محرم که می شود هوای دلهای مؤمنان ابری می شود... چشمانشان بارانی وداغ کهنۀ دلهای شیعیان باردیگر تازه می شود... مولای ما درودی به وسعت تمامی کائنات برآن گامهای استوار شما که مکتبی بقای خود را مرهون لحظه لحظۀ آن نفسهای قدسی است. این روزها باردیگر درسوگ مصیبتی می نشینیم که هزاران سال پیش ازما فرشتگان الهی دربرپاداری آن پیشگام وثابت قدم بوده اند. نمی دانیم دراین روزها ازکدامین مصیبت برایتان بگویم؟ وچگونه بگویم شرح مصیبتی را که جدتان پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم نخستین مرثیه سرای آن بوده اند. مولایم، هرچه می خواهم واژگانی را ازمجموعۀ محدود واژگان بیرون بکشم که گویای احساسی باشد که سراپای وجودم را فراگرفته است، همچون واژه ای را نمی یابم. هرچه بیشتر می گردم کمتر می یابم. ازظلم وجور حاکمان عصر وزمانه ای بنگارم که سرور جوانان اهل بهشت را با اهل بیتش از زادگاه وشهرجدشان راند، یا ازنامردمی وخیانت مردمانی که تنها نیم قرن پس از شهادت پیامبرشان، پارۀ تن او را ناجوانمردانه وبه فجیع ترین شکل ممکن به شهادت رساندند. ازقومی بگویم که نه به زن ومرد وپیر وجوان ونه حتی کودک شش ماهه خاندان فاطمه سلام الله علیها را نیز رحم نکردند، یا از طایفه ای که پیمان شکنی رسمشان بود وناسپاسی ناموسشان! باردیگر ماه محرم فرارسید تا هرساله بیاد آوریم که دینداری امروزمان وپایداری دیروز پدرانمان بر دین اسلام را وامدار ایستادگی وپایداری او برآرمانی هستیم که جدش زندگی خود را سراسر وقف ترسیم آن نمود. جامه های سیاه برتن می شوند، تکیه ها برپا می شوند، مجالس ودسته جات عزاداری برپا می شوند، وخلاصه هرآنچه مصداق شعائر الهی است برپای داشته می شوند تا عاشورا وشهادت ابا عبدالله سلام الله علیه برای همیشۀ تاریخ چراغ فروزان الهی باشد که ارادۀ الهی برفروزندگی روزافزون آن وبه افول نگراییدن آن مقررگشته است. سرزمین کربلا اما این روزها میزبان واپسین حجت الهی درهستی است. او که پاداش صبر حسن صلوات الله علیه است تا بشریت ناسپاس بار دیگر واپسین امید نجاتشان را نفسهای مسیحایی نهمین فرزند ازنسل حسین سلام الله بجویند. او که اسطوره صبر است ومعیارحق. وما همگان دراین محرم انتظار می کشیم تحقق آن وعدل الهی وظهور موعود منتقم خون آل محمد، آن منجی موعود که فریاد الهی اش بانگ برمی آرود که "یالثارت الحسین". هم او که خونخواهی حسین صلوات الله علیه خواهد بود. دعای فرج میخوانیم وخاضعانه از خدا می خواهیم که اگر دیروز نبودیم که جد ایشان را یاری کنیم، مقرر بدارد که امروز پای دررکاب ایشان، ثابت کنیم که دراین راه ازسروجان وخون وزن وفرزند دریغ نخواهیم نمود.