جفای اخلاقی جناب اراکی به خود ودیگری نیست. باب "اتهام زنی بی پایه واساس" اگر در مجامع علمی وحوزوی ونسبت به اهل علم وفضل گشوده شود، زنجیره ای نامتناهی از اتهام زنی وبی اخلاقی چون طاعونی روح وروان خلق الله را درهم خواهد پیچید. عالم درلباس دین حرمت عالمی دیگر را نه به واسطۀ ادله وبراهین محکمه پسند بلکه تنها با انگیزه ای شخصی وجاه طلبانه می درد ودر این مسیر حتی به اندازۀ سرسوزنی دغدغۀ اخلاق ودین وپاسخگویی در محکمۀ عدل الهی از خود بروز نمی دهد، در چنین جمعی چگونه می توان شمعی از اخلاق در میان مردمان برافروخت وسردی وسیاهی بی اخلاقی های مدرن را به شور وگرمای اخلاق دینی رونق بخشید؟ مگر نه اینکه الناس علی دین ملوکهم؟!
مردمانی که می بینند وعاظ شهرشان حض وافر اخلاق را بهای بخس جاه ومقام دنیا فروخته وبه حضیض بی تقوایی وبی اخلاقی افتاده اند، چگونه در برابر وسوسه های دریدن پردۀ احترام وحرمت عالمان دین مقاومت کنند واز سهل الوصول ترین وکم هزینه ترین ابزار عقده گشایی یعنی اتهام بستن بر مسندنشینان قدرت که دست برقضا از میان عالمان دین هم هستند، چشم بپوشند؟ آیا جناب اراکی حاضر به پذیرش این هزینۀ گزاف هستند؟
از سوی دیگر، آیا روا نیست که ناظران وشهود این ماجرا بعد از ماهها انتظار وعدم وفای شیخ قصۀ ما به وعدۀ ارائۀ مستندات، نسبت به ماهیت کلیۀ اتهامات وارده به تمامی متهمان در طول این سالها دچار شک وتردید شده وآفت "شک" درخت یقین واعتمادشان به مسئولان نظام را بخشکاند؟ مگر نه اینکه اعتماد متقابل ملت وحکومت در گرو راست آزمایی مدعیات ووعده های حکومت گران است ومگر نه اینکه شیخ محسن اراکی خواسته یا ناخواسته با چنین اظهاراتی هزینۀ اظهارات خود را بر پیکر نظام اسلامی کرده است؟ آیا بی اخلاقی از این بالاتر که آدمی با متصل ساختن خود به منابع قدرت وثروت با عملکردش تیشه به ریشۀ همان درختی بزند که خود محصول اوست وثمره اش به شمار می آید؟ آیا این مصداق دیگر خیانت در امانت نیست؟ آیا این مصداق خیانت به امانت اعتماد متدینینی نیست که بیشتر از سه دهه هرچه شنیده اند را باور کرده وگفته های مسئولان دربارۀ خیانت این وآن را باور کرده اند؟ آیا افکندن آتش شک در خرمن اعتماد خلق الله کافی نیست تا جناب اراکی را از ارتکاب این کبائر اخلاقی بازدارد؟
بی شائبه می توان گفت اقدامات شیخ محسن اراکی واظهارات او خواسته با ناخواسته متضمن خیانت در امانتی است که به دست ایشان سپرده شده است. فدا کردن تنسق قلوب شیعی درپای تقریب مذاهب خیانتی است که کوس فضاحت  اش به زودی علی رؤوس الاشهاد زده خواهد شد وتشت رسوایی اش از بام کوتاه ریاست برزمین خواهد افتاد.

 

برچسبها:



درج نظرات
نام :   
آدرس ایمیل : 
متن پیام :   
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.